این پیر فرتوت سال‌هاست  چشم به راه حمایت دولت است!
گذری بر موسیقی نواحی ایران؛
این پیر فرتوت سال‌هاست چشم به راه حمایت دولت است!
موسیقی نواحی ایران هم‌چون بسیاری از گونه‌های دیگر هنری مورد غفلت قرار گرفته و از توجه به دور مانده است. به همین سبب ارزش‌های این گونه موسیقایی را باز خوانی می‌کنیم تا ضرورت توجه بدان معلوم گردد.
 
تاريخ : سه شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۱۲

موسیقی گونه هنری گرانسنگی‌ست که به سبب ارتباط عمیق با عرفان همیشه مورد توجه مردم سراسر جهان بوده است. در فلسفه افلاطون موسیقی انتزاعی‌ترین هنر و نزدیک‌ترین هنر به روان انسان و جهان «مُثُل» خوانده شده است. در تمامی ادیان کهن این اعتقاد که موسیقی عامل حلول روح در بدن آدمی بوده است؛ قابل مطالعه است. در اسلام نیز موسیقی سبب حلول روح در بدن خوانده شده. 

موسیقی به سبب ارزش‌های شنیداری و نیز به سبب انتزاع در نمایش خویش، و آزاد ماندن روح مخاطب برای تصور و تفکر، والاترین هنر نزد آدمی بوده است.

گرچه از کهن‌ترین زمان‌های باستانی اثر قابل استنادی از وجود موسیقی بر جای نمانده اما می‌توان به استناد فرم‌های ریتمیک انسانی در نقاشی‌ها به وجود موسیقی گواهی داد. از سوی دیگر تمامی زبان‌ها دارای نوعی آهنگ هستند و این موضوع به سواد شنیداری خالقان کلام، گواهی می‌دهد.

موسیقی در هر دیار و در میان هر قوم، به سبب تفاوت‌های بی‌شمار زیستی شکلی مخصوص به خود گرفت. تفاوت‌های گونه زندگی، اجتماعی، و باورهای هر دیار، گونه موسیقایی آن منطقه را شکل می‌دهد. به همین سبب می‌توان موسیقی را نمایی از فرهنگ یک منطقه دانست.

موسیقی هنریست که برای تمام لحظه‌های بشر خلق شده، هنری که نه تنها در جشن و سرور، عروسی، ماتم، و مناسبت‌های گوناگونی چون جنگ جایگاهی ویژه دارد؛ بلکه همگام با تمامی احساسات آدمی را همراهی می‌کند. عشق و فراغ و دل‌کندن و نا امیدی و آرزو و... هر کدام در موسیقی و در این‌جا خاصه موسیقی مقامی به کمک بیان احساسات آدمی می‌آید.

حال این گونه موسیقایی در شرایطی به زیست خود ادامه می‌دهد که در میان گونه‌های موسیقی پاپ و راک و ... گم شده است. شاید بتوان گفت؛ ظهور قارچ مانند موسیقی‌های غربی و عدم توجه به موسیقی‌های نواحی مختلف ایران، در این دور افتادن نقشی بسزا داشته و از سوی دیگر تبلیغات بی‌رویه موسیقی‌های مدرن، بر این آتش هیزم می‌ریزد.

اما همه مشکلات به این جا ختم نمی‌شود. موسیقی نواحی ایران به راستی از توجهات دولتی محروم است. کمتر به یاد داریم که از رسانه ملی اثری در قالب موسیقی نواحی پخش شود. در حالی که بارها و بارها چه در قالب تیتراژ برنامه‌های تلوزیونی و چه در قالب برنامه‌های مناسبتی موسیقی پاپ را می‌شنویم. از سوی دیگر موسیقی مقامی که سایر نقاط ایران روزگاری سهمی از آن داشتند؛ امروز تنها در شهرهایی به تعداد انگشتان یک دست؛ شنیده می‌شود. هنری که تا کمتر از نیم قرن گذشته در تمامی رخدادهای زندگی مردم یک منطقه نفوظ داشت؛ امروز به پیری سالخورده بدل شده که گوشه‌ای نشسته و چشم به حمایت مسئولان دوخته است. 

گرچه نمی‌توان از ارزش جشنواره فجر و هم‌چنین جشنواره موسیقی نواحی گذشت؛ اما فارغ از این دو رخداد؛ ما برای حفظ این هنر حیاتی و ارزشمند چه اقدامی کردیم؟ شاید بسیاری تعریف درستی از موسیقی نواحی ندارند و کسی این روزها به دنبال برنامه یک کنسرت موسیقی نواحی نمی‌گردد. این صندوقچه فرهنگ نواهی ایران به حال خود واگذار شده و شاید به کمک اندک وارثان غیرتمندش در نقاط مختلف ایران تواند فراموش نشده نام بگیرد.

اما پس از این حکایت نه چندان دراز، اما پر درد شاید بهتر است نگاهی به موسیقی نواحی اندازیم و دوباره آن را در لابه لای سنت‌های خود بازیابی کنیم. یادمان نرود فرهنگ به واسطه اسناد مکتوب و محفوذ خود اعتبار می‌یابد و از بین رفتن هنرهای گوناگون به نخ نما شدن ما با فرهنگ اصیلمان می‌انجامد.
کد خبر: 58905
Share/Save/Bookmark