ده نمكي: در ساخت «دارا و ندار» سياست بازي دخالت نداشت
تاريخ : دوشنبه ۹ فروردين ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۰۹
مسعود ده نمكي مطلبي پيرامون مجموعه تلويزيوني «دارا و ندار» كه در ايام نوروز هر شب ساعت 21:30 از شبكه تهران پخش ميشود، نوشته است كه در بخشهايي از آن آمده است:
با نزديك شدن به بخشهاي پاياني سريال دارا و ندار محصول شش ماه زحمت در مقابل ديدگان مخاطبان قرار گرفته است.براي من از چند جهت اين سريال حائز اهميت بود:
اول آنكه رسانه ملي با مخاطبان چند ده ميليوني خود فرصتي استثنايي است براي طرح دغدغهها و حرفهايي كه گمان ميبردم ميشود از اين مديوم آنها را طرح كرد.حرفهايي از جنس مستند فقر و فحشا و كدام استقلال كدام پيروزي؟.كساني كه اين مستندها را ديدهاند، حتما با ديدن قسمتهاي زندگي ندارها، پلانها و ديالوگهاي اين دو مستند كه در نوع خودشان پر مخاطبترين مستندهاي تاريخ سينماي ايران بودند تداعي ميشد و صد البته گمان نميكردم تلويزيون امكان اين پرداخت تلخ و گزنده را به ما بدهد، اما اين اتفاق افتاد. زبان طنز محملي شد براي طرح جديترين مطلالبات اجتماعي. بعد از پخش هر قسمت از سريال تا صبح تماسهاي تلفني مردم و هق هق گريههاي كساني كه به نوعي سقفشان بر سرشان چكه ميكند و همنواييشان با كاراكترهاي فيلم خستگي كار را از تن به در ميكرد و حلاوت شيريني مبارزه توام با نتيجه را به همراه ميآورد.
دوم آنكه سال گذشته مردم در همين ايام با استقبال تاريخي خود از اخراجيها نشان دادند كه درك آنها از طنز و فهم آنها از محتوا بسيار عميق است وگرنه كساني كه پارسال همين ايام آسمان را به ريسمان ميبافتند كه استقبال از اخراجيها مصنوعي است، امسال در سالنهاي سوت و كور سينما بق كردهاند و همان مردم را مقابل جعبه جادو ميبينند و اين يعني لطف خدا.
سوم آنكه در ساخت سريال دارا و ندار تنها چيزي كه دخالت نداشت، گروه گرايي و سياست بازي بود. از همه گروهها و با هر نوع تفكر سياسي درون انقلاب در ساخت اين اثر مانند اخراجيها همكاري داشتند. چرا كه دغدغه آنها چيزي وراي اين حرفهاي روزمره بود و آن ارزشي بود به نام عدالت و معنويت. مشتركاتي كه همه ما را كنار هم قرار داد تا دارا و ندار ساخته شود. از اشعار دوست خوبم خليل جوادي گرفته تا گروه زيادي از بازيگران و عوال پشت دوربين و توليد و امروز كه مخاطبان چند ده ميليوني را با خود به همراه دارد. مخاطباني كه همراهان خالص و رو راست و صادق آثار ما هستند و بيغرض هم نقد ميكنند و هم پيشنهاد ميدهند و عيبها و حسنها را با هم ميبينند و حرفهايشان چراغ راه آينده ماست.