نگاهی به «شیار ۱۴۳» با تامل مقایسهای با فیلمهای جشنواره
نمیخواهند «شیار ۱۴۳» دیده شود
گویا در ژانر فیلمهای دفاع مقدسی اتفاق نوعی افتاده است. خدا را شکر میکنیم در ژانری که مدتی طولانی است فیلم نامههایش تبدیل به کلیشه شدهاند و مردم را با ساختار بد و موضوعات تکراری از این فضا فراری میدادند و روایت قصهها یک شکل شده بود فیلمی به نام «شیار ۱۴۳» از دل گروهی که با اخلاص کار کردهاند ساخته میشود.
تاريخ : يکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۲۰
سینما گران سرشان را بالا برند و با افتخار اعلام کنند که ما بعد از چند دهه که جنگ تحمیلی میگذرد میتوانیم با افتخار بگوییم فیلم خوب و یکدستی را درباره مادران شهیدپرور این مرز و بوم داریم که جوانهایشان را در راه حفظ ارزشها تقدیم کردهاند.
این فیلم به لحاظ پرداخت و بازی و همه موارد اجرایی متفاوت بود اما هیئت انتخاب سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر میخواستند این فیلم را حذف کنند؟
حال این سوال پیش میآید چرا فیلمی که هم مننتقدان و هم پیشکسوتان و جلوتر از این دو گروه مردم نیز در جشنواره پسندیدهاند باید از جشنواره حذف میشد؟
چرا باید برای حضور فیلم سینمایی «شیار ۱۴۳» لابی زده میشد و یا شیاری باز میشد که به جشنواره راه پیدا کند؟
اینکه بگوییم دوستان هیئت انتخاب سینما را نمیشناسند شوخی است. اینکه بگوییم این دوستان جنگ و حال مادران جنگ را درک نکردهاند جملهای است که باید کمی با تامل به آن فکر کرد. شاید هم آنقدر فیلمهای ضعیف با سطح کیفی پایین و نازل در زمینه دفاع مقدس دیدهاند که سلیقهشان تغییر کرده است.
درست است که امروز فیلم سینمایی «شیار ۱۴۳» با دیگران به همراه خواب زدهها در جشنواره سی و دوم حضور دارد و شیفتگی اکثریت را نسبت به خودش برانگیخته است اما باید از فردا بترسیم که نکند دوستان واقعاً با اشتباهات این چنینی جامعه و مردم را از دیدن هم چین فیلمهایی محروم کنند.
دفاع مقدس، «خانه پدری» هیچ کس نیست که به ارث رسیده باشد و عدهای برای آن تصمیم بگیرند. فیلمهای این چنینی با «رنج و سرمستی» ساخته میشوند و ممکن است عدهای که معلوم نیست از چه میترسند و چرا میخواستند در «پنجاه قدم آخر» فیلم سینمایی «شیار ۱۴۳» که اعلام حضور در جشنواره کرده بود را حذف کنند و دلتنگیهای عاشقانه مادران شهید پرور را در نظر نگیرند شاید این دوستان جزو طبقه حساس جامعهاند که به سرعت در «خط ویژه» حرکت کردهاند و هم چین تصمیمی گرفته بودند و یا با حالت خوش بینانه ناخواسته میخواستند فیلم را حذف کنند.
اصحاب رسانه در این روزها که «قصهها» در فیلمها دیگر تکراری شدهاند این کارگردان خانوم را حمایت میکنند. شاید نرگس آبیار کارگردان فیلم سینمایی «شیار ۱۴۳» بگوید از آن تصمیمی که قرار بود عملی شود که نشد، «عصبانی نیستم» اما ما حق سکوت نداریم و رو به دبیر جشنواره و هیئت انتخاب میگوییم «زندگی جای دیگری است»!!
«چ» سود که این حرفها گوش شنوایی داشته باشد مهم این است که خانهای نسازیم کنار «متروپل» که با «اشباح» زندگی کنیم بلکه باید خانهای کنار ابرها، جایی که فرشتهها با هم میآیند برای خودمان بسازیم و در «روزگاری که عشق و خیانت» توامان با هم مرام و مسلک شده است فریب فرش قرمز «ردکارپتها» را نخوریم چرا که در روز «رستاخیز» شرمنده شهدا میشویم این فیلم سینمایی «چند متر مکعب عشق» به همراه «انارهای نارس» دنیوی نیست که طعم «تمشک» را یادآور شود این فیلم از پایان خدمت نبود اما فیلمی قابل تحسین بود که به ارزش ها به زیبایی پرداخته بود.
فیلم سینمایی «شیار ۱۴۳» فیلمی درباره مادران شهیدی بود که برای جامعه جایگاه ویژهای دارند. مریلا زارعی برای بازی کردن در این نقش در تمام طول فیلم برداری روزه میگرفت شاید او هم فهمیده است که برای بازی کردن این نقش باید به جایی دیگر وصل شود اشکهای او در نشست خبری میتواند گواه این موضوع باشد.
این فیلم خوش ساخت که به لحاظ کارگردانی و تکنیک، بزرگان این عرصه همچون کمال تبریزی و ابراهیم حاتمی کیا مهر تایید بر آن زدهاند و اکثریت بازی مریلا زارعی را تحسین کردهاند باید بدانند که قبل از هر چیز فیلم نامه و موضوع نوآن کمک شایانی به فیلم کرده است. مریلا زارعی در این فیلم شخصیت جدیدی را به لحاظ بازیگری وارد کارنامه و سینما کرده است و قطعاً این فیلم سینمایی در تاریخ سینما خاهد ماند. این فیلم سینمایی همانند ارسال یک آگهی تسلیت برای روز نامه نیست بلکه ارسال کننده موجی از غرور در سطح جامعه است.
هر فیلمی نقاط ضعف و قوتی دارد اما با این کیفیت و اتفاق نویی که در این فیلم افتاد بهتر است منتقدان سخت پسند کلاشینکفهای خود را زمین بگذارند و در زمان اکران به نقد این فیلم بپردازند و اجازه دهند مخاطبان فیلم را ببینند چرا که این فیلم باید در جامعه دیده شود و جوانان دهه هفتادی که دیکر گنجشکک اشی مشی گوش نمیکنند و معراجیها برایشان غریبه هستند و خرافه و رفتن به ملبورن برایشان آرزو است و اگر قرار باشد پنج ستاره را نام ببرند شاید چمرانها در میانشان نباشد بروند این فیلم را ببینند شاید شهابی از جنس بلور از ذهن آنها بگذرد که کمی تامل کنند که چه گذشته است که حالا امروز سیزده و آرایش غلیظ برای آن ها خوش یمن شده است.
خبر از دعوت چند جشنواره مانند لس آنجلس داریم که در خواست کردهاند فیلم برایشان ارسال شود تا در جشنواره آنجا حضور یابند. آنها با دیدن این فیلم خواهند فهمید که این مادران شهدا بودند که با بر داشتن گام اول باعث پیروزی و مقاومت مثال نزدنی ما در جنک شدند. این فیلم بیگانه در هیچ کجای دنیا بیگانه نخواهد بود.
علی دهبان