خاطره جالب جواد شمقدری از افراطی گریهای محسن مخملباف
افراط گری همیشه شامل مسائل سیاسی نیست و مسائل اجتماعی و هنری را نیز بی امان نگذاشته است.
تاريخ : چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۱۲
به گزارش هنرنیوز؛ متاسفانه گاهی اوقات افراد دچار افراط و تفریط میشوند؛ اینقدر که آدم می ماند با این همه افراطگری چه بکند؟ افراطگری همیشه شامل مسائل سیاسی نیست و مسائل اجتماعی و هنری را نیز بیامان نگذاشته است. این افراطگریها بارها دامنگیر سینماگران نیز شده است و آنان در اندیشه و اهداف خود گاهی به چنان تند رویهایی دچار می شوند که حتی حلال خداوند را هم حرام می پندارند! و آخر سر هم به دلیل همین افراطگری که معمولا به دور از منطق و اندیشه بوده از آن سوی بام افتادند و آن کسی که خود را «شاقول» هنر اسلامی میدانست خودش دچار ابتذال در هنر گردید.
در این زمینه بد نیست اشارهای به خاطرهای از «جواد شمقدری» رئیس سازمان سینمایی پیشین داشته باشیم که در حاشیه بازید از نمایشگاه مطبوعات آن را برای خبرنگار هنرنیوز تعریف کرد او به نمایش «حصار در حصار» نوشته محسن مخملباف اشاره کرد که اوائل انقلاب در حوزه هنری به روی صحنه رفت؛ و گفت: «تئاتر حصار در حصار نوشته محسن مخملباف از آن تئاترهایی بود که من متن آن را خوانده بودم و تاتر خوبی بود و نقش اصلی آن را هم آقای فرج الله سلحشور برعهده داشتند.
من به محض ورود به حوزه هنری که آن زمان حوزه اندیشه اسلامی نام داشت با یک صحنهای روبرو شدم که خیلی ناراحت شدم. دو تا دخترخانم جوانی که حدود ۱۷ سال سن بیشتر نداشتند هم آمده بودند تا تئاتر را ببینند و حجاب آنان هم قابل قبول بود- لااقل از حجاب الان برخی از خانمها بهتر بود - فقط چادر نداشتند. اما حجابشان خوب بود. اما مخملباف به حجاب آنان اعتراض داشت و به عنوان یک بچه مسلمان به خودش اجازه میداد که با توهین و فحش آنان را از سالن نمایش بیرون کند.
او فریاد میزد که شما چرا با این حجاب آمدید و حجابتان نامناسب است! و آنان هم با گریه آنجا را ترک کردند. این صحنه من را خیلی متاثر کرد چون میدیدم که همراه با افراط است؛ موضوع راندن افراد نبود؛ موضوع این بود که چگونه آنها را با بیاحترامی کامل از آن مرکز که ترویج هنر اسلامی میداد میرانی و چه کسی میراند و چرا میراند؟ لذا معتقدم «تندروی و افراطگری» همیشه باعث میشود که آدمی از آن طرف بام بیافتد. حالا شما به مخملباف و خانوادهاش نگاه کنید. به حجاب خانواده او نگاه کنید. آیا آنان دیگر با دین و مذهب نسبتی دارند؟.»