به گزارش هنرنیوز؛ لادن نیکنام (شاعر و نویسنده) با اشاره به اینکه مدتهاست که اشعارش منتشر نمیکند، بیان کرد: وضعیت چاپ شعر و توزیع آن چندان مناسب نیست و من تصمیم گرفتم که اشعارم را در فضای مجازی منتشر کنم. شاید بتوانم بگویم که تاکنون ۴ دفتر شعر را در فضای اجتماعی قرار دادهام و اصلاً قصد ندارم که این اشعار را روزی در یک کتاب منتشر کنم.
وی در رابطه با نگارش داستان بیان کرد: در حال حاضر دو رمان دارم. یکی از آنها آمادهی چاپ است و در سال ۹۵ منتشر میشود و همچنین در حال کار روی رمان دیگری هستم.
نیکنام در اشاره به رمان «دو و بیست دقیقه» بیان کرد: این رمان که دربارهی جنگ نوشته شده، هم اکنون آمادهی چاپ است. این رمان مربوط است به زمان جنگ و بمباران تهران و مواجه زنان با این جنگ. در واقع ساعت دو و بیست و دقیقه، زمانی بود که اولین راکت با تهران برخورد کرد.
این نویسنده با اشاره به اینکه این رمان جنگ را از نگاه زنان نشان میدهد، ادامه داد: زنها همیشه مفعولانه با جنگ مواجه میشدند. حداقل در دورانی که ما به مدرنیته رسیدیم اینگونه بوده که ابتدا جنگ مشروع میشده و بعد از آن زنان هرکدام به شکلی با آن مواجه می شدند. گاهی نقش حمایتی، گاه نقش مقاومتی و گاه هم نقش منفعل داشتند. در واقع کاراکتر «دو و بیست دقیقه» بین این سه نقش در حال حرکت است.
وی با اشاره به رمان دیگری که در حال نگارش آن است، بیان کرد: «کوآرتت پاییزی»، یک روایت اجتماعی-روانشناسی، از منظر زنانه است. این داستان چهار قهرمان دارد که هر بار مخاطب داستان را از چشم یکی از قهرمانان میبیند. تا کنون نزدیک به نیمی از این رمان نوشته شده است.
نیکنام که پیش از این چند تجربهی نگارش رمان مشترک را داشته است در این باره گفت: تاکنون دو تجربهی مشترک با خانوم کرمپور داشتم. دوست دارم که تجربهی سوم بسیار متفاوت از اولی و دومی باشد. باید به یک فرم روایی جدید برسیم. اگر آن خلاقیتی که لازم است اعمال نشود؛ شروع نکردن این کار بهتر است.
این نویسنده ادامه داد: ما ملتی شهودی هستیم و نویسندگان ما طبیعتاً شهودیتر هستند. در شهود، ما آگاهی به ساختارهای نوشتن را برنمیتابیم. در واقع این اتفاق در ایران جایگاهی ندارد. در مشترک نویسی ناچاریم که تجربهها و داشتههای خود را در طول زمان نگارش کتاب، در اختیار دیگری قرار دهیم. این اتفاق به دلیل همان شهودی بودن، کمی برای نویسندگان ایرانی مشکل است. در واقع این شهود و غریضه است که نویسندگان ما را به سمت نگارش حرکت میدهد.
او با اشاره به اینکه مشترک نویسی در نگارش مقاله کار سادهتری است، اضافه کرد: در مقاله چون فرصت کمتری هست، میبینیم که مشترک نویسی بیشتر اتفاق میافتد. اما در رمان و داستان فرصت بیشتر است و به همین دلیل است که کمتر اتفاق میافتد. وقتی به غریضه و شهود خودتان اعتماد کنید و وقتی نمیتواند نقدِ آن را جا بیندازید؛ مشترک نویسی بیمعنا میشود.
نیک نام با بیان اینکه مشترک نویسی، مانند یک کارگاه داستان نویسی است، اظهار داشت: با این اتفاق انگار که وارد یک کارگاه داستان نویسی شدهاید که به شما میگوید با تلاش و کوشش گروهی باید یک جریانی را بسازید، اما عموم نویسندگان ما ترجیح میدهند خودشان باشند و تجربهها و آموختههای خود را با کسی شریک نشوند.
وی در رابطه با تجربهی مشترک نوسی در غرب گفت: مشترکنویسی در غرب بسیار پیشرفتهتر است و ما از تجربههای آنان الهام گرفتهایم. در فرانسه رمانهایی وجود دارد که پنجاه نویسنده مشترکاً آن را نوشتهاند. این اتفاقها میافتد چرا که آنها بسیار بیشتر از ما به جریان و فرم و ساختار داستان اهمیت میدهند و تنها به یک فرشتهی الهام تکیه نمیکنند. آنها در فرمهای مختلف، افکار مختلف را بیان میکنند.
ایلنا نوشت:این نویسنده با اشاره به اینکه فرهنگ نقد در کشور ما جا نیفتاده است، بیان کرد: در کشورهای غربی فرهنگ نقد بسیار جدی گرفته میشود و فعال است. اما ما در ایران متأسفانه ادبیاتِ نقد و ظرفیت پذیرش نقد را نداریم و نمیتوانیم در خیلی زمینهها به خصوص تجربهی مشترک نویسی، موفقیت چندانی داشته باشیم. نویسندگان ما چندان به گرفتن تجربه از هم اعتقاد ندارند و ترجیح میدهند داشتههایشان را برای خودشان نگه دارند و به همین دلیل چندان به سمت مشترک نویسی پیش نرفتهایم.