چیستا یثربی در گفتگو با هنرنیوز؛
کسی به سگ مرده لگد نمیزند!
چیستا یثربی گفت: از تئاتر زندهتر، پویاتر و شور انگیزتر در عرصه فرهنگ کجا میتوان یافت؟ ما در تئاتر پشتیبان نداریم و بیپدر هستیم و من بی پدری را در سن بیست و پنج سالگی تجربه کردم و امروز در میانسالی در تئاتر همچین احساسی دارم.
تاريخ : چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۵۶
چیستا یثربی در گفتگو با خبرنگار هنرنیوز در ارتباط با صحبتهایی مبنی بر کم کردن ۲۵ درصدی بودجه تئاتر آن هم در سالی که مقام معظم رهبری بر فرهنگ توجه و تاکید ویژه داشته اند و اهمیت ندادن مسئولین به وضعیت کنونی تئاتر گفت: ضرب المثلی داریم که در خیلی از موارد شامل حال اهل فرهنگ این کشور میشود (کسی به سگ مرده لگد نمیزند) از تئاتر زندهتر، شور انگیزتر و پر محتواتر در عرصه فرهنگ کجا میتوان یافت؟ به قول آلبر کامو برنده جایزه نوبل (ملتی که تئاتر ندارند فرهنگ ندارند). تئاتر هنر زندهای است و مردم به آن علاقه دارند در این شرایط چرا باید هنر تئاتر زیر پا نهاده شود و لگدمال شود. هنرمندان تئاتر افرادی هستند که صدایشان به هیج جا حتی هم صنفیهایشان نمیرسد مثلاً یکی بر اثر بیماری خانه نشین میشود و دیگری از ایران میرود و افرادی اجازه کار آن هم بدون دلیل پیدا نمیکنند ولی صدایشان را کسی نمیشنود.
وی در ادامه گفت: من فکر میکنم دلیل کم کردن بودجه تئاتر این است که ما پشتیبانی نداریم و تکیه گاهی برای اهالی تئاتر وجود ندارد تا از آنها حمایت کند ما دلمان را باید به کجا گرم کنیم؟ ما هیچ کسی نداریم که ادعای حمایت از فرهنگ و تولیدات تئاتر را بتواند داشته باشد. نباید فراموش کرد که تئاتر همچنان بر سر سفرهای نشسته است که دولت آن را تغذیه میکند. ما بر عکس حیطه نشر و سینما تئاتر خصوصی نداریم هر کاری که انجام بدهیم در نهایت این دولت است که باید از تئاتر و تئاتری حمایت کند. در واقع این گونه باید بیان کنم که ما در تئاتر هیچ پدری نداریم بنده زمانی که از بیست و پنج سالگی بیپدر شدم متوجه شدم که بیپدری یعنی چه و پدر یعنی پشتیبان... .
یثربی این چنین ادامه داد: امروز در میان سالی اعلام میکنم که همان حس آن دوران را دارم و میگویم که ما در تئاتر بیپدر هستیم و من زودتر از اینها زمانی که در بیست و پنج سالگی بیپدر شدم با این درد آشنا شدهام رنجش را چشیدهام و این رنج امروز در تئاتر برایم تکرار شده است. گاهی دلم میخواهد فریاد بزنم و به جای تمام تئاتریهای کشورم بگویم که (آخر جواب این مردم را چه میدهید؟ آنها تئاتر را دوست دارند) اما زبان در دهانم سنگ میشود کو گوش شنوا؟ بیپدریم، زمانی که پشتیبانی نداری خیلی راحت بودجهات را قطع میکنند، تحقیرت میکنند، شغلت را جدی نمیگیرند و به علایق و سلایقتان بیتوجهی میکنند و حتی تو را نمیشناسند!
کارگردان نمایش «بانویی برای همیشه» با اشاره به اینکه تئاتر فقط یک سرگرمی نیست گفت: تئاتر تنها یک تفنن و هنر لوکس نیست بلکه روشی برای بهتر زندگی کردن است و دردنیا روشی است برای تعلیم و تربیت. در برخی از کشورها از تئاتر به عنوان روشی درمانی یا آموزشی استفاده میکنند. امروز کاری که من سعی میکنم انجام دهم، دراین راستا قرار دارد (ایجاد یک تئاتر مردمی و شفا بخش). ودر تلاش هستم تا در حد توان خودم به عنوان فردی از خانواده تئاتر و دل سور آن این اتفاق بیافتد. دوست دارم شرایطی فراهم شود که به جای اینکه مردم قشر متوسط به دیدن تئاترهای لوکس که توان خرید بلیط آن را ندارند، تئاترهای ارزان قیمت به مکان زندگی آن هابرود و تئاتردر سبد فرهنگی همه اقشار جامعه قرار بگیرد مدارس، کارخانهها و بسیاری از ارگانها میتوانند پذیرای اجرای تئاتر باشند.
وی در ادامه گفت: ما میتوانیم با دستهای خالی در ابتدا کاری کنیم که مردم یاد بگیرند تئاتر، ببینند و همانطور که برای به دست آوردن نان برنامه ریزی میکنند برای دیدن تئاتر و بالا بردن فرهنگشان برنامه ریزی کنند این موارد را خیلی از ارگانهای دیگر مانند آموزش و پرورش، بهزیستی، کانون پرورش فکری و... باید انجام دهند که متاسفانه در برنامهشان لحاظ نمیشد بهتر است در سالی که به فرهنگ توجه ویژه شده است آموزش و پرورش نیز به تئاتر به صورت ویژه نگاه کند. من در سالهای دور زمانی که در مدرسه درس میخواندم تئاتر درس میدادند و امروز وقتی این را برای دخترم تعریف میکند تعجب میکند.
یثربی در ارتباط با فرهنگ سازی گفت: فکر میکنم برای فرهنگ سازی باید ابتدا از خودمان شروع کنیم و نتیجه من از اوضاع کنونی این است که با دستهای خالی افراد شیفته و عاشق و خدمتگذار را در این عرصه باید پیدا کنیم تا در تعالی فرهنگ تلاش کنند حتی اگر خودشان هم غم نان دارند. زمانی که مردم متوجه شوند تئاتر مانند نان شب واجب است حتماً برخوردشان با تئاتر متفاوت میشود و این بر مسئولان فرهنگی که بودجه تئاتر را کم کردهاند، نیز تاثیر خواهد گذاشت چرا که فرزندان آنها نیز یک روز تئاتر میخواهند و شاید یک روز تئاتری شوند و از آنها میپرسند: «پدر چرا از بین این همه هنر بودجه این هنرها بیدفاع را کم کردی؟» من منتظر پاسخ پدران آنها هستم و به خاطر همین زنده میمانم و با دستهای زخمی تئاتر کار میکنم.
گفتگو: علی اکبر دهبان