سود تورهای شکار در جیب چند شرکت تهرانی
یکی از فعالان حفاظت از حیات وحش در گفت و گو با هنرنیوز؛
سود تورهای شکار در جیب چند شرکت تهرانی
یکی از فعالان حفاظت از حیات وحش درباره‌ی تورهای شکار گفت: باید بدانیم دقیقاً چه جمعیتی از جانوران قابل برداشت است و از این تعداد قابل برداشت چه گروه سنی و چه نوعی از جانواران را باید انتخاب کرد. آیا این موارد در تورهای شکار رعایت می‌شود؟
 
تاريخ : يکشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۰۸
 سام رجبی - یکی از فعالان حفاظت از حیات وحش - در گفت و گو با هنرنیوز، با اشاره به جمعیت کم ایران نسبت به مساحتش، اظهار کرد: ما هنوز اراضی بسیار گسترده‌ای داریم که خالی از انسان است که همین امر باعث شده آن اراضی آسیب جدی نبینند. هرچند جمعیت انسانی ما در شهرهایی مثل تهران یا خطه شمال جمع شده اما در مقابل آن سرزمین‌هایی داریم که بسیار سالم است.

او افزود:این شهر‌‌‌ها نسبت به کل کشور آسیب بزرگی دیده‌اند و بخش عمده‌ای از محیط زیست خودشان را به طور طبیعی از دست داده‌اند.

رجبی در پاسخ به این پرسش که تورهای شکار چقدر فعالیت کارشناسی و برنامه‌ریزی شده دارند؟ توضیح داد:. شکار در این چند وقت خیلی سر زبان‌ها افتاده است و هر سال طرفداران محیط زیست به صدور مجوز پروانه‌ ایراد می‌گیرند اما سازمان محیط زیست در دفاع شکار را یکی از منابع درآمدی سازمان می‌داند.

او تشریح کرد:با دو دید به قضیه می‌توان نگاه کرد. از یک طرف شکار برای اکثر قریب به اتفاق مردم خوشایند نیست و می‌گویند ما یک موجودی را که آزاد زندگی می‌کند بدون نیاز مبرم غذایی می‌کشیم اما اگر ساز و کار درست باشد و ارزش آن موجود شکار شده خود به محیط برسد، آنوقت بحث شکار فرق می‌کند. ساختار شکار ما الان به چند شرکت تهران و سازمان محیط زیست وابسته است که عمده به شرکت های تهرانی درآمد می‌رسد.

این فعال حفاظت از حیات وحش در عین حال عنوان کرد: یک شکارچی آمریکایی (آمریکایی‌ها از جمله شکارچیان هستند که زیاد به ایران می‌آیند) نزدیک ۱۰۰ هزار دلار برای مجموعه سفرش خرج می‌کند. این صد هزار دلار اگر به جوامع محلی می‌رسید نه تنها آنها را پویا می‌کرد بلکه باعث می شد آنها از محیط زیستشان بهتر حفاظت کنند.

او تأکید کرد: در ایران بحث بسیار جنجال برانگیزی است. برای شکار باید از حیات وحشمان آمارهای جمعیتی دقیق داشته باشیم
شکار غیرقانونی به مسایل فرهنگی آن منطقه و دسترسی به سلاح بستگی دارد.
که نداریم. نیازمند تحلیل درست این آمارها هستیم. ما باید بدانیم دقیقاً چه جمعیتی قابل برداشت است. باید بدانیم از این تعداد قابل برداشت چه گروه سنی و چه نوعی از جانواران را باید انتخاب کرد که الان در آن منطقه زندگی می‌کنند.

وی اذعان کرد: به عنوان مثال ارزش زیستی یک ماده چند برابر یک نر است. چون هر ماده به عنوان مثال گوسفند وحشی می‌تواند در سال ۲ تا گوسفند دیگر تولید کند. یک نر برای یک گله کافی است اما هر گله چند ماده دارد مثل اتفاقی که در دامپروری هم افتاد. حالا اگر یک نر از آن جمعیت بر اساس دانسته‌های دقیق و علمی درست برداشت شود و درآمد آن شکار برای جامعه محلی به کار گرفته شود می‌تواند فی النفسه این جامعه را پویاتر کند و از سایر جانورانی که در آن منطقه زندگی می‌کنند بهتر حفاظت کند.

رجبی توضیح داد: مثال موفقش آمریکا که در این زمینه پیشرو است. مکزیک، بیشتر اروپا و البته کشورهای آسیا هم بی بهره نیستند. همسایه ما پاکستان یکی از پیشروان این شکل حفاظت در جهان است. حدود ۲۵-۳۰ سال گذشته برخی از گونه‌ها به خاطر شکار بی‌رویه در خطر انقراض بودند. مثال خاص آن قوچ اوریال افغانی، بز مارخور آسیایی که هر دو در اوایل ۱۹۸۰ میلادی در خطر انقراض بودند اما در بخش هایی از افغانستان با ایجاد پایه شکار صحیح نه تنها جمعیت این گونه‌ها نجات یافت بلکه جمعیتشان ۳-۴ برابر قبل شده که این دستاورد بزرگی است.

او خاطرنشان کرد: ما می‌توانیم نگاه احساسی به شکار داشته باشیم اما در یک دید منطقی به عنوان حفاظت‌گر محیط زیست اگر یک فرد از جامعه حیوانی برداشته شود، ممکن است با برنامه‌ریزی و علم و دانش در نهایت شاهد افزایش جمعیت باشیم. از یک طرف محیط زیستی‌ها می‌گویند شکار نباید باشد، از طرفی شکارچیان تنها راه حفاظت را شکار می‌دانند. واقعیت آن است که راه حل، رفتار میانه است. شکار علمی و درست در کار حفاظت اشکالی ندارد.

وی درباره‌ی ضرورت حفاظت حیات وحش گفت: در حیات وحش مثل هر موجود زنده‌ای جانوران حق حیات دارند اما مهمتر آنکه اگر صحبت از حفاظت یوزپلنگ آسیایی است یوزپلنگ گونه‌ای است که با حفاظت از آن تمام سرزمین‌هایی که در آن زندگی می‌کند
اصولاً آهویی که در دشت اشتهارد استان البرز نزدیک تهران زندگی می‌کند می تواند یک جاذبه گردشگری باشد. اگر این آهو نباشد همان روستایی‌ها به شهر مهاجرت می‌کنند. اتفاقی که اکنون افتاده است.
و تمام حیوانات را حفاظت می‌کنیم. این سرزمین‌ها به نوع انسان خدماتی ارائه می‌کند که خیلی وقتها ملموس نیست ولی از آب گرفته تا تثبیت خاک تا گرده افشانی خدمات اکوسیستمی است که در بحث‌های علمی مطرح می‌شود. ما نیازمند آنها هستیم.

او اضافه کرد: نمونه دیگر خرس سیاه آسیایی که جمعیتش در ایران در معرض خطر است و از لحاظ حفاظتی برابر یوزپلنگ آسیایی است. این خرس برای بقای جنگل‌های مناطقی از استان‌های سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان بسیار حیاتی است. چون با فضله‌اش دانه‌های درختان را پخش می‌کند و امکان رشد مجدد می‌دهد. فرض کنیم خرس از آن محیط حذف شود شاید حذف مستقیم خرس به نظر آسیب نرساند. اما خیلی زود جنگل‌هایی که هزاران و هزاران خانوار برای حیاتشان به آن وابسته‌اند، از بین می‌رود.

این فعال محیط زیست درباره‌ی بازدید از حیات وحش و شکار به عنوان شاخه‌ای از اکوتوریسم هم گفت: در کشور شکار غیرقانونی رواج دارد. در برخی مناطق بیشتر و بعضی کمتر که البته به مسایل فرهنگی آن منطقه و دسترسی به سلاح بستگی دارد. زمان جنگ سلاح بین مردم بخش شد و هنوز شکارچیان متخلف از آنها استفاده می‌کنند. علاوه بر آن مناطق محروم حساس‌ترند.

او تأکید کرد: در یک شکار غیرقانونی با صید یک گوسفند وحشی (قوچ) ماده یا نر یکماه گوشت خانواده تأمین می‌شود که با قیمت گوشت امروزی عدد قابل توجهی است. یک خانواده روستایی خانواده مگر کل هزینه ماهانه‌اش چقدر است که به عنوان مثال نتواند از فروش ۵۰ کیلو گوشت مخارجش را تأمین کند.

رجبی درباره‌ی جایگاه گردشگری شکار توضیح داد: گردشگری در دو جا ورود پیدا می‌کند. مردم محلی در اکوتوریسم سنتی به هر حال با ورود گردشگر به منطقه اقتصادشان پویا می‌شود. چرا که گردشگر مجبور است خانه محلی، خورد و خوراک فراهم کند که جامعه محلی این کار را انجام می‌دهد و از طرفی به عنوان راهنما فعال می‌شود و برایش ایجاد شغل می‌شود بنابراین یاد می‌گیرد که حیات وحش برایش می‌تواند سود داشته باشد.

این پژوهشگر حیات وحش و محیط زیست خاطر نشان کرد: فرضاً اگر در فلان روستا آهویی نباشد هیچ شهری پولداری هم آنجا وقت نمی‌گذارد تااز منطقه بازدید کند.  اصولاً آهویی که در دشت اشتهارد استان البرز نزدیک تهران زندگی می‌کند می تواند یک جاذبه گردشگری باشد. اگر این آهو نباشد همان روستایی‌ها به شهر مهاجرت می‌کنند. اتفاقی که اکنون افتاده است.

وی بیان کرد: روستاهای اطراف تهران خالی شده است. اگر این روستاها و حیات وحش آن به چشم تفرجگاه برای شهر تهران مورد مطالعه علمی و برنامهریزی صحیح قرار گیرد، جامعه محلی می‌تواند کاملاً اقتصاد پویایی داشته باشد. هم روستا به صورت سنتی باقی می‌ماند هم اینکه شهر دچار مشکلات افزایش جمعیت نمی‌شود.

کد خبر: 47871
Share/Save/Bookmark