گفتگوی هنرنیوز با محمد علی هاشم زهی؛
باید نگرش ها نسبت به حوزه مستند تغییر کند
محمد علی هاشم زهی فیلمسازی را از سن ۲۱ سالگی با انجمن سینما جوانان استان سیستان و بلوچستان آغاز کرده و سابقه ای ۱۰ ساله در سینمای مستند کشورمان دارد.
تاريخ : جمعه ۱۹ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۵۲
وی عضو انجمن مستندسازان ايران و انجمن مستندسازان اروپا (EDN) است و به عنوان نویسنده ، کارگردان و پژوهشگر تاکنون ۱۳ فیلم مستند ساخته که مهمترین این آثار«موکان» ، «مهتاب» ، «کنرو آسکو » ،«انسانم آرزوست» ، «حماسه تیس» ، «سچکان»، «نظیر من کجا بخوابم» ، «عروسی در چابهار» و «بهارگاه» هستند که اکثر این آثار در جشنواره های داخلی و خارجی شرکت داشته و موفق به کسب جوایز متعدد مانند: تندیس بیست و هفتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران برای فیلم مستند «لیکو»، جایزه ویژه جشنواره بین المللی تاتارستان روسیه فیلم مستند کوتاه «سچکان» ، تندیس شتر طلایی جشنواره «نگن وار کاسگ چت» معروف به «آسکو» ،«جايزه بهترين فيلم مستند از جشنواره آلماتی قزاقستان ۲۰۱۱»، «جايزه ويژه هيات داوران در بخش بينالملل جشنواره فيلم كيش»و «لوح افتخار پنجمین جشنواره بین المللی سینما حقیقت» برای فیلم مستند «حماسه تیس» شدند. به بهانه برگزاری ششمین جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران سینماحقیقت گفتگو با این مستندساز را می خوانید.
آقای هاشم زهی با توجه به اینکه عمده مستندهای شما به عنوان یک فیلمساز بلوچ در حوزه مستند های قوم شناسانه است. دلیل بی توجهی فیلمسازان به موضوعات قوم شناسانه را در چه چیزی می دانید؟
به دلیل اینکه من اهل استان سيستان و بلوچستان هستم از نزیدک بسیاری از مسائل مربوط به فرهنگ ها، گویش ها ، فولکلور منطقه و مسائل مربوط به قوم شناسی را می شناسم و به ارزش و اهمیت حوزه مستند قوم شناسی واقف هستم و می دانم این گونه مستندها پتانسیل بالایی برای مطرح کردن فرهنگ ، هویت و تمدن کشورمان دارد. اما متاسفانه خیلی از فیلمسازان و مستدسازان ما به مقوله مستندهای قوم شناسی کمتر توجه داشته و در این حوزه کم کار هستند. به نظرم لزوم فیلمساز بودن نمی تواند دلیل موفق شدن فیلمسازان ما در حوزه مستندهای قوم شناسانه باشد وفیلمساز باید دانش و توانایی کار در این خوزه را داشته باشد.
به نظر می رسد که این روزها بسیاری از مستندسازان ما به سمت ساخت مستندهای اجتماعی و شهری می روند ، شما دلیل اصلی این گرایش را چه می دانید؟
به نظرم بیشتر به دلیل راحت بودن و در دسترس بودن آسان این گونه مستندها است که بیشتر مستندسازان ما به سمت ساخت مستندهای اجتماعی و شهری می روند و حتی در خصوص سینمای داستان گوی ما هم بیشتر فیلمسازان به مسائل اجتماعی و شهری رفتند و به این نوع مستندها بها و ارزش داده شده است و ما این مشکل را این روزها در سینمای حرفه بلند داستانی هم داریم و عمده آثار سینمایی که ساخته می شود در حوزه سینمای اجتماعی و شهری است . در واقع ما در طول سال کمتر فیلم سینمایی داستانی و یا مستندی داریم که در خصوص فرهنگ، قومیت یا مسائل قوی و محلی یک قوم، طایفه و یا ایل ساخته شده باشد وادم های این گونه مناطق را به مخاطب معرفی کند . به خاطر همین است که فیلم های سینمایی ومستند ما هویت ندارد ومخاطب نمی تواند با آنها ارتباط برقرار کند.
مسائل و مشکلات مالی چقدر در ساخت مستندهای قوم شناسانه تاثیرگذار است؟
ببینید سینمای مستند به دلیل سخت بودن و کمبود هزینه ها این روزها حال و روز خوبی ندارد و وقتی قرار است یک مستندی ساخته شود برآوردی که برای بودجه آن می شود خیلی کمتر از هزینه ساخت آن است و فیلمساز سینمای مستند برای ساخت فیلم خود مجبور است به کوه و دشت و بیابان سفرکند و با وجود امکانات کم در روستاهای دور افتاده و حتی زندگی با مردم آن مناطق فیلم خود را بسازد و این گونه کارها فقط از یک مستند ساز عاشق برمی آید و اگر عاشق نباشی نمی توانی در آن شرایط سخت فیلم خود را بسازی .
مشکلات دیگر چطور؟
هر چیزی که شما فکر کنید در سینمای مستند تاثیرگذار است. از جمله اینکه مناسبات حاکم بر تولید آثار مستند ها تاکنون به درستی تبیین نشده و از طرف دیگر برای خلق یک اثر خلاقانه و تاثیرگذار لازم است که به فیلمسازان آزادی عمل بیشتری داده شود تا به موضوعات مختلف بیاندیشند و در یک سیر آزمون و خطا تولیدات خود را ارائه کنند تا به این واسطه در مسیر صحیحی از تولیدات مستند قرار گیریم کما اینکه در اکثر گونه های تولید آثار مستند که تجربه بیشتری می طلبد به وضوح شاهد مستندهایی هستیم که به خوبی ساخته و پرداخته شده اند و باعث آگاهی، اندیشه ورزی و نگاه مثبت مخاطبان خود شده اند. از طرفی ساخت برخی ازمستندهای ظرفیت بالای جامعه و مسئولین را می طلبد به عنوان مثال مستند های سیاسی تا چندی پیش جایگاه خاصی برای آن در برنامه ریزی تولید و اکران آثار در نظر گرفته نشده بود و اخیرا در جشنواره «سینما حقیقت» با بخشی به عنوان مستندهای سیاسی برخورد کردیم که با اقبال بسیار مناسبی رو به رو شده، هر چند هنوز هم وقتی در آثار ساخته شده هنرمندان داخلی در این گونه مستندها، چه در داخل کشور چه در خارج از آن نگاه می کنیم متوجه می شویم که این ژانر نوپا هنور جایگاه دقیق خود را در کنار تولیدات مستندهای رایج تر در کشور ما پیدا نکرده است.
به نظرشما چرا سینمای مستند در کشور ما جدی گرفته نمی شود؟
متاسفانه سینمای مستند در کشور ما هنوز جدی گرفته نمی شود؛ چون ارگان های دولتی و خصوصی به سینمای مستند بهایی نمی دهند و فیلم سازان سینمای مستند ما در بدترین شرایط و با کمترین بودجه کار می کنند و دوست دارند آثارشان حداقل جدی گرفته و نمایش داده شوند و من خوشحالم که حداقل جشنواره ای به نام سینما حقیقتی وجود دارد تا آثار مستندسازان ما دیده و در معرض نقد قرار گیرند. ضمن اینکه رشد، توسعه و شکل گیری صحیح سیر صعودی تولید آثار با کیفیت مستند هنوز به کار بیشتری نیاز دارد و نباید فراموش کنیم که نوع نگاه و مخاطراتی که تولید فیلم مستند دارد کمتر هنرمندی را راغب می سازد که به صورت متمرکز به سمت ساخت فیلم مستند حرکت کند . مگر آنکه در راه تولیدات خود از حمایت های مناسب مادی و معنوی مسئولان و متولیان این امر برخوردار باشد. همچنین هنرمندان ما نیز باید نگاه درستی به مقوله مستند داشته باشند و همپای تمامی تحولات روز سینمایی در جهان قابلیت تجزیه ، تحلیل و ساخت آثار مطرح مستند را داشته باشند و بتوانند کیفیت یک اثر مستند خوب را با اثر ضعیف تشخیص دهند، اما در جنبه اثرگذاری و جریان سازی از طریق تولید آثارسینمای مستند بر روی مخاطبان لازم است تا کار کارشناسی و مطالعاتی مطلوبی در ساخت آثارمستند صورت گیرد. تا بتوان مخاطب را به سمت سینمای مستند جذب کرد.
توضیح بیشتری در این خصوص می فرمایید؟
ببینید من بعد از ۱۰ سالی که در حوزه سینمای مستند کار می کنم و تا کنون توانسته ام ۲۵ جایزه بین المللی به دست آورم هنوز هم وقتی فیلم مستندی می سازم از من به درستی حمایت نمی شود و در واقع نگاه خاصی به من نمی شود . هنوز باید به تهیه کننده برای بودجه کار بحث وجدل کنم و به اصطلاح چانه زنی کنم که بودجه مناسب در اختیارم قرار گیرد . در صورتی که برخی ها که چند جایزه گرفته اند به راحتی با بودجه خوب و حمایت مناسب فیلم می سازند. منطورم این است که در کشور ما تفاوتی بین مستندساز باتجربه وبی تجربه متاسفانه وجود ندارد وحمایت درستی نمی شود.
سایر کشورهای جهان چطور؟ آیا آنها نگاه کاملتری به سینمای مستند نسبت به ما دارند؟
در همه جای دنیا شبکه های مستند تلویزیونی خصوصی و دولتی از سینمای مستند حمایت می کنند. چون به ارزش آن واقف هستند اما در کشور ما نه تها به مستند بی توجه هستند بلکه خود مستند ساز هم ارزشی ندارد . این درحالی است که در همه جا مثلا پخش یک مستند سیاسی از شبکه تلویزیونی ممکن است از بحران های سیاسی یک کشور جلوگیری کند و یا مستند قوم شناسانه ممکن است باعث رونق فرهنگ ملی و بومی کشورمان شود و مردم ما را از تهاجمان فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی بیگانگان محافظت کند . به نظرم باید نگرش مسئولین تلویزیون نسبت به حوزه مستند تغییر کند و از مستند حمایت کنند. هرچند من تفاوتی میان تغییر نگاه مخاطبان داخل کشور با دیگر نقاط جهان در راه دیدن واستقبال آثار مستند نمی بینم .یعنی اینکه به نظرم نباید نگاه مخاطبان ایرانی را پایین تر از نگاه استاندارد جهانی در تولید آثارمستند بدانیم چه در بحث مخاطبان و چه در بحث فیلمسازان ما افراد قابل و متخصصی داریم که با حمایت از آنها و فراهم آوردن شرایط پخش آثارشان در شبکه های جهانی می توانیم به راحتی جایگاه مناسبی برای سینمای مستند در سطح جهان پیدا کنیم.
تحقیق و پژوهش چه نقش و جایگاهی می تواند در رشد سینمای مستند ایفا کند؟
تاثیرانکار ناپذیری دارد. اما متاسفانه پژوهش این روزها نه تنها در سینمای داستان گوی ما اهمیتی ندارد بلکه در سینمای مستند هم اهمیت خود را از دست داده و برخی ها بدون این که تحقیق یا پژوهشی داشته باشند شروع به ساخت فیلم مستند می کنند ونتیجه هم این می شود که اثرشان گیرایی و قوت لازم برای جذب مخاطب را ندارد واگر مستندی مخاطب کشورخودمان را نداشته باشد قاعدتا در بخش بین المللی هم توانایی جذب مخاطب را نخواهد داشت. سینمای مستند بحران ها و خطرات خاص خود را دارد فی ذاته کارگردانان و هنرمندان خاص خود را طلب می کند و افرادی بیشتر وارد این عرصه می شوند که دغدغه های متفاوت تری داشته باشند و اهل دانش و تحقیقو پژوهش در این خصوص باشند وبتوانند حرف های زیادی برای گفتن در زمینه سینمای مستند داشته باشند.
صدا وسیما چقدر می تواند به سینمای مستند کمک کند؟
قطعا تلویزیون و به ویژه شبکه مستند سیما می تواند به فیلمسازان ما در بحث اشتغال با سفارش دادن ساخت فیلم های مستند کمک کند. اما تلویزیون نگاه مناسبی به سینمای مستند ندارد چون اگر داشت به جای پخش آثار تکراری و...می توانست به مستندسازان کشورمان سفارش کار بدهد و تا هم کیفیت برنامه های خود را بالا ببرد و هم اینکه خیل عظیمی از مستند سازان مان که این روزها بیکارهستند به کار مشغول شوند. هر چند نم توان کتمان کرد که در برخی از مواقع هم که تلویزیون ازمستندساز حمایت کرده وسفارش اثری را به مستندسازی داده است . مستندساز اذیت شده ، به عنوان مثال وقتی مستندساز قرار است اثر خود را در تهران و خوزستان بسازد ، نگاه تلویزیون این گونه است که فقط پول حضور در آن شهر را پرداخت می کند و رفت آمد فیلم ساز بین این استان را به حساب نمی آورد و هزینه هایی از این دست که در انتها دستمزدی برای خود فیلمساز باقی نمی ماند و این اتقاق بارها برای خود افتاده است و در پایان ساخت یک اثر پولی برای خودم باقی نمانده است. پس به نظرم همه باد از سینمای مستد حمایت کنند.
برگزاری جشنواره سینما حقیقت چقدر می تواند در معرفی سینمای مستند به مخاطبان مثبت باشد؟
جشنواره بین المللی «سینما حقیقت» از همان دوره اول برگزاری، به شدت باعث انگیزه و علاقه در بین مستندسازان شده و تعداد فیلمهای ارسالی هم، این انگیزه را تشدید کرده است. با گذشت زمان، جشنواره بیش از پیش تخصصی شده و دستاندرکاران برپایی این جشنواره، علاوه بر بالا رفتن کیفیت برگزاری آن، اقدام به دسته بندی موضوعات و فعالتر کردن بخش بینالمللی شدند .در واقع این که در جشنواره «سینماحقیقت» مستندهای بخش مسابقه به چند دسته موضوعی گوناگون تقسیم بندی و جداگانه داوری میشوند، مهمترین و عالیترین وجه تمایز «سینماحقیقت» از سایر جشنوارهها است . ازطرفی برپایی کارگاههای آموزشی تخصصی با حضور استادان داخلی و خارجی سینمای مستند نیز میتواند در آینده عامل مهمی در رشد و ارتقای سینمای مستند در این گوه جشنواره شود وهرچقدر که جشنواره «سینماحقیقت» با شکوهتر برگزار شود و در آن تشویقهای کلانتری از فیلمسازان به عمل آید، باعث بالاتر رفتن انگیزه فیلمسازان میشود و همین عامل باعث ارتقای سطح کیفی جشنواره و آشنا شدن مخاطب با سینمای مستند می شود. همچنین برگزاری این جشنواره به شکل بین المللی زمینهای را جهت شناخته شدن سینمای مستند جهان برای فیلمسازان ما و شناساندن سینمای مستند ما به سینماگران جهان می شود.
گویا امسال در ششمین جشنواره بین المللی سینما خقیقت شرکت دارید؟
بله. این روزها مشغول کار روی مستند جدیدم با نام «آک، آپ، آس» هستم که روایتی متفاوت از سفال کلپورگان و تلفیق آن با بحث خلقت و کمال انسان است و در واقع «آک، آپ، آس» راجع به سفال کلپورگان در منطقه بلوچستان و تلفیق آن با گل فشان منطقه چابهار است و اثری قوم نگارانه است و ما از پروسه ساخت سفال که به مراحل کمال انسان شباهت زیادی دارد آغاز کرده و از تلفیق این هنر و گل فشان به معنای خلقت انسان سیر می کنیم و به همین خاطر هم در ساختار فیلم از هیچ دیالوگی استفاده نکرده و متکی به زبان تصویر هستیم و علت ساخت این فیلم هم این بوده که سوژه این اثر دو سال پیش در ذهن من شکل کرد اما با توجه به اینکه درباره سفال کلپورگان فیلم های زیادی ساخته شده و من نیز هدفم در ساخت مستند بیشتر کشف و استخراج معنا است تصمیم گرفتم علاوه بر نشان دادن بافت سنتی منطقه به معانی دیگری نیز دست یابم و امیدوارم این مستند در ششمین جشنواره بین المللی سینما حقیقت تهران حضور موفقی داشته باشد.