قرار گرفتن فیلم سینمایی "12" نیکیتا میخالکف در میان پنج نامزد بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان اسکار هشتادم نشان از دیده شدن ظرایف و انتخابهای جسورانه فیلم و البته توجه به آسیبشناسی امر قضاوت دارد.
فیلم "12" را باید یک تجربه جسورانه در حیطه سینما دانست. تجربهای که در سینما با توجه به حوصله مخاطب و زمان تعریف شده یک فیلم سینمایی، می تواند مخاطراتی به همراه داشته باشد، ولی قرار گرفتن آن در بین پنج فیلم غیرانگلیسی زبان نامزد اسکار هشتادم نشان می دهد که جسارت تنها نقطه قوت فیلم نبوده است.
فیلم بازسازی اثر کلاسیک سیدنی لومت با نام "12 مرد خشمگین" است. 12 عضو یک هیئت منصفه در مکانی ایزوله شده قرار می گیرند تا طبق روال روتین در کوتاهترین زمان حکم به بیگناهی یا گناهکار بودن متهم بدهند. متهم یک جوان چچنی است که به خاطر قتل ناپدری خود در انتظار حکم حبس ابد به سر می برد.
از همین خلاصه کوتاه مشخص می شود که فیلم متکی بر دیالوگ است و بخش اعظم آن در مکانی ثابت و بین این 12 عضو هیئت منصفه می گذرد. 12 عضوی که در ابتدای جلسه همه جز یک نفر به گناهکار بودن متهم رأی می دهند و به تدریج قضاوت آنها به چالش کشیده و نظرشان عوض می شود.
محور قرار دادن چنین موقعیتی در سینما که چند مشخصه اصلی تئاتر را در خود دارد، جسارت فیلمساز را در اولین گام برجسته می کند و آنچه در ادامه مهم می شود، اهمیتی است که او به سیر تغییر و تحول شخصیت های متعدد خود داده که الزام زمانی بیش از 5/2 ساعت را به فیلم آورده است.
فیلم در پرداخت و وجوه درونی تر هم از وسواس و دقت نظری خاص بهره می برد که تنها برخاسته از شناخت عناصر داستانی، شخصیت پردازی و ... نیست، بلکه احاطه فیلمساز بر مقوله انسانشناسی، قومیتها، مناسبات سیاسی، اجتماعی و ... را مشخص میکند. به این ترتیب این داشتههای فیلمساز اهمیتی ویژه داشتهاند که به او جسارت قدم نهادن بر این مسیر خطیر را بدهند.
12 عضو هیئت منصفه هر کدام شخصیتپردازی، شناسنامه، داستان فرعی و ... خاص دارند که به فراخور نیاز و پیشرفت داستانی در مقاطعی محور قرار میگیرند و سیر تغییر عقیده آنها، علاوه بر اینکه در جهت سیر تغییر و تحول شخصیت ها قرار میگیرد، به نوعی مفهوم قضاوت کردن را به چالش می کشد ... اما این همه ماجرا نیست.
به نظر می آید آنچه ورای این الگوی داستانی مورد توجه فیلمساز بوده، همان مفهوم قوم شناسی کاراکترهاست که به نوعی مورد آسیبشناسی قرار گرفته است. به عنوان مثال وقتی پزشک قفقازی رأی دادن به گناهکار بودن متهم را به علت ریشههای مشترک قفقازی میداند با این تعبیر که یک قفقازی (متهم به قتل) نباید با کسی که از او نگهداری کرده (پدرخوانده مقتول) چنین رفتاری می کرده، به نوعی اصالت های قوم خود را ارزشگذاری می کند.
به علاوه او وقتی از طرف یکی دیگر از اعضاء هیئت منصفه که راننده تاکسی نژادپرست است به خاطر ته لهجه، دهاتی خطاب می شود و تحصیلات پزشکی او با تهمت مدرک خریدن زیر سئوال می رود، در برابر این تحقیر تاریخی میایستد و به آسیبشناسی گذشته و حال یک قوم می پردازد.
چنین ظرایفی برای چگونگی تغییر عقیده هر یک از اعضا به گونه ای طراحی و اجرا شده که هر کدام جذابیت خاص دارد. اما وجه دیگری که این روند طولانی و به ظاهر تخت را تازه می کند، حضور طنزی ظریف در روابط، دیالوگها و تغییر موقعیتهاست. طنزی که در جزئیترین کنش و واکنشها هم مورد توجه قرار گرفته و به تغییر موقعیتها در مکانی ثابت با افرادی ثابت قوت می بخشد.
در کنار این خط روایی اشاره شده، یک خط داستانی جزئی تر هم وجود دارد که با حضور جوان متهم در زندان به بازسازی او از اتفاقات برجسته کودکی تا زمان حال می پردازد و در این میان به عواقب جنگ و رابطه او با پدرخوانده و ... می پردازد که تلاشی برای وضوح بیشتر ماجرای پرونده و خروج از محدوده ثابت لوکیشن است.
فیلم سینمایی "12" نیکیتا میخالکف با قرار گرفتن در فهرست پنج کاندیدای بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان اسکار هشتادم، نشان از دیده شدن ظرافتهای جسورانه فیلم، توجه به جنگ در وجه جهانی و حاشیههای آن و آسیبشناسی قضاوت دارد. فیلمی که توجهی بیشتر از مخاطب برای همراهی می طلبد.
منبع: مهر