فیلم سینمایی «چک» ساخته «کاظم راست گفتار» بعد از اینکه سال گذشته در سینماهای کشور اکران عمومی شد، در ایام تعطیلات نوروزی امسال روی آنتن شبکه تهران رفت. فیلمی که تلاش میکند در فضای طنز و مفرح بتواند با پرداختن به مسائل روز جامعه را به چالش بکشد. این فیلم بعد از فیلمهایی چون» «زنان و نوسی، مردان مریخی»، «پسر تهرونی»، «نقاب» و «عروس خوشقدم» پنجمین فیلم سینمایی این کارگردان سینما است و داستان چهار نفر آدم کاملا غریبه است که به دلایلی مجبورند دو روز در کنار یکدیگر زندگی کنند تا بتوانند چکی را که یک پیرمرد با بازی «جمشید مشایخی» برای تشکر از آنها که او را کمکش کردهاند، از بانک دریافت کنند. این چهار نفر عبارتند از مرد مسن با بازی «فرهاد آییش» که خانوادهای سنتی و فقیر دارد، پسری پولداربا بازی «شاهرخ استخری» که از قضا پدرش چهره سیاسی است ومی خواهد با این پول خودش را برای پدرش ثابت کند، نفر سوم مردی میانسال با بازی «همایون ارشادی» است، که آدمی تنها با گرایشات اقتصادی و اجتماعی پیش از انقلاب است و نفر چهارم هم دختری است که راننده تاکسی با بازی «مژگان بیات» است که دوست دارد با پول چکی که به دست میآرود موقعیت اجتماعی خود را عوض کند. درادامه فیلم برادر لمپن دختر با بازی «حسن شکوهی» تیز وارد ماجرا میشود و درادامه فیلم میبینیم که هر کدام از این پنج شخصیت فیلم تلاش میکنند سر یک یکدیگر کلاه گذاشته وبه موقعیت و پول بیشتری برسند.
کاظم راست گفتار در هر کدام از پنج فیلمی که تاکنون ساخته، بیشتر به زندگی آدمهایی پرداخته که از موقعیت مالی و اجتماعی درست وحسابی محروم هستند و تلاش میکنند با دست زدن به کارهایی که به نوعی خلاف عرف اجتماعی است، موقعیت خود را عوض کنند. راست گفتار در فیلمهای خود آدمهایی را به تصویر کشیده که خواسته یا ناخواسته با شکستن نظم اجتماعی و انحراف از هنجارهای جامعه و انجام اعمالی چون دزدی، تخریب، نزاع، کلاهبرداری و... به عنوان فردی بزهکارانه زندگی دگانهای را در پیش گرفتهاند. به عنوان مثال درفیلم سینمایی «عروس خوش قدم» همه مردان تلاش میکنند با زنی که پولدار است ازدواج کنند و سریع به ثروت و موقعیت اجتماعی بهتری برسند و از بیپولی و فقر نجات پیدا کنند. یا در فیلم سینمایی «نقاب» دو مرد اصلی داستان تلاش میکنند با سر کیسه کردن زنان به بهانه ازدواج و فریب آنها و با ورود به حریم خصوصی زنان ثروتمند و فیلم برداری از آنها و به ثروت بادآورهای برسند و آینده خود را تغییر دهند و در فیلم «پسرتهرونی» هم پدر و پسر فیلم تلاش میکنند با ازدواج موقعیت اجتماعی خود را تغییر داده و برای خود شخصیت جدیدی را بسازند. درفیلم «زنان مریخی، مردان ونوسی» هم با کمی تفاوت این داستان ادامه پیدا میکند. در فیلم سینمایی «چک» هم که تا به امروز بهترین اثر راست گفتار در سینما است، این پنج شخصیت هم به نوعی تلاش میکنند که با به دست آوردن پول چک جایگاه اجتماعی و مالی خودشان را تغییر دهند.
راست گفتار با ساخت این فیلم و مرحله به مرحله، فیلم به فیلم نشان میدهد که علاوه بر با تجربه شدن به مخاطبشناسی در سینمای ایران نیز رسیدن است. تا جایی که اکثر فیلمهای او درگیشه توانستهاند به فروش خوبی دست یابند. هر چند بسیاری از صاحب نظران سینما معتقدند که مخاطب سینمای ایران غیرقابل پیشبینی است، اما در چنین شرایطی فیلمهای راست گفتار گیشه مناسبی داشتهاند، اما این دلیلی بر نادیده گرفتن ضعفهای فیلم او نیست. چهار فیلم قبلی این کارگردان عموما آثاری بودند که از سوی منتقدان با لغب فیلم فارسی از آنها یاد شده است. فیلمهایی که به نوعی کپی کارکترهای فیلم فارسی هاست و که بارها با داستان سطحی و ناشیانه و عموما کپی از قصههای فیلمهای قدیمی و به اصلاح امتحان پس دادهاند.
آدمهای فیلم چک با عقاید، طبقه اجتماعی مختلف، رفتارهای فردی وخواستگاهای متفات انسانی وشخصیتی در کنار یکدیگر زندگی میکنند اما به همدیگر اطمینان ندارند و تنها چیزی که آنها را به همدیگر مرتبط میکند برگه چکی است که در اختیار آنها است. اجتماعی که چک ترسیم میکند جامعهای است که هر کدام از افراد در آن دوست دارند نظرات خود را برای نشان دادن جایگاه اجتماعی خود و متفاوت بودن و بالا بودن به لحاظ فکری و اجتماعی بیان کنند، بحثهای سیاسی، ماهواره، مطالبات دانشجویی، مشکلات نسل جوان امروز، ازدواج، پایبندبودن به سنتها، ورود مدرنیته به زندگی، ثروت، سالمندان، فداکاری و میهن پرستی موضوعاتی هستند که فیلم تلاش کی کند به آنه پاسخ قانع کنندهای بدهد اما نمیتواند.
فیلمهایی که در آنها «دیالوگها»، «بیان و رفتار بازیگر» و حرکات صورت و تکیه کلامهای بازیگر کمدی را رقم میزند. فیلمهایی که ویژگیهای فیلمفارسیهای قبل انقلاب را دارند و فیلم بر اساس بازیگر پیش میرود. در طی این سال به قدری برخی از کلیشهها تکرار شدهاند که مخاطب ما جلوتر از مخاطب پیش میرود فیلمها و سریالهای ایرانی امروزه به رغم وجود داشتن بینهایت موضوع، داستان و ژانرهای مختلف در طی این سالها متاسفانه یا خوشبختانه اشتراکات فراوانی با همدیگر دارند. برخی از این اشتراکات به اندازهای تکراری شدهاند که برای مخاطب امروز ما در سینما و تلویزیون کاملا آشنا شدهاند. تا جایی که امروزه زمانی که با یک فیلم یا سریال جدید مواجه میشویم، میتوانیم براساس همان کلیشههایی که در ذهن داریم، حدسهایی برای سرنوشت شخصیتها و قصهها فیلم داشته باشیم. مثلا با دیدن یک قسمت از یک مجموعه تلویزیونی یا چند دقیقه از یک فیلم سینمایی حدس بزنیم که کدام شخصیتها در پایان کار با هم ازدواج، طلاق، خوشبخت، بیچاره، پولدار و... میشوند. ویژگیهایی چون: دختر ثروتمند وپسی بیچاره یا بالعکس، صبرو شکیبایی برای خوشبختی و اتفاق افتادن حادثهای برای رسیدن به خوشبختی و موفقیت، ازدواج برای رسیدن به سعادت، نابودی آدمهای شرور و پیروزی آدمهای بیگناه و قناعت افراد بیچاره بای رسیدن به ثروت و... تمها و موضعاتی که بارها در طی این سالها در فیلمها و سریالهایی ایرانی تکرار شدهاند و در آثار راست گفتار هم این ویژگیها در هر ۵ فیلم سینمایی او تکرار شده است.