به گزارش مهر، "قرارگاه مسکونی" در حالی به عنوان مجموعه نوروزی شبکه تهران انتخاب شد که یکسال از ساخت و آماده شدن آن میگذشت و در این مدت بدون آنکه دلیلی مشخص برای این وقفه عنوان شود، گمانهزنیهای مختلف شوخی با مناسبات و روابط آدمهای یک پادگان محوری در کلیت کار را به عنوان عامل اصلی این توقیف یکساله مطرح کردند.
این فرضیهها پس از پخش مجموعه و ارتباط بیواسطه مخاطب با آن، رنگی از واقعیت گرفتند و این نکته مهم را به اثبات رساندند که در "قرارگاه مسکونی" شوخی با این موقعیت و مناسبات عام بر اساس ذهنیت خاص نویسنده و کارگردان، تنها وجه مشخص و طراحی شده کار بوده نه چیزی به عنوان منطق داستانی یا حتی اهمیت به اندیشه مخاطب.
جواد رضویان که تجربه ساخت مجموعه طنز "ارثیه بابام" را با همکاری علیرضا مسعودی به عنوان نویسنده دارد، این بار هم تصمیم گرفت همان فرمول موفق را تکرار کند، غافل از آنکه آن مجموعه هم در زمان خود با وجود استفاده از مهران غفوریان، رابعه اسکویی، امیر نوری، افشین قائدی، شهره لرستانی، پرستو صالحی و بروز ارجمند و محمدحسین لطیفی به عنوان مشاور ضربه اصلی را از وجهی دریافت کرد که باعث زمین خوردن "قرارگاه مسکونی" هم شد.
معلوم نیست این تفکر از کجا وارد عرصه طنز و کمدی شده که تحمیق کاراکترها، دست کم گرفتن هوش آدمها و حرکت بر مسیر شوخیهای سخیف و دم دستی به صداقت و سادگی و طنزی بیپیرایه تعبیر میشود؟ وقتی مخاطب در اثر تکرار شوخی بر مسیرهای مشخص به تکاپوی کشف این نکته میافتد که در حال خندیدن به چه چیزی است، ضربه اصلی به کار وارد میشود.
"قرارگاه مسکونی" در طول دو هفته پخش بر محوریت یک موقعیت ثابت حرکت میکرد و آن هم چیزی نبود جز تلاش از پیش شکست خورده یک عده سرباز برای اینکه تعطیلات نوروز را به مرخصی بروند. این موقعیت اولیه که بدل به تنها موقعیت در سراسر مجموعه میشود، متکی است بر جذابیت بستر انتخابی که همان محیط پادگان و مناسبات خاص آدمهاست.
این بستر انتخابی یک امتیاز از پیش تعیین شده را در ذات خود دارد که در طول همه رکودی که مجموعه دچارش شد توانست مخاطب اندک خود را حفظ کند. مخاطبان اندک و اصلی این مجموعه را سربازان امروز و دیروز تشکیل میدادند که نوستالژی این مقطع خاطرهانگیز از زندگی آنها، پوششدهنده همه ضعف و سستی جاری در کار بود و پذیرفتند که این مجموعه را تعقیب کنند.
محور قرار گرفتن انگیزه عدهای سرباز برای مرخصی گرفتن در تعطیلات عید، یک خطی گویا از مجموعه "قرارگاه مسکونی" است و جالب اینکه در طول پیشرفت داستان و روند پیچش ماجرا، چیزی فراتر از همین یک خطی به مخاطب ارائه نمیشود و واقعیت این است که به چیزی فراتر از این هم فکر نشده است.
از آنجا هم که پیشبرد یک مجموعه 15 قسمتی تنها با یک ایدهای ذاتاً جذاب و طراحی یک انگیزه واحد برای کاراکترهای متعدد تقریباً غیرممکن است، سازندگان وقتی متوجه این ضعف شدهاند یک خط فرعی جدید را وارد کردهاند که باز هم چون به منطق داستانی آن فکر نشده، به مثابه اشتباهی روی دیگر اشتباههای دیگر قلمداد میشود.
در واقع تلاشهای شکست خورده یک عده سرباز از اقوام مختلف که البته به این وجه هم به صورت تیپیک پرداخته شده، با راهکارهای سطحی و ابتدایی نویسنده تا چند قسمت جواب میدهد. راهکارهایی چون قرص خواب دادن یک گروه به گروه دیگر که در وهله اول این گروهبندی از یک تعریف خاص بهرهمند نیست و در واقع میتواند جای آنها به راحتی عوض شود.
شوخی با راهکار قرص خواب که هر بار نوع آن تغییر کرده و از دیازپام به اگزازپام، لورازپام و ... میرسد بیشباهت به جنس شوخی و طنز جاری در کلیت مجموعه هم نیست. چرا که نویسنده هم تلاش نکرده از تعریف شکل گرفته در ذهنش درباره این موقعیت، روابط، شوخی و طنز، در لحظاتی فاصله بگیرد و هوایی تازه به فضای کار وارد کند.
اینگونه است که در هر قسمت (فرق نمیکند کدام قسمت) شاهد تلاشهای این دو گروه مخالف صوری برای سر کار گذاشتن گروه دیگر و جا ماندن آنها از سرویس صبحگاهی برای رفتن به مرخصی، مجیزگویی برای مسئول پادگان برای گرفتن مرخصی، کتککاری هنگام خواب و ... یکسری رفتارهای تکرارشونده میان سربازان هستیم که بسیاری بر اثر تکرار جذابیت اولیه خود را هم از دست میدهند.
وقتی هم کفگیر نویسنده و کارگردان در حرکت بر این موقعیت به ته دیگ خورده، همان خط فرعی ناکارآمد را وارد کردهاند که از اساس منطق حضور آن مشکل دارد. پیکنیک خانواده دو سرباز نزدیک پادگان هر چند این موقعیت را فراهم میکند که بدون خروج از قرارگاه و فاصله گرفتن از جنس روابط جاری کار یکدست بماند، ولی به مخاطب نهیب میزند که امکان این چینش در کجا وجود دارد و آیا به بهاء نجات قصه میتوان از منطق رئالیستی یک داستان امروزی هر چند طنز فاصله گرفت؟
این خط داستانی کمک کرده تا هم کاراکترهای فرعی متعدد وارد کار شوند و هم اینکه فضای مردانه این مجموعه بینصیب از ازدواج و دعواهای زن و شوهری و نگاه کهنه به مناسبات خانوادهها نماند و ... یک مراسم ازدواج مناسبتی در همان فضای پادگانی به کار پایان دهد.
علاوه بر اینکه شوخی با اقوام مختلف در این مجموعه بدل به ارائه چهرهای تیپیکال شده که کاملاً خیال نویسنده را از حیث شخصیتپردازی و احتمالاً طراحی وجوه و جزئیات خاص راحت کرده است. کافی است یک عینک ری بن برای سرباز جنوبی، یک پیژامه برای شمالی و نشانههایی مشابه را همراه با بازیگران کلیشه شده در لهجه اقوام مختلف در اختیار داشته باشید تا خیالتان از بخش طراحی و پردازش شخصیتها راحت شود!
"قرارگاه مسکونی" را برخی در اندازه جواد رضویان کاری قابل قبول میدانند که این خوشبینانهترین تحلیل درباره این مجموعه است. اما اگر این کار را با مجموعههای نوروزی همزمان یا سالهای قبل و حتی مجموعههای سطحی این شبکه مقایسه کنیم، به همین نتیجه میرسیم؟
مجموعه تلویزیونی "قرارگاه مسکونی" به کارگردانی جواد رضویان نوروز 87 در 15 قسمت از شبکه تهران پخش شد. مهران رجبی، مهران غفوریان، یوسف صیادی، علی صالحی، علی صادقی، آرش نوذری، جواد عزتی، شهرام قائدی، مهدی صبایی، ارژنگ امیرفضلی، محسن قاضیمرادی، مائده طهماسبی، شهره لرستانی، قاسم زارع و خود رضویان در مجموعه بازی کردند.