به گزارش هنرنيوز به نقل از (ايسنا)، اين كارگردان سينماي ايران كه شامگاه سهشنبه 30 بهمن در نشست بررسي آثارش در سالن سينما حقيقت مركز گسترش سينماي مستند و تجربي سخن ميگفت با اشاره به كيفيت بالاي صدا و تصوير اين سالن گفت: در ابتداي كارم همواره از خودم ميپرسيدم، هنر براي زندگي است يا زندگي براي هنر؟ و در نهايت به اين نتيجه رسيدم كه هنر ميتواند به عنوان ابزاري براي زيباتر شدن زندگي به كار گرفته شود و هنر براي زندگي است و به ما امكان ميدهد زيباتر زندگي كنيم.
سينايي با اشاره به نمايش ده فيلم مستند ـ چهره نگاري ـ در اين برنامه گفت: من به اين نتيجه رسيدم كه پدر خوبي براي فيلمهايم نبودم. من 40 سال تمام به دليل عشقي كه به فيلمسازي داشتم به فرزندان معنويام توجه زيادي نداشتهام و به آنها جفا كردم و انواع و اقسام سينما را تجربه كردم و همواره سعي نكردم سينما وسيلهي باشد كه با آن امرار معاش ميكنم.
او در عين حال گفت: از سينما متشكرم با سينما زيباتر زندگي كردم و به كمك آن دنياهاي متفاوت را تجربه كردم.
كارگردان گفتگو با سايه در بخشي از اين نشست گفت: در آثارم از تكرار خودم هميشه خسته ميشدم و آثاري كه راجع به هنرمندان مختلف كار كردم بنا به شخصيت هنرمندان با فرم و ساختارهاي متفاوتي كار كردم كه ببينيم سينما ميتواند با توجه به شخصيتهاي مختلف ساختارهاي متفاوت در اختيار بگيرد.
سينايي در اين همايش در خصوص ويژگيهاي يك اثر مستند پرتره (چهره نگار) هم توضيح داد: خيليها از من ميپرسند كه چرا دربارهي فلان هنرمند كار نميكنم. من معتقدم درباره هر هنرمندي ميشود كار كرد، به شرط آنكه هنرمند بپذيرد فيلمساز «اجرا كار» او نيست، بلكه اثر نهايي محصول تفاهم مشترك فيلمساز و هنرمند است.
احتمالا بعضي هنرمندان تلويحا يا به طور مستقيم به شما خواهند گفت: اگر در مورد من ميخواهي بسازي يا بايد شاهكار بسازي يا كار نكني بهتر است. در حالي كه در ساخت اينگونه فيلمها بايد حرمت حرفهتان را حفظ كنيد و تحت تاثير فرديت هنرمند قرار نگيريد.
سينايي همچنين گفت: هر فيلمي كه ميسازيد به نوعي فيلم اول شما است. بعضيها بهترين شاهكارشان اولين اثرشان است همچون «همشهري كين» اورسن ولز.
وي خاطرنشان كرد: در برخورد با هر هنرمند و شخصيتي اگر احساس كنم ميتوانم با او يك بده بستان ذهني داشته باشم و به من اجازه ميدهد به حيطه ذهني او وارد شوم كار ميكنم و به اين صورت شايد يك فيلم تاثيرگذار به وجود آيد. يك اثر پرتره اگر بخواهد در مقوله هنر قرار گيرد نياز به تبادل فكري دارد.
كارگردان «سردي آهن» به فيلمسازان جوان توصيه كرد: حرمت حرفهتان را حفظ كنيد تا به فيلمتان لطمه نخورد، در اين شكل است كه ديگران هم حرمت اين حرفه را حفظ خواهند كرد.
فيلمساز بايد به اثرش احترام بگذارد و به راحتي اجازه ندهد فيلماش به خاطر مسائل و مصلحتانديشيهاي خاص دچار تغيير شود. مهمترين توصيهيي كه ميتوانم بكنم اين است كه حرمت حرفهتان را حفظ كنيد.
كارگردان «ميان سايه و نور» در ادامهي در خصوص ساخت آثار مستند سفارشي و راهكارهاي خروج اثر از زير سايه سفارش و داشتن امضاي فيلمسازي گفت: كارگردان سينماي مستند نبايد به صرف سفارشي بودن در ورطه گزارشي بودن بيفتد.
سينما دو كفه كاملا متفاوت دارد يكي بخشي كه به هنرهاي نمايشي از جمله داستان مربوط است و بخش ديگر كفهيي است كه به هنرهاي تجسمي از جمله ريتم، بافت و كمپوزيسيون كلي فيلم مربوط ميشود. براي اين كه فيلمساز خوبي بشويم بايد تعادل و تناسب مناسبي بين اين دو كفه برقرار كنيم.
سينايي تصريح كرد: سينماي مستند به عنوان يك زيربنا براي هر فيلمسازي مفيد است. من هم ممنون سرنوشتم هستم كه در ابتدا با فيلمهاي مستند شروع كردم تا بتوانم در كارهايم ريتم داخل داستان را درست بسازم.
او افزود: سينماي مستند به فيلمساز اين توانايي خاص را ميبخشد كه واقعيت را آن گونه كه هست ببيند و بتواند آن را بازسازي كند.
اين كارگردان گفت: شناخت و آشنايي ذهني بين كارگردان و عواملي كه با آنها كار ميكند، بسيار مهم است. به نظرم هنر بيان ذهنيت و احساس شخص هنرمند براي مخاطب است، بارها به فيلمسازان جوان گفتهام هيچ كس بدهكار تو نيست تا آخر بنشيند و فيلم تو را نگاه كند. پس به همين دليل گفتم ساختار و فرم جذاب مهم است و كار مستند به ساخت آثار داستاني كمك ميكند و به ما ياد ميدهد چگونه از ساختار ميتوانيم استفاده كنيم كه بدون داستان و بازيگر كار را تا آخر جذاب نگه داريم.
وي افزود: اگر شما ريشههاي موفق آثار سينماي جهان را بگرديد، آنها را در فيلمهاي كوتاه پيدا خواهيد كرد و ريشههاي آثار شهيد ثالث و كيارستمي در فيلمهاي كوتاهشان شكل گرفته است.
سينايي خاطرنشان كرد: فيلمهاي كوتاه مستند به ما اين امكان را ميدادند كه تجارب مورد نيازمان را براي آثار داستاني فراهم كنيم.
به گزارش ايسنا، در اين برنامه سميرا سينايي هم به ارايهي توضيحاتي دربارهي مستندي كه دربارهي پدرش ساخته است پرداخت.
خسرو سينايي نيز درباره اين فيلم گفت: كوچكترين دخالتي در اين فيلم نداشتهام. من معتقدم كه جوانها ذهن خلاق و متناسب با زمان دارند، دوران دوران ديگري است و من در فضاي ذهني ديگري بزرگ شدهام و در هيچ مرحلهيي از فيلم دخالت نداشتهام.
سينايي درباره فيلم آخرش «مثل يك قصه» و اهميت آن در مجموعه آثارش گفت: من از اين كار راضي نيستم. داستان فيلم را حدود بيست و چند سال پيش نوشته بودم اما از بازيگران وعوامل كار هم كاملا راضي هستم.
او گفت: سردي خاصي در فيلم هست كه از من ناشي ميشود و در اوايل كار احساس كردم در فضايي هستم كه ارتباط خوبي با آن ندارم و ميدانم اگر آن سرما شكل نگرفته بود، ميتوانست فيلم بهتري شود البته باز معتقدم فيلم بدي نيست و قابل دفاع است.
سينايي سينما را براي خودش "اپراي قرن بيستم" دانست و افزود: يك هنر تجميع كه براي همين در برخي آثارم از موسيقي ، دكور، ادبيات و تصوير به طور تركيب بهره گرفتهام.
سينايي در پايان سخنانش گفت: سينماي مستند يك سينماي فرهنگي است. سينماي مستند قهرمان ساز نيست. برخي اعتقاد دارند سينماي داستاني در معرض كهنه شدن است. اما سينماي مستند با گذشت زمان براي مخاطب همچنان تازه ميشود. فيلم مستند حافظ فرهنگ و تاريخ يك مملكت است. اميدوارم اين فعاليتها و نمايش آثار براي ديگر فيلمسازان هم ادامه پيدا كند.
گفتني است: در ابتداي اين مراسم محمد آفريده مدير مركز گسترش سينماي مستند و تجربي به پاس 40 سال زحمت مستمر خسرو سينايي در آفرينش آثار ماندگار در سينماي ايران با اهداي يك دسته گل از او تقدير كرد.