پناه بردن به خیابان برای حل و فصل مشکلات روحی و روانی
نگاهی به سریال «مادرانه»؛
پناه بردن به خیابان برای حل و فصل مشکلات روحی و روانی
مجموعه تلویزیونی «مادرانه» روایت زندگی خانواده‌ای متلاشی شده است که در آن پدر و مادر هر کدام می‌سر زندگی خود را بدون توجه به سایر اعضای خانواده مثل فرزندان با خودخواهی طی می‌کنند. در این میان فرزندان محروم از آغوش گرم خانواده ناچارند برای حل و فصل مشکلات روحی و روانی خود به خیابان و کوچه پناه ببرند.
 
تاريخ : دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۳۸

مجموعه تلویزیونی و مناسبتی «مادرانه» به کارگردانی «جواد افشار» در ایام ماه مبارک رمضان هر شب روی آنتن شبکه سوم سیما رفت.
این سریال ملودرام خانوادگی تلاش کرده بود که بتواند نگاهی به معضلات اجتماعی امروز جامعه داشته باشد. معضلاتی چون: فساد مالی، پول شویی، روابط پسر و دختر، طلاق، خشونت، مواد مخدر، مهاجرت، بی‌فرزندی، آق الدین، متلاشی شدن بنیاد خانواده، کلاه برداری، اعتیاد، تربیت، ناهجاریهای اجتماعی، ازدواج و... در حد توان فیلمنامه نویس این سریال «سعید نعمت الله» و کارگردان اثر «جواد افشار» مورد بررسی قرار گرفتند. نویسنده سریال با خلق کارکترهای مختلف و قرار دادن یک سری دیالوگ برای آن‌ها کوشش کرده بود تا هر شخصیت را به عنوان نمادی از جامعه قرار دهد. به عنوان مثال در این سریال کارک‌تر «اردلان» با بازی «مهدی سلطانی» نماد پدری است که بدون توجه به خانواده، زن و فرزندان‌اش فقط به کلاه برداری و پول شویی مشغول است. ضمن اینکه در کنار پول شویی به پدری مستبد و خشن است که اصلا به نیازهای روحی و روانی فرزندان خود توجه کافی ندارد و دوست دارد به هر شیوه و طریقی که شده سخنان خود را به کرسی بنشاند. اردلان پدری شکست خورده است که به رغم داشتن پول و ثروت زیاد و نفوذ در بنگاه‌های اقتصادی از حل کردن کوچک‌ترین مشکلات فرزندان خود ناتوان است. به همین دلیل به عنوان پدری شکست خورده و بی‌پناه مجبور است تاوان اشتباهات خود را پرداخت کند. تاجایی که مجبور می‌شود خیابان به خیابان و کوچه به کوچه به دنبال دختر نوجوان‌اش بیافتد تا اورا از منجلاب بی‌اخلاقی و اعتیادی که در اثر کمبود عاطفه و بی‌مادری نصیب‌اش شده نجات دهد.
سریال «مادرانه» روایت زندگی خانواده‌ای است که نمونه آن را می‌توان در همه شهر‌ها بزرگ و کوچک دید. خانواده‌ای متلاشی شده که در آن پدر و مادر هر کدام می‌سر زندگی خود را بدون توجه به سایر اعضای خانواده مثل فرزندان یا حتی خودشان با خودخواهی مسیر زندگی خود را طی می‌کنند. مادر برای رسیدن به آرامش و رفاه خود به خارج از کشور مهاجرت کرده و پدر هم فقط به پر کردن جیب خود فکر می‌کند. در این میان فرزندان محروم از آغوش گرم خانواده ناچار ند برای حل و فصل مشکلات خود به خیابان و کوچه پناه ببرند. یا به اجتماع بی‌رحمی که چیزی جز اعتیاد، بیماری و خشونت در انتظار آن‌ها نیست.
اردلان تمجید در سریال به عنوان شخصیت منفی داستان با همه سرناسازگاری دارد و برای رسیدن به خواسته‌های خود کمی هم از چاشنی خشونت و فریاد هم استفاده می‌کند. چرا که دوست دارد به هر طریقی شده حرف‌های خود را به کرسی بنشاند. به همین علت است که فیلمنامه نویس سریال برا این کارک‌تر از دیالوگ «بگو خب» در طول کار استفاده کرده است. ضمن اینکه این شخص در تقابل با همسر سابق خود «رعنا» با بازی «لعیا زنگنه» مدام از این دیالوگ استفاده می‌کند. چون دوست ندارد به هیچ عنوان شکست بخورد. نکته جالب این سریال اینکه اردلان بر خلاف ظاهر خود که تلاش می‌کند همیشه مرتب و پاکیزه باشد و خود را فردی موفق و پولدار نشان دهد، درونی ویران شده و زخمی دارد که پس از پیدا کردن نامزد سابق‌اش «مریم» با بازی «شقایق فراهانی» این زخم‌ها سربازمی کنند.
ماه رمضان همیشه در تلویزیون کشورمان بهترین زمان ممکن برای جمع کردن اعضای خانواده‌ها کنار هم برای برطرف کردن دشمنی هاو کدورت‌ها بوده است. معمولا در سر سفره افطار همه اعضای یک خانواده می‌توانند به راحتی در کنار همدیگر به تماشای مجموعه‌های تلویزیونی بنشینند. دراین میان نمایش معضلات فرهنگی امروز جامعه به خصوص نسل جوان می‌تواند برای همه اعضای ی خانواده جنبه آموزشی و پیام دهی داشته باشد. در واقع می‌توان از ظرفیت مجموعه‌های تلویزیونی و مناسبتی رمضان به بهترین شکل ممکن برای ارائه پیام‌های اخلاقی واجتماعی به تک تک افراد خانواده‌ها استفاده کرد.
سعید نعمت الله فیلمنامه نویس این سریال با توجه به سابقه کاری که در تلویزیون داشته است. نگارش فیلمنامه سریال‌هایی چون: «زیر هشت»، «جراحت»، «رستگاران» و «مادرانه» خود گواه این نکته مهم است که این نویسنده به درستی شناخت کافی از ملودرام‌های تلخ و اجتماعی دارد. در عمده فیلمنامه‌های این نویسنده عموما با معضلاتی مثل: اعتیاد، زندان، رفاقت، عشق‌های سود گذر، طلاق، ازدواج و... مخاطب آشنا شده و به نوعی با قصه آدم‌ها همذات پیداری می‌کند. در سریال‌ها وی مخاطب با خانواده‌ای آشنا می‌شود که از هم پاشیده شده‌اند و پدر و مادر به دلایلی دور از همدیگر زندگی می‌کنند و مشکلات ناشی از این دوری تاثیرات منفی روی تک تک اعضای خانواده می‌گذارد. در سریال «مادرانه» هم مخاطب با خانواده‌ای روبه رو است که در آن، پدر، یک سوئیت جداگانه در منزل دارد و دور از فرزندانش زندگی می‌کند، و مادر هم با طلاقی که گرفته به خارج از کشور رفته است. در این میان خانواده از اهمیت کمتری برخوردار است و فرزندان هم هر کدام در اتاق‌های خود به دور از مهر و محبت والدین خود هر کاری که دلشان خواست انجام می‌دهند. چون نظارت و رسیدگی والدین خود را بالای سر خود احساس نمی‌کنند. به همین دلیل است که «ر‌ها» با بازی «هستی مهدوی‌فر» به دلیل کمبودهایی که در زندگی شخصی خود به دلیل این جدایی احساس کرده با پسری مواد فروش با بازی «عباس غزالی» آشنا می‌شود تا این تنهایی را جبران کند و به بیراهه کشیده می‌شود.

یادداشت از: علی یعقوبی

کد خبر: 62171
Share/Save/Bookmark