همسر زنده‌یاد شریفی‌راد از حادثه معراجی ها می گوید
همسر زنده‌یاد شریفی‌راد از حادثه معراجی ها می گوید
۱۸ دی ماه سال ۹۲، حادثه تلخ انفجار پشت صحنه فیلم «معراجی‌ها» منجر به کشته شدن ۵ نفر شد و ماحصل آن از دست دادن سرپرست خانواده‌هایی بود که برای به تصویر کشیدن بخشی از هنر هفتم تلاش می‌کردند.
 
تاريخ : شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۴۲

زنده‌یاد محمد جواد شریفی‌راد که به گفته همسرش شاید یک درصد کارش را صرف این هنر کرده و مابقی عمرش را صرف خنثی‌سازی بمب و نجات جان مردم کرده است، یکی از این افراد بود. 
به سراغ خدیجه آرشی، همسر مرحوم شریفی‌راد رفت تا از شرایط و دغدغه‌هایشان پس از چهار ماه از حادثه بپرسد.
پرونده حادثه «معراجی‌ها» به کجا رسید؟
او می‌گوید: «پرونده حادثه پشت‌صحنه «معراجی‌ها» از سوی آقای رضوی تهیه‌کننده این فیلم در حال پیگیری است و تمام تلاش‌شان را انجام داده‌اند که بتوانند از طریق بیمه، حق این خانواده‌ها پرداخت شود اما شهرک سینمایی دفاع مقدس به ۲۵ درصدی که مقصر شناخته شده است، اعتراض کرده است چون در این حادثه ۵۵ درصد تهیه‌کننده فیلم و ۲۰ درصد هم آقای شریفی‌راد به عنوان شخص حقیقی متهم غیرعمد شناخته‌اند بنابراین روند پرونده باید دوباره از اول سپری شود.»
همسر جواد شریفی‌راد در پاسخ به اینکه آیا مسوولان پیگیر وضعیت‌شان هستند؟ ادامه می‌دهد: «هر کس، هر کاری که از دستش برمی‌آمد از آقای ایوبی، جوشقانی و ....گرفته تا هرکسی که به نوعی دستش در کار بوده برای خانواده ما انجام داده است اما در حال حاضر در این مرحله هستیم و انگار که هیچ کاری انجام نشده است!»
او در ادامه با اشاره به فعالیت‌های همسرش در دوران دفاع مقدس در زمینه خنثی‌سازی بمب‌ها می‌گوید:«چون شریفی‌راد چنین گذشته‌ای داشته است، حقش نبود که ۳۰ سال زحمات آن مرحوم برای مردم و این سرزمین کنار گذاشته شود. بابت خنثی سازی این همه بمب، کسی نیامد بگوید که این قطعه زمین به پاس زحمات شما که جانت را کف دستت گذاشتی تا خانواده‌ات در آن زندگی کنند.»
همسر شریفی‌راد با اشاره به خانه‌ای که در آن سکونت دارند،یادآور می‌شود:«این منزلی که در آن زندگی می‌کنیم از سهمیه یک بنده خدایی که جزو ایثارگران نیروی هوایی بود و برای این خانه ثبت نام کرده بود، خریداری کردیم و پرداخت اقساط آن با سال ۱۳۸۰ مصادف شد که مرحوم شریفی‌راد در یک حادثه حین کار دچارسوختگی شد که در نهایت اقساط آن را به سختی پرداخت کردیم.»
او مطرح می‌کند:«چرا کسی نیامد بگوید این مبلغ به عنوان پاداش شما برای ۳۰ سال خنثی‌سازی، البته در حال حاضر هم کسی چیزی نمی‌خواهد اما هنگامی که می‌گویند وضعیت مالی شما به چه شکلی است؟ آیا می‌توانید دیه پرداخت کنید؟ برای من آزار دهنده است. به عمد می‌خواهند جنگ روانی راه بیاندازند و هر روز من را با این رفتار آزار می‌دهند. به چهلم آن مرحوم نرسیده مرا در موقعیت جنگ اعصاب قرار دادند. من آدمی نبودم که به این زودی شکسته شوم.من برای این زندگی به پای همسر و فرزندانم جنگیدم تا همسرم به ایده‌آل‌هایش برسد. مگر مرحوم شریفی‌راد می‌توانست بدون آنکه من از خانه و زندگی‌ام محافظت کنم به دنبال کارهای دیگر برود. زخمی شدن‌های او را دیدم. من به بچه‌ها می‌گفتم طوری زندگی کنید که هرگاه پدرتان از خانه بیرون رفت، منتظر بازگشت آن نباشید.»
در ادامه از همسر مرحوم شریفی‌راد می‌پرسیم چگونه با شغل همسرتان کنار آمدید؟ که او پاسخ می‌دهد:«مرحوم شریفی‌راد، شغل‌اش را دوست داشت. من چندین‌بار به او اعتراض کردم و گفتم حاضرم شما سبزی فروش باشید تا حداقل هر روز در خانه سبزی تازه داشته باشیم، این چه شغلی است که شما انتخاب کرده‌اید؟ چون من در زندگی‌ام حتی یک مسافرت بدون دغدغه نداشته‌ام.
این درست نیست که بچه من خون گریه کند و دیگران به شادی‌شان برسند و از خودشان هم نپرسند که امنیت‌مان را مدیون چه خون‌ها و چه کسانی هستیم؟! و زمانی که می‌گویند شما باید بابت خون کسانی که از دست رفته‌اند دیعه پرداخت کنید واقعا ناراحت می‌شوم و برایم قابل هضم نیست.»
مگر از من تقدیر کردند
او سخنانش را با این پرسش ادامه می‌دهد: «مگر از من بابت دوری همسرم برای خنثی‌سازی بمب‌ها تقدیر کردند که حالا بیایند، محاکمه‌ام کنند. هر بار که به کار آن مرحوم اعتراض می‌کردم، او در جواب به من می‌گفت، من هر بار که به دنیا بیایم همین کار را انجام می‌دهم چون کارم و مردم کشورم را دوست دارم. می‌دانید چقدر به او پیشنهاد کار در خارج از کشور را می‌دادند. آیا اهمیت داد؟ چون دین، مردم و اعتقاداتش را دوست داشت و تا انتها پای کارهایش ایستاد.»
او یادآور می‌شود: «مرحوم شریفی‌راد یک بار مرا همراه خودش به یکی مانورهای آموزشی برد، زمانی که من برق چشمانش را در حین انجام کار می‌دیدم، پی به عشقی که به کارش دارد بردم. زمانی که از خنثی‌سازی می‌آمد، گِل ،خاک و فاضلاب بر سر و صورت او بود. او با شوق و ذوق برای خنثی‌سازی می‌رفت و نمی‌دانید با چه حالی برمی گشت. این من بودم که می‌دیدم با چه وضعیتی برمی‌گشت. یکی از اعضای خانواده‌های قربانیان این حادثه به من می‌گفت، باید حتما چنین حادثه‌ای اتفاق می‌افتاد تا مشخص شود که چنین آدم بزرگی در این مملکت زندگی می‌کرده است؟!»
همسر شریفی‌راد ادامه می‌دهد: «همسرم برای فیلمی مانند «هشدار برای کبری ۱۱» از دست نرفت. او برای به تصویر کشیدن صحنه‌های جنگ و دفاع مقدس کشته شد و آیا در حال حاضر حقش نیست که آن را شهید اعلام کنند؟! حالا سکوت می‌کنند تا ببینند همسرم مقصر هست یا نیست؟ آن هم مرحوم شریفی‌راد که جان این همه مردم را در مملکت نجات داد!
هیچ‌گاه یادم نمی‌رود که عراقی‌ها بعد از فتح خرمشهر از رادیو می‌خواندند که تا سه روز دیگر تهران هستیم. استرسی به مردم این مملکت وارد شد که نگو و نپرس، جوانانی چون همسر من این مملکت را حفظ کردند. اگر شریفی‌راد تا این زمان زنده بود به دلیل آن بود که خدا می‌خواست چون او جان بسیاری از آدمها را نجات داد.»
او با اشاره به مشکلاتی که بعد از درگذشت مرحوم شریفی‌راد با آن مواجه است، بیان می‌کند:«بعد از فوت مرحوم شریفی‌راد جشن عروسی اولین پسرم به هم خورد و ضربه روحی بدی خورد، چون زمانی که این حادثه رخ داد او بلافاصله سر صحنه رفت و با پیکر پدرش مواجه شد. او بعد از آن اتفاق نسبت به همه چیز بدبین شده است.
پسر دوم هم که در حوزه جلوه‌های ویژه بصری و انیمیشن کار می‌کند بعد از فوت پدرش، شرکت خود در شهر رشت را رها کرده و برای حمایت از خانواده به تهران آمده است.»
پرهام پسر کوچکم هم بعد از این حادثه دچار مشکلات روحی شده است و هربار که درباره این مسائل صحبت می‌شود می‌گوید، مامان این صحبت‌ها مرا ناراحت می‌کند؛ داخل اتاقش می‌رود و در را می‌بندد. آن وقت او را از طرف مدرسه، برای اردو و به نام شهرک سینمایی غزالی برای نشان دادن لوکیشن فیلم «معراجی ها» به شهرک سینمایی دفاع مقدس برده‌اند، از آنجایی که خدا با ما همراه است، یکی از کسانی که در شهرک کار می‌کرده، پرهام را می‌شناسد و همراه خودش به بخش دیگری می‌برد و از یک فاجعه روحی جلوگیری می‌کند. هنگامی هم که از مسئولان مدرسه پسرم دلیل این کار را جویا می‌شوم، پاسخ قانع کننده‌ای نمی‌شنوم! نمی‌دانم چرا برخوردها با ما این چنین است؟»
او همچنین می‌گوید: «با فوت پدر یک خانواده، کل آن خانواده به هم می‌ریزد چه برسد به اینکه در چنین حادثه‌ای از بین برود آن هم در شرایطی که چند نفر دیگر هم در کنار این فرد از بین بروند.
از طرفی همه برای خودشان نظرات متفاوتی می دهند. فرزند من چه گناهی کرده است که باید پاسخگویی خانواده‌هایی باشد که کسی را از دست داده‌اند؟ من هم مانند آنها داغ دیده‌ام.»
هنگامی که از او می‌پرسم در حال حاضر چطور امورات زندگی خود را سپری می‌کند به ایسنا پاسخ می‌دهد:«در حال حاضر تنها درآمد خانواده ما حقوق بازنشستگی نیروی هوایی مرحوم شریفی‌راد است.»
همسر جواد شریفی‌راد که فرزندانش او را همراهی می‌کردند، سخنانش را اینگونه به پایان رساند که «خانواده‌های حادثه دیده باید حمایت شوند، باید با توجه به ریسک پذیری این شغل بیمه محکم‌تری برای آنها در نظر بگیرند تا اگر اتفاقی برای سرپرست خانواده می‌افتد، بیمه بتواند پاسخگو مخارج زندگی آنها باشد.»
به تازگی جمعی از مدیران جلوه‌های ویژه از جمله محسن روزبهانی، ایمان کرمیان، عظیم محمدی، حسن راستگو،.... و همچنین سید حکمت قاضی میر سعید که در حال نگارش کتابی درباره زندگی مرحوم شریفی‌راد است به دیدار خانواده زنده‌یاد جواد شریفی‌راد رفتند.

کد خبر: 72151
Share/Save/Bookmark