همه چیز از «اخراجی‌ها» شروع شد
گفتگو با «فرزاد اژدری»/2
همه چیز از «اخراجی‌ها» شروع شد
قسمت دوم گفتگو با فرزاد اژدری را در ارتباط با کار کودک، کشمکش بین کانون پرورش فکری، سازمان سینمایی با آموزش و پرورش را بر سر اکران فیلم در مدارس، همکاری با پیشکسوتان و عدم وجود کاراکتری چون «بن تن» را در سینمای ایران با هم می خوانیم.
 
تاريخ : سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۴۴

تفاوت کار برای کودک با دیگر کار‌ها را در چه می‌بینید و اینکه در این دو کاری که انجام دادید روان‌شناس کودک هم کنارتان حضور داشت؟

در این دو کار از خیلی‌ها مشاوره گرفتم. از کسانی که با بچه‌ها کار می‌کردند با بچه‌های خیلی ارتباط داشتم. شخصیتهای فیلم «عملیات مهدکودک» از روی شخصیتهای مهد دخترم ساخته شدند. کسانی که از نزدیک دیده‌ام و با آن‌ها گفتگو کرده‌ام. از دیالوگهای خود بچه‌ها استفاده کردم. اما باید توجه کنیم که ساخت فیلم در مورد کودک خیلی سخت‌تر از ساخت فیلم برای بزرگسالان است. بزرگسالان با یک نشانه یا دیالوگ یا حرکت دوربین می‌توانند منظور کارگردان را درک کنند. همه این‌ها باعث می‌شود که بزرگ سالی که سابقه‌ای از تماشای فیلم دارد مفهوم و منظور فیلم را درک کند ولی در مورد بچه‌ها این کمی سخت است از همه مهم‌تر بچه‌ها خیلی دوست دارند قصه بشنوند. بچه‌ها به صورت تکه تکه از یک فیلم استفاده می‌کنند.

یک بچه ۷-۶ ساله شاید ۱۰ بار یک فیلم را ببیند ولی برای بزرگسالی که تماشاگر عادی سینماست این طور نیست. بچه‌ها از مستقیم گویی بدشان می‌آید، رنگ و موسیقی را دوست دارند و جاهایی با فیلم حتی اگر ملودرام باشد همذات پنداری می‌کنند به شرط اینکه مقدمه و نتیجه قصه به درستی برای کودک تعریف شود. اگر قصه سر راست را برای آن‌ها تعریف کنیم می‌توانیم از احساسات آن‌ها هم استفاده کنیم. اما چون چنین چیزی در سینما نداریم و می‌خواهیم بگوییم که بزرگ‌تر‌ها عقل کل هستند و بچه‌ها چه در سینما و چه بیرون از سینما نمی‌فه‌مند، بچه‌ها‌‌ همان چند دقیقه اول از فیلم زده و از فضای فیلم دور می‌شوند. برای اینکه به بچه توهین می‌شود و او این را به راحتی می‌فهمد.

«بن تن» را می‌شناسید؟

بله.

چرا ما یکی مثل بن تن نداریم؟

ما آن قهرمانهای اصلی را نداریم چه برسد به بن تن، رستم و سهراب و آرش را زیر خاک کرده‌ایم. مفاخرمان را هم یکی یکی دارند می‌برند، دیگر چیزی نمانده. وقتی قهرمانهای بزرگ خود را از دست می‌دهیم دیگر چه نیازی به قهرمان کوچک داریم. مطمئنم اگر چنین شخصیتی در ایران خلق بشود نه به اندازه بن تن یا نیمی از نیروهای او، مورد نگاه ویژه‌ای از سوی بچه‌ها قرار خواهد گرفت. این یادتان باشد در هر کشوری اگر فیلمی ساخته شود مردم آن کشور با فیلم وطنیشان که هم زبان آنهاست بیشتر ارتباط برقرار می‌کنند تا با فیلم خارجی. چون آن فرهنگ را بهتر می‌فهمند. فرهنگ، فرهنگ خوشان است وقتی ما این را نداریم جای خالی‌اش را باید بدهیم جای خالی‌اش را باید بدهیم به سینمای هالیوود.

چرا سازمان سینمایی، کانون پرورش فکری و آموزش پرورش نمی‌توانند با اکران فیلم در مدارس به توافق برسند؟

این همه سال کلنجار و هنوز این اتفاق نیفتاده است. این به سیاستهای سازمان سینمایی و کانون پرورش فکری بر می‌گردد، بحثی که فرا‌تر از این است به جایزه نگرفتن فیلم اخراجی‌ها در جشنواره بر می‌گردد که باعث شد گروهی از سران دولت تصمیم بگیرند وارد گود شوند تا به جشنواره، به داوری، اعتراض کنند که چرا این فیلم جایزه نگرفته است. آرام آرام اینطور شد که هر کسی به خودش اجازه داد که در حوزه سینما وارد شود. اعتراض بکند بگوید این فیلم چرا اینطوری است! این فیلم بیاید پایین! این یکی نیاید! نمایش داده بشود، نشود و از این حرف‌ها.

الان اگر من فیلمی ساخته باشم که بخواهم از طریق آموزش و پرورش به بچه‌ها نشان دهم، آموزش و پرورش باید این فیلم را تایید بکند. حال اینکه این فیلم توسط وزارت ارشاد مجوز ساخت و نمایش گرفته و عنوان ژانر کودک را یدک می‌کشد دیگر نیازی به بازبینی ندارد. آموزش و پرورش این اجازه را به خود می‌دهد که فیلم را ببیند که برای بچه‌ها مناسب است یا نه در حالی که فیلمی که در این کشور ساخته می‌شود به هر ترتیب پروانه نمایش می‌گیرد قطعا قابلیت نمایش عمومی را دارد.

اگر به هم اعتماد داشته باشیم شاید خیلی از این اتفاقات دیگر رخ ندهد. من به آموزش و پرورش حق می‌دهم به هر حال نگران شاگردانش است ولی دیده‌ام در زمانهای خاصی که دستور العمل آمده این فیلم بزرگسال را همه بچه‌ها بروند ببینند، یک فیلم کودک کلا نادیده گرفته می‌شود و آموزش و پرورش توجهی به آن نمی‌کند. بالاخره آدمهایی که فیلم بزرگسال می‌سازند در آموزش و پرورش کسانی را دارند که به آن‌ها کمک می‌کنند. دغدغه آموزش و پرورش و کانون نباید این باشد. دغدغه کل مملکت باید کودک و نوجوان باشد. چرا؟ چون این سازی است که صدایش را ۱۰ سال بعد خواهیم شنید. اگر این ساز کوک شود و درست نواخته شود و به هم اعتماد کنیم می‌توانیم خوش بنوازیم. اگر این بی‌اعتمادی‌ها باشند و بگویند من می‌فهمم و دیگران نمی‌فه‌مند همین می‌شود و متاسفانه من باید اعلام خطر کنم که نسل آینده نه تنها سینمای کودک بلکه سینمای ما را کنار خواهد گذاشت.

حاضرید با قدیمی‌ها همکاری کنید مثلا خانم «برومند»، آقای «شاه محمد لو» برای ساخت یک کار مشترک؟

آن دوستان باید بخواهند، من که از خدایم است. این‌ها بزرگان ما هستند در این دو کاری که داشتم با چند پیشکسوت کار کردم و همه‌شان با دل و جان آمدند. آن‌ها هم می‌خواهند از نیروهای جوان استفاده کنند من خوشحال می‌شوم اگر این اتفاق بیفتد.

کد خبر: 64638
Share/Save/Bookmark