باید تفاوتی را حس کرد که به واسطه آن مخاطب حاضر است بهای به نسبت سنگینتر از رویکرد خانگی پرداخت نماید تا دیدن کنسرت در او معادل پرداختی که داشته مطلوبیت ایجاد نماید. این حس تفاوت از چه موضوعی ایجاد میشود. اگر بخواهیم در فضای فعلی به بررسی آن بپردازیم میتوان به موارد زیر اشاره داشت.
ابتداییترین تمایزی که میتواند ایجاد شود، نه از تفاوت رویکرد اجرای زنده و پخش خانگی است بلکه از فرهنگ لوکسپروری هنر در دوران اخیر است. که اجرای زنده کنسرت تبدیل به تفریحات قشر مرفه برای دستیابی به میل برتری فرهنگی است. از این رو استقبال از برخی کنسرتهایی که توسط افراد نام آشنا برگزار میشود مورد استتقبال زیادی قرار میگیرد.
از طرف دیگر برگزاری کنسرت میتواند مکان و محیطی محیا سازد تا علاقهمندان به برخی هنرمندان بتوانند دیداری با آنان داشته باشند و در مواقعی پیش از توزیع و انتشار آلبوم خاصی از آنان جدیدترین کارهایشان را بشنوند.
اما به واقع خاستگاه اصلی برگزاری کنسرت چنین نیست و نمیتواند تنها برای موارد فوقالذکر برگزار شود. ممکن است مخاطب یک موسیقی در هر شرایطی در خارج از محیط کنسرت به شنیدن یک اثر بپردازد و تمرکز زیادی روی قطعات نداشتهباشد اما اجرای زنده به سازندگان آثار این امکان را میدهد تا بتوانند در محیطی کاملاً موسیقایی به معرفی اثرشان پرداخته و به اهدافی که از ساخت آن قطعه داشتهاند دست پیدا کنند.
فراهم کردن این شرایط دیگر برعهده سازندگان آثار است که یکی از ابزارآلات فراهم کردن این محیط استفاده از بیان و آواهای طبیعت است. موسیقیدان برای ساخت تصویری از ساحل در نتهای خود غلط میخورد در حالی که با استفاده از آواهای طبیعت میتوان تصویر مورد نظر را راحتتر به نمایش گذاشت. در نهایت استفاده ابزاری از محیط برای تأثیرگذاری کنسرت میتوان حتی در صورت لزوم از بوی خاص یا حتی کاهش اکسیژن محیط هم استفاده کرد.
در بیانی دیگر موسيقي بيانگر پيوند جسم و روح انسان با محيط اطراف وي و نيز نمايانگر هماهنگي و هارموني بين اجزاي مختلف طبيعت است. موسيقي در ذات خود برگرفته از اصوات طبيعي است و به هر ميزان كه به طبيعت نزديك شود، در واقع به ذات خود نزديك شده است، زيرا اصوات چيزي نيستند جز روح طبيعت.
همچنین هر ناحيه از ايران با توجه به موقعيت جغرافيايي، بافت فرهنگي اجتماعي و آيين هاي محلي، موسيقي مخصوص خود را دارد. طبيعت و محيط زيست بر رفتار و ذهنيت مردم مناطق مختلف و در نتيجه موسيقي آن ها تاثير متفاوتي مي گذارد. مردم هر منطقه بر اساس شرايط اوليه محيطي خود به انتخاب ساز و نغمه هاي موسيقي مي پردازند. موسيقي محلي مانند موسيقي خراسان، گيلان، مازندران، كردستان، لرستان، بلوچستان، آذربايجان و تركمن صحرا، از طبيعت بيشتر وام گرفته است و نقش طبيعت و محيط اطراف در آن بيشتر مشهود است.