آرش معيريان كه بيشتر او را به عنوان فيلمساز ميشناسند قبل از ورودش به عرصه كارگرداني از اساتيد رشته سينما در دانشگاه تهران بوده و همچنان در كنار فعاليتهاي متعدد سينمايياش به اين حرفه هم اشتغال دارد وبه گواه بسياري از دانشجويانش از اساتيد موفق اين رشته محسوب ميشود. اما با نگاه به كارنامه فيلمسازيش تناقضي بين بعضي از فيلمهايش با چيزهايي كه به عنوان يك استاد موفق آموزش ميدهد ديده ميشود؛خودش معتقد است: اگر نگاه و سواد آكادميك من نبود شايد «كما»، «شارلاتان»، «چپ دست» و هر فيلمم كه در برقراري ارتباط با مخاطب موفق بوده اين اتفاقات برايشان نميافتاد.
به گزارش هنر نيوز ،اين كارگردان در گفتگو با ايسنا درباره تفاوت فضاي فيلمسازيش با آنچه كه در دانشگاه آموزش ميدهد گفت: يك آدم وقتي در عرصههاي مختلفي فعاليت ميكند مهم اين است در آن عرصهها بهترين باشد. فكر ميكنم اگر به عنوان آرش معيريان پذيرفتم از سال 76 مدرس دانشگاه باشم وظيفه خودم ميدانستم كه در اين عرصه بهترين باشم و وقتي از كلاس خارج ميشوم احساس كنم از خودم راضي بودم و هر آنچه كه خواندم ياتجربه كردم سر كلاس به بهترين شكل توانسته باشم منتقل كنم و دانشجو بيشترين منفعت را برده باشد و مهمترين استفاده و لذت را نيز خودم بردهام.
وي با بيان اينكه هيچگونه تناقضي را بين تدريس و فيلمهايش نميبيند اظهار داشت: وقتي در دانشگاه سينما درس ميدهيم يكي از تكنيكهاي ارتباط با مخاطب اين است كه شما راه درست تعريف كردن يك قصه و تأثيرگذاري بيشتر روي تماشاگر و نگاه داشتن تماشاگر در سالن سينما را ياد بگيري و به نحو احسن در فيلمتان لحاظ كنيد.
معيريان ادامه داد: موفقيت در سينما پنجاه درصد تجربي و پنجاه درصد آكادميك است . وقتي به خودم نگاه ميكنم و سابقه دانشگاه و فيلمسازيام را ارزيابي ميكنم حس ميكنم اينها مكمل هم بودهاند. حيطه فضاي آكادميك دانشگاهي با حيطه فضاي كاري در سينماي بدنه دو دنياي متفاوت است. از اينكه ما بايد چگونه ارتباط برقرار كردن مخاطب را هنگام نمايش فيلم بدانيم كاملا مشترك است اما از بابت تأثيرگذاري فرهنگي و كاركرد آن در فضاي آكادميك ممكن است سينماي امروز ما كه بيشتر بدنه است با آن منافات داشته باشد.
وي افزود: دوست ندارم آدم تكبعدي باشم و چون مدرس دانشگاه هستم فقط فيلم هنري بسازم و خودم را از سينماي بدنه و گيشه محروم كنم. همه اينها براي من حكم نوعي آزمون و خطا و لذت تجربه كردن بوده است و چون مدرس دانشگاه بودم خواستم «كما»، «شارلاتان»، «چپ دست» و «شيروعسل» بسازم براي اينكه دو دنياي متفاوت است و مهم برايم موفق بودن در اين دو دنياي متفاوت بوده است كه ظاهرا اينگونه بوده و اين برايم افتخارآميزتر از آن است كه براساس درسي كه ميدهم فيلمي از آن جنس بسازم.
اين كارگردان با اشاره به ساختههاي ديگرش گفت: «آنكه دريا ميرود» را هم در حوزه دفاع مقدس و «احضارشدگان» كه تريلر است را نيز ساختهام كه هر دو خاص بودند و اگر به حدود 12 تله فيلمي كه ساختهام نگاه كنيد در هيچكدام رنگ و بوي گيشه و مخاطب عام نميبينند و سعي كردم نوعي نگاه هنري و خاص در عرصه فيلمسازي لحاظ شود.
وي ادامه داد: وقتي «كما» را به عنوان اولين فيلم سينماييام ساختم با توجه به سابقه تدريسم همه تعجب كردند چرا اينگونه است و در همان مقطع سينماگراني بودند كه ميگفتند ميخواهد جايش را در سينماي حرفهاي باز كند تا يواش يواش فيلمهاي خودش را بسازد. من معتقدم يك كارگردان اول بايد ثابت كند كه بلد است با مخاطب ارتباط برقرار كند و مردم را به سالنهاي سينما بكشاند و در كنارش آرام آرام فيلمهاي خاص بسازد و ژانرهاي ديگر را تجربه كند.
معيريان خاطرنشان كرد: من به شخصه بهعنوان يك علاقهمند ساده سينما خودم را متعلق و گرايشمند به هيچ ژانر و سبك به خصوصي از سينما نميدانم و همه سينما را دوست دارم و اگر آرشيو فيلمم را بينند همه نوع اثري در آن وجود دارد كه در شكلگيري دانش سينماييام نقش داشته است. معتقدم يك كارگردان در عين اينكه ميتواند فيلمساز سينماي بدنه باشد ميتواند يك مستندساز، تدوينگر و فيلمبردار خوب هم باشد.
وي افزود: من نه سينماي بدنه را برتر از سينماي خاص ميبينم و نه سينماي خاص را برتر از بدنه، مردمي كه مخاطب سينما و سالنهاي سينماي ما هستند همهجور فيلمي را با همه نوع سليقهاي ميبينند. من به عنوان فيلمساز اگر ادعاي عشق به سينما و كار در سينما را دارم بايد بلد باشم در هركدام از اين ژانرها با قاعده و قانون خاص آن ژانر كار كنم و فيلم موفق بسازم.
معيريان تاكيد كرد: تقريبا همه فيلمهايي كه ساختم در آن ژانر خودش آثار دلخواهم بوده و هيچوقت اجباري براي ساخت فيلم نداشتم و همه را با ميل شخصيام ساختم و همه را هم دوست دارم.
اين كارگردان در خصوص اظهار نظرهايي كه اين روزها درباره آثار كمدي ميشود گفت: اين موضوع چند شاخه دارد يكي نگاه شبه سياسي كه جرياناتي در رقابت با معاونت سينمايي به نوعي مخفيانه به اعتبار اين نهاد و مديريت فرهنگي كشور لطمه ميزنند. اين سينما تقريبا 32 سال بعد از انقلاب حيات داشته و همه نوع فيلمي هم در آن ساخته شده و اين حرفها ميتوانست 10 يا 20 سال پيش هم باشد اما اينكه چرا الآن با تغيير نظام مديريتي مطرح ميشود جاي سوال دارد و مديران فرهنگي بايد نسبت به اين نوع گفتهها واكنش نشان دهند و از خودشان دفاع كنند.
وي افزود: نگاه دوم اين است كه در ايدهآلترين سينماي دنيا هم همهجور فيلمي توليد ميشود كه هركدام مخاطب خاص خودش را دارد. ما نميتوانيم تماشاگر، فيلمساز و تهيهكننده را متهم كنيم اگر گرايش به سمت كمدي دارند سخيف و مبتذل هستند و تعدادي كه به سمت سينماي تلخ و درام ميروند آدمهاي روشنفكري هستند كه اين جور نگاه فناتيكي است. اينكه همه فيلمها را هم با يك چشم ببينيم اشتباه است. قطعا «زندگي شيرين»، طنز و نوع تفكرش با «پوپك» فرق دارد و همينجور ساير فيلمها.
معيريان گفت:حرفهايي كه درباره سينماي كنوني و رواج فيلمهاي سخيف زده ميشود،بيشتر از جانب سينماگراني مطرح ميشود كه به كارنامه كاريشان و موفقيت يا استقبال از فيلمهايشان توسط مخاطب نمره قبولي زيادي نميدهيم و در اين فضاي آشفته كه چند دستگي ميان تهيهكنندگان و كارگردانان به وجود آمده از اين آب گلآلود ماهي خودشان را ميگيرند و ميخواهند جاي پاي حضور فيلمهايشان را در اكران باز كنند و به فيلمهايي كه مردم استقبال بيشتري ميكنند لطمه بزنند.
وي اظهار داشت: تعداد سالنهاي سينما هم كم است. اگر سينماي ايران به اندازه تركيه سالن سينما داشت همه نوع فيلمساز و همهجور فيلمي اجازه حيات، رقابت و جذب مخاطب خودش را داشت و اينجوري نبود كه فيلمي مانند «كودك و فرشته» در حوزه سينماي دفاع مقدس بعد از دوسال تنها در 5 سينما اكران شود.
اين كارگردان كه فيلم «شير و عسل» را در حال اكران دارد درباره آن گفت: اين فيلم تلاش ميكند بدون توسل به رنگ و لعاب و پوشش و آرايش خانمها، به شيوه خيلي سالم با تماشاگر خودش ارتباط برقرار كند.تلاش كردهام به ارزانترين شكل ممكن كه در توان تهيهكننده باشد با بازيگراني كه هيچكدام استار نيستند بدون دادن پولهاي آنچناني اين فيلم را بسازم و مجموع هزينه كست اين فيلم شايد با دستمزد يك بازيگر در فيلمي كه همزمان در حال اكران است يكي باشد و به همين نسبت هزينه توليدي ما پايينتر است.
وي افزود: به شخصه از فيلم بسيار راضي هستم و فروش آن هم با وجود اينكه فيلمهاي جديد ميآيند خوب بوده و افزايش داشته است. در شهري مانند مشهد در يك روز نيم بهاء با بليت 750 تومان نزديك به ششهزار نفر فيلم را ديدند كه اگر معادل آن را در تهران در نظر بگيريم رقم زيادي ميشود و شيراز و اصفهان هم همينگونه بوده است. در تهران هم همه راضي هستند.
معيريان كه تصاوير اين فيلم را در 20 روز گرفته است اظهار داشت: بدم نميآيد در محرومترين شكل ممكن و با كمترين امكانات و در كوتاهترين زمان كاري كنم كه حداقل فيلمم با فيلمي كه همه چيزش 6 برابر ما بوده رقابت كند.
آرش معيريان اين روزها مشغول آمادهسازي آخرين مراحل آمادهسازي «داماد خجالتي» جديدترين ساختهي سينمايياش است.