علی معلم در گفتگو با هنرنیوز:
بعد از سی و پنج سال از ما چوب خط میگیرند
تاريخ : شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۱۷
علی معلم در پاسخ به سوال خبرنگار هنرنیوز مبنی بر اینکه دلایل عمده ریزش مخاطب در سینما را در چه چیزهایی میدانید گفت: دلایل زیادی دارد، بخشی از آن بر میگردد به ضعیف شدن صنعت نمایش در ایران، فاصله گرفتن سالنهای نمایش از نظر کیفیت با استانداردهای موجود باعث شده تا مخاطب از سالنها فراری شود. مخاطب توقعش از سینما بالا رفته است. البته در این زمانه باید موقعیت جغرافیایی سالنها را هم در نظر بگیریم. یکی دیگر از دلایل آن میتواند پایین آمدن سطح کیفی فیلمها و دور شدن از خواستهها و نیازهای مخاطبان باشد. طبیعتاً این وضعیت شوقی را در مردم بر نمیانگیزد تا به سینماها بیایند.
وی در ادامه گفت: باید مسئله اقتصاد را هم در نظر گرفت گران شدن همه لوازم و بحرانهای اقتصادی پیش آمده نیز بسیاز تاثیر گذار بوده است. کار به اینجا رسیده که سینما جزو نیاز مردم نیست و آنها سینما را از کالاهای فرهنگی خود حذف کردهاند. پخش نمایش خانگی و تعداد زیاد DVDهای موجود در بازار و هم چنین ارزان بودن آنها از جمله دلایلی است که میتوان در مورد آنها ریشهای صحبت کرد. فیلم دیدن در خانه برای مخاطبان ما یک امر پسندیده تری است تا اینکه با صرف هزینه و وقت بیشتر به سینما برود. مشتریان سینما خانه نشین شدهاند.
تهیه کننده فیلم سینمایی «ازدواج به سبک ایرانی» در باره سالنهای سینمایی این گونه اظهار نظر کرد: سالن سینمای ما به لحاظ کیفی خیلی تفاوت با تلویزیونهای خانگی ندارد به جز اینکه برای مخاطب هزینههای دیگری مانند پارکینگ و غیره را در بر دارد. اینها موارد شاید پیش پا افتادهای باشد که مخاطب در نظر میگیرد و مسئولین نسبت به این موارد بیاهمیت هستند. ما در طی این سالها سالن سینمای خوب نساختیم خارج از تهران که دیگر وضعیت بسیار ناگوار است. البته این را هم باید بگویم که باید زمانی سالن بسازیم که به صرفه باشد و صرافاً با فیلمهای ایرانی هم نمیتوانیم به آن چیزی که مد نظرمان است برسیم.
معلم در این گونه به صحبتهای خود ادامه داد: شما فکر کنید ما دویست سالن استاندارد داشته باشیم آن وقت چه فیلمهایی را میتوانیم نمایش دهیم که مخاطبان برای دیدن آنها به سینما بیایند. باید اجازه اکران فیلم خارجی داده شود و نظارتها تغییر کند. ما باید یاد بگیریم که از ظرفیتهای موجو استفاده کنیم مانند ظرفیتهایی که در تلویزیون این رسانه ملی وجود دارد و میتواند کمک کند تا سینماها رونق بگیرد. ایجاد شبکههای خصوصی در تلویزیون هم میتواند کمک کند اما متاسفانه چون در ایران انحصاری است اجازه نمیدهند تا به این سمت برویم.
وی درباره شرایط فیلمهای موفق در سالهای اخیر گفت: عمدتاً فیلمهایی موفق بودهاند که موضوعات جدید و یا شرایط خاص داشتنهاند که ما نمیتوانیم این موارد را به کل فیلمها و سینمایمان تامین دهیم. حتی فیلمهایی که از این دست بودهاند هم کم شدهاند. مردم از سینما توقعشان با رسانهای همانند تلویزیون متفاوت است تلویزیون مخاطبهای عمدهای دارد و همه اقشار را در نظر میگیرد اما مخاطب سینما توقع خط شکنیهایی را هم دارد. این به معنی عبور از خطوط قرمز نیست که فیلم جنجالی ساخته شود. موضوعاتی را که مردم در سینما میخواهند ببینند موضوعاتی است که کمتر در رسانههای دیگر میبینند.
تهیه کننده فیلم سینمایی «شوکران» افزود: موضوعات اجتماعی حاد میتواند جزو همان خط شکنیهایی باشد که مخاطب دوست دارد و برایش جذابیت ایجاد میکند. فیلم سینمایی «هیس دخترها فریاد نمیزنند» جزو همین دسته از فیلمها باشد یا فیلمی با موضوع ارزشی که مربوط به سیتم اصلی شود مانند فیلم سینمایی «رسوایی» در این دو مورد میبینید که استقبال مخاطبان خوب بوده است.
وی با اشاره به این که ما بعد از این همه فعالیت در عرصه سینما نیاز به اعتماد داریم گفت: در مدتی که گذشت برای مجوز دادن به فیلم نامهها در شورای پروانه ساخت حساسیتهای زیادی نشان داده شد که باعث شد ما فیلمهای بحث بر انگیز کمتر داشته باشیم. این کلاف سردر گم به جایی رسیده است که من فکر میکنم ما در سینما به ورشکستگی رسیدهایم. بعد از سی و پنج سال از ما چوب خط میگیرند. بنده بیست و هشت سال است که دارد در این حرفه کار میکنم و حساسیتها را میشناسم. بعد از مرگ که قرار نیست به ما اعتماد کنند حکایت ما هم همانند حکایت (نوش دارو پس از مرگ سهراب) بشود.
وی در ادامه گفت: بگذارید مثالی بزنم شما زمانی به پزشک مراجعه میکنید که درتان را شناسایی کند و در جهت در مانش اقدامات لازم صورت بگیرد. ما درد سینما را میشناسیم و همه میدانند که ایرادات سینما که با کمبود مخاطب روبرو است در کجا ریشه دارد اما اینکه چرا برای درمان آن حرکتی نمیکنیم خود جای سوال دارد. هر کسی که مسئول است باید به گونهای برنامه ریزی کند و بگوید در فلان مدت زمانی فلان مشکلات را در مرحله اول حل کیم اما چنین رفتاری صورت نمیگیرد. سینمای ایران باید بخش بزرگی از درآمدش را از پخش در نمایش خانگی بدست بیاورد.