دکتر ناصر کرمی در گفت و گو با هنرنیوز ضمن بیان مطلب فوق افزود: هدف این نشست آن است که یکبار برای همیشه به صورت علمی و صحیح گفته شود متد سرشماری و آمارگیری از گردشگران نوروزی چیست و بدین ترتیب مشخص شود از این سفرهای نوروزی چقدر سفر گردشگری است، چقدر مربوط به آداب و رسوم است، چقدر مسافرند و چند نفر بازدید کننده هستند چرا که اینها با هم کاملاً متفاوت است.
وی اضافه کرد: همچنین باید مشخص شود چقدر از این تعداد مسافر به حوزه صنعت گردشگری مربوط است و این که سفرهای نوروزی اساساً مفید است یا مضر؟ ضرر اقتصادی دارد یا سود اقتصادی؟ یک موضوع قابل بحث است و این که میزان رسوب اقتصادی آن در شهرهای مختلف چقدر است؟ همگی این موارد قابل تامل هستند.
او با اشاره به این که متأسفانه آنچه تحت عنوان آمار مسافران نوروزی عنوان میشود آمار ترددهای نوروزی است، تصریح کرد: ترددهای نوروزی با آمار مسافران نوروزی فرق میکند. آمار مسافران نوروزی هم با آمار گردشگران و توریستها فرق میکند. آمار ترددهای نوروزی را به عنوان آمار گردشگری مطرح کردن اولاً جای شبهه علمی دارد و دوم اینکه چیزی را روشن نمیکند. این همه تردد قطعاً بیانگر آن نیست که این صنعت رشد کرده یا نه؟ و این پرسش مطرح
” میگویند فقط در عید ۱۴ میلیون نفر- اقامت در مازندران وجود داشته است؛ اگر طی محاسبات آماریی بخواهیم تعداد گردشگران این استان را تا آخر سال مشخص کنیم آنوقت با این آمار چند میلیون توریست میشود؟! “
است که آیا افزایش ترددها سود اقتصادی هم دارد ؟
او یادآور شد: هیچ سازمان یا نهادی هم نمیتواند مدعی شود که به خاطر فعالیتهایی که طی دو سال، پنج سال و ده سال یا ... انجام شده این مسافرها افزایش یافته است و این آمارها بیشتر به تسهیل امکانات رفت و آمد در سفر مثل امکان مسافرت زمینی، خودرو شخصی و توزیع حمل و نقل برون شهری مربوط میشود نه افزایش گردشگر.
کرمی گفت: این اعداد و ارقام اعلامی به قدری ناواضح است که نکته خاصی را روشن نمیکند. ۱۰۰ میلیون یا ۵ میلیون برایشان فرقی ندارد. یک باره از شهر کوچکی که کل تختهای اقامتیاش ۱۰۰ تخت نیست خبر میرسد در طول ده تا پانزده روز آمار گردشگرانش به ۴۰ میلیون نفر رسیده است در حالی که اینها چیزی را ثابت نمیکند حتی بحث درباره آن هم بدون حاصل خواهد بود چون با یک حساب سرانگشتی هم میتوان فهمید چنین چیزی محال است.
وی با بیان این که تصور اشتباه از قدیم این بود که توسعه توریسم یعنی توسعه تورهای ورودی، خاطر نشان کرد: این در حالی است که گردشگری داخلی اقتصاد بزرگی را در کشور در برمیگیرد و نقش به سزایی در اقتصاد ملی دارد.
این کارشناس حوزه اکوتوریسم توضیح داد: نخست آن که توسعه گردشگری داخلی میتواند بخش بزرگی از موازنه منفی صنعت ایرانگردی را به سمت مثبت شدن پیش ببرد. خیلیها ممکن است به جای خروج از کشور ترجیح بدهند میل به مسافرت در خودشان را با سفرهای داخلی سیراب کنند و دوم این که توسعه ایرانگردی و سفر داخلی بحث عدالت اجتماعی را به دنبال دارد.
این کوشندهی حوزهی ميراث طبيعی و محیط زيست ادامه داد: توسعه سفرهای داخلی یک بخشی از درآمد را از نقاط مرفه در شهرهای بزرگ به مناطق دورتر، مناطق روستایی بعضاً عشایری میبرد مثل توسعه اکوتوریسم و تورهایی با علایق خاص که در نقاط مختلف مخصوصاً مناطق محروم گسترده شدهاند مثلاً بیابانگردی در خور و بیابانک که صنعت گردشگری فعالی است و بیش از ۱۰۰ اقامتگاه بیابانگردی در این منطقه احداث شده که قابل توجه است .
کرمی افزود: اما هنگامی میگوییم توریسم و علایق توریسم و صنعت توریسم که مسافرت در حوزه سرمایهگذاریهای
” خیلی از آمارهای تردد گردشگر واقعی نیست. آنهایی هم که واقعی است گردشگری است اما صنعت گردشگری نیست تعاریف این دو با هم متفاوت است. “
گردشگری رخ دهد یعنی مسافر حداقل این امکان را داشته باشد که با تور سفر کند و در هتل اقامت داشته باشد. در رستوران غذا بخورد برای بازدید از جاهای دیدنی پول بپردازد. این نوع گردشگری است که هر گردشگر آن برای ۱۰ نفرشغل ایجاد میکند و بر اقتصاد ملی تأثیرگذار است. بازدید کنندهای که دو روز، سه روز به قصد دیدن اقوام راهی میشود و هزینههای محیطیاش را هم از قبل فراهم کرده گردشگر نیست.
وی درباره استان مازندران که در ایام نوروز ۹۲، مازندران رتبه نخست گردشگران ورودی کشور را کسب کرده و بر طبق آمارها ۱۴ میلیون نفر - اقامت در طول بازه ۲۸ اسفند تا ۱۵ فروردین و ۴۸ درصد افزایش سفر داشته گفت: بخش زیادی از مسافرتهایی از جنس صنعت گردشگری نیست. میگویند فقط در عید ۱۴ میلیون نفر- اقامت در این استان وجود داشته است؛ اگر طی محاسبات آماریی بخواهیم تعداد گردشگران این استان را تا آخر سال مشخص کنیم آنوقت با این آمار چند میلیون توریست میشود؟!
این استاد دانشگاه افزود: ۲۰ میلیون توریست کل اقتصاد گردشگری مالزی را پوشش میدهد. ترکیه با ۲۰ میلیون گردشگر ورودی اقتصادیاش پر رونق تلقی میشود. حالا با نگاهی به استان مازندران و تلاش برای قبول صحت آمار گردشگرانش این پرسش مطرح میشود که شاخصهای رفاه عمومی در استانی مانند آن در مقایسه با مثلاً سمنان چقدر است؟ در مقایسه با استانی که توریست کمتری دارد چقدر است؟ اگر این تعداد گردشگر وجود دارد پس چرخه اقتصادی و به دنبال آن کلیه شاخصهای رفاهی آن با کلیه استانها متفاوت است. پس چرا چشم انداز مازندران از نظر شهری، اجتماعی، اقتصاد، اشتغال و... خیلی تفاوتی با دیگر استانهای کشور ندارد. خیلی از آمارهای تردد گردشگر واقعی نیست. آنهایی هم که واقعی است گردشگری است اما صنعت گردشگری نیست تعاریف این دو با هم متفاوت است.
رامین نوری