طلا و مس؛ رسيدن به جايگاه والا در تلفيق مضمون و ساختار
تاريخ : چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۲۴
يك منتقد و نويسنده معتقد است «طلا و مس» فيلم دلنشيني است كه از دل بر آمده و بر دل مينشيند و «همايون اسعديان» در تلفيق مضمون و ساختار به جايگاه والايي رسيده است.
به گزارش هنر نيوز ، «عليرضا اخلاقي» منتقد سينما در گفتو گو با فارس در مورد فيلم «طلا و مس» ساخته همايون اسعديان، اظهار داشت: برخي فيلمها به سبب نوآوري در قالب خودشان شهره ميشوند و بعضي از تهيهكنندگان به سبب آثاري از اين دست مطرح ميشوند كه از آن جمله ميتوان به «منوچهر محمدي» اشاره كرد.
وي در ادامه افزود: «منوچهر محمدي» در كارهاي اخيرش به غير از يكي دو مورد، بيشتر در خصوص شخصيتهاي طلبه و روحاني به عنوان قهرمان خود كار كرده است كه نمونه بسيار خوبش، ميتوان به فيلم «زير نور ماه» ساخته رضا ميركريمي اشاره كرد كه اين فيلم در زمان خودش فيلم بسيار خوبي بود و در زمانه خودش توانست مخاطب عام و خاص را راضي نگه دارد.
اين منتقد در ادامه خاطرنشان كرد: وقتي اثر بعدياش «مارمولك» ساخته كمال تبريزي طنز شد، اما و اگرهايي ايجاد شد، اما من باورم اين است كه اين نوع فيلمها مخاطب عام را جذب كرد. جايگاه «طلا و مس» هم بايد نسبت به دو فيلم قبلي در جذب مخاطب مقايسه شود.
اين فيلمساز در ادامه گفت: اگر بنابراين داشته باشيم كه فيلم پر مخاطب بسازيم، بايد به اين امر توجه كنيم كه هر عنصر نويي بر اثر تكرار، جذابيت خود را از دست ميدهد و لذا استفاده از طلبه يا روحاني به عنوان قهرمان قصه، امري تكراري است و به گمان من در آينده جذابيت زيادي براي جذب مخاطب ندارد. هر چند كه ميشود بسياري از معاني را در مورد آن بيان كرد و در اين طرح، پيامهاي ديگري بيان كرد.
اخلاقي تصريح كرد: به طور مثال: شخصيت قهرمان اصلي فيلم «طلا و مس» به جهت اين كه ما ميخواهيم اخلاق نظري را آموزش بدهيم، ميتوانست دانشجوي الهيات باشد تا بتوانيم اين تفاوت را نشان دهيم و شايد هم بهترين گزينه همان طلبه بود. اما به گمان من «همايون اسعديان» اگر «منوچهر محمدي» را نداشت به احتمال زياد قهرمانش را از شغل ديگري انتخاب ميكرد كه اين امتياز و هديهاي است كه «منوچهر محمدي» با خود به اين فيلم عرضه كرده است و شايد به خاطر حضور پررنگ «منوچهر محمدي» بوده كه فيلمنامهنويس و كارگردان پذيرفتهاند كه قهرمان قصهشان يك طلبه باشد.
اخلاقي در ادامه در مورد ساختار فيلم «طلا و مس»، افزود: از نظر ساختاري هم ،به نظر ميرسد كه «همايون اسعديان» در تلفيق مضمون و ساختار به جايگاه والايي رسيده است لذا با دقت جزئيات فيلم را پرورانده است كه از اين بابت فيلم خوبي ساخته كه كم ايراد است. نه اين كه اصلا ايرادي نداشته باشد. بر اين باورم كه براي انتقال پيامش بستر مناسبي فراهم كرده است كه اين هم از سوي فيلمنامهنويس و كارگردان در ديالوگ و مضمون و ساختار يك امتياز مهم براي اين فيلم است.
اين منتقد در ادامه گفت: از نظر كلي براي جذب مخاطب، معتقدم كه اين سه اثر را با دقت بيشتري بايد مورد بررسي قرار داد و البته بد هم نيست براي ارائه كار متفاوت، عمق بيشتري داشت. من «همايون اسعديان» را كارگردان توانايي ميدانم كه وقتي از تهيه كننده فعالي استفاده كرده پس از همه امكاناتش بهره كافي را برده است. در اين قبيل آثار كه تهيهكننده، مؤلف است، حضور كارگردان و تهيه كننده در كنار هم بسيار اثر گذار است و در مضمون فيلم تاثير مثبتي دارد.
وي همچنين در مورد بازيها فيلم «طلا و مس»، اظهار داشت: من، جنس بازي «نگار جواهريان» (زهرا سادات) را دوست دارم و در اين كار بهترين بازي خود را ارائه داده است و عالي ظاهر شده است. او در فيلم «طلا و مس» كاملا متفاوت و درست به ايفاي نقش پرداخته است. «بهروز شعيبي» (سيد رضا) هم به خاطر سابقهاي كه دارد و نوع لهجهاي كه انتخاب كرده است كه مشهدي است و در كنار آن چهره جوان و بشاشي دارد، انتخاب مناسبي بوده اما از «نگار جواهريان» فاصله فراواني دارد.
اين منتقد در ادامه در مورد مسائل فني فيلم «طلا و مس» نيز اظهار داشت: به لحاظ فني هم «طلا و مس» فيلم قابل قبولي است. به طور مثال در فيلمبرداري (حسين جعفريان) ما تناسب خوبي ميبينيم و دوربين در طول به اصلاح كار پشتك نميزند و متناسب با كار ساخته شده است.
اين فيلمساز در پايان اين گفتو گو نيز اظهار داشت: در مجموع فيلم «طلا و مس» فيلم دلنشيني است كه ميشود اين فيلم را دلي ديد، پس مايل نيستم از نقاط ضعف فيلم بگويم، چرا كه فيلم قصه خود را خيلي راحت و سر راست بيان ميكند و از دل برآمده و لاجرم بر دل مخاطبان هم مينشيند