مجید شیردستیان/ دولت مردان نهم و دهم از تجربه فرهنگی دولت یازدهم برخوردار نیستند و نمی توانند جو فرهنگی و رسانه ای جامعه را به نحوی مدیریت کنند که بیکاری روز افزون جوانان و در عین حال از بین رفتن فرصت های شغلی و حاکمیت رکود مطلق بر فضای اقتصادی کشور و ... را به عنوان فتح الفتوح خویش و بیکاری اصحاب فرهنگ و هنر که خود شرحی مبسوط دارد را به عنوان گشایش دولت در حوزه ی فرهنگ و هنر معرفی نمایند.
دولت های نهم و دهم را می توان ضعیف ترین دولت ها از لحاظ فرهنگی دانست؛ البته باید توجه داشت که این تائید نه به معنی عدم توجه دولت های نهم و دهم به حوزه ی فرهنگ، بلکه به سبب عدم انجام کار فرهنگی رایج در میان دولت های پیش و پس خود است.
همه ی دولتهای پس از پیروزی انقلاب به جز دولت نهم و دهم(!) برای مسایل فرهنگی تلاش میکردند و این به آن دلیل است که دولت های ماقبل و مابعد نهم و دهم مسایل فرهنگی را بر محور و مدار تبلیغات سیاسی از برای دولت های خویش تنظیم نموده و ماهیت تلاش فرهنگی خود را از جنس پروپاگاندا (Propaganda) قرار داده بودند که این موضوع به سبب آنکه دولت نهم و دهم استفاده ی از پروپاگاندا را بلد نبود و دغدغه ای از برای انجام چنین کار فرهنگی ای در خود حس نمی نمود، تلاش فرهنگی دولت های نهم و دهم را ابتر و در منظر مصلحت اندیشان پوچ جلوه گر می سازد!
شاخصه ی اصلی دولت های نهم و دهم را می توان در پُرکاری این دولت ها دانست؛ پرکاری این دولت هم انصافاً چیز برجستهای است؛ حتی بعضی هایی که مخالف هم هستند، این را نمی توانند انکار کنند؛ یعنی بیانصافی ها هرچه هم زیاد باشد، نمی تواند بر این حقیقت غلبه پیدا کند که دولت شما انصافا دولت پرکاری است و تلاشتان و کارتان و تحرکتان خیلی زیاد است. این بسیار جای خرسندی دارد. (امام خامنه ای در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت- ۱۳۸۶/۰۶/۰۴) و این پُرکاری در تمامی حوزه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و بالاخص فرهنگی قابل اندازه گیری می باشد؛ با این همه قطعا یکی از اصلی ترین ضعف های دولت های نهم و دهم در عدم توجه هوشمندانه و اتخاذ سیاست های جهت مند در حوزه ی مسایل فرهنگی بوده و در اولویتبندی ها این اولویت فدای اولویت های دیگر شد و آنها تقدم پیدا کرد (امام خامنه ای در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت- ۱۳۸۶/۰۶/۰۴)
به عبارتی دیگر دولت های نهم و دهم با شاخصه ی اصلی پُرکاری خود سعی نمود تا امید زایل شده و عدالت ضایع شده در دولت های پیش از خود را با اولویت مسایل اقتصادی و سیاسی، دوباره به جامعه ی ایران برگرداند و این در حالی بود که در دولت های پیشین تلاش زیادی شده تا جریان های فرهنگی و عامل های فرهنگی - هنر و ادبیات و شعر و سینما و بقیه در جهت غیر ارزشی حرکت کنند و راه بیفتند (امام خامنه ای در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت- ۱۳۸۶/۰۶/۰۴)
دولت های نهم و دهم با شاخصه ی اصلی پُرکاری خود سعی نمود تا امید زایل شده و عدالت ضایع شده را همانگونه که رهبر انقلاب مکرر فرمودند: شما دولتی هستید که این دو خصوصیت را جزو شعارها و برنامههای عملکرد خودتان قرار دادهاید؛ هم به مردم امید می دهید، هم وعدهی عدالت می دهید (امام خامنه ای در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت- ۱۳۸۶/۰۶/۰۴) به جامعه ی ایران اسلامی برگرداند اما در این میان به اولویت فرهنگی توجه ننمود.
دولت های نهم و دهم سعی نمودند تا عدالت مد نظر انقلاب اسلامی را به ارکان اجرایی کشور بازگرداند؛ عدالتی که پیش از این قربانی سیاست های لیبرالی دولت کارگزاران شده بود و به واسطه ی رویکرد تعدیل اقتصادی و توصیه های موکد رییس دولت پنجم و ششم بر مانور تجمل در میان توده های مردم به طنزی گریه آور مبدل گردیده بود و غول لیبرال سازندگی در ایران اسلامی به راه افتاد؛ غولی که چرخ دنده های آن نبض حیاتی مستضعفین جامعه را درنوردید و در تعارض با شعارهای انقلاب اسلامی، روحیه ی اشرافی گری را در میان برخی مسئولین به مرضی موجه تبدیل ساخت و پدیده ی آقازادگی و یقه سفیدی را در جامعه ی انقلابی ایران مشروعیت بخشید و این همه در حالی بود که ضعف کار فرهنگی در دولت های نهم و دهم موجب شد تا دولت در حوزه ی فرهنگ نتواند ماهیت وجودی اتخاذ سیاست مانور تجمل و تناقضات آن با اصول ارزشی انقلاب اسلامی را برای جامعه به نمایش درآورد و به تناسب آرمان عدالت محور خود، فرهنگ اشرافی گری و آقازادگی را در جامعه زدوده و فرهنگ عدالت خواهی و عدالت طلبی را به عرصه ی هنر و ادبیات و شعر و سینما و ... وارد سازد.
زمان آن رسيده که مسؤولين به مانور تجمل روي آورند. از امروز به خاطر اسلام و انقلاب، مسئولين وظيفه دارند مرتب و باوقار باشند… هرچند ما فقير باشيم و اقتصادمان به سامان نباشد، اما براي آنکه در ديدگان ساير ملل مسلمان و غيرمسلمان، ملتي مفلوک جلوه ننماييم، لازم است تا جلوههايي از تجمل در چهره کشور و مسؤولين حاکميتي رويت شود...
(رییس دولت پنجم در خطبه های نماز جمعه تهران - ۱۸ آبان ۱۳۶۹)
همچنین دولت های نهم و دهم با پیگیری آرمان های اصیل انقلاب اسلامی و تحقق شعار ما می توانیم سعی نمود تا امید زایل شده در دوران حاکمیت جریان رفرمیست (اصلاح طلب) را بار دیگر باز گرداند و سیاست ایجاد ذهنیت ناکارآمدی انقلاب اسلامی را که به صورتی ویژه ای در دولت های هفتم و هشتم پیگیری و بر آن تاکید می شد را بالاخص از بدنه ی جوان جامعه زدوده و نوعی نشاط اجتماعی را با پیگیری سیاست ها و شعارهای اصولی انقلاب اسلامی جایگزین آن سازد و این در حالی بود که عرصه ی عمومی هنر و ادبیات و شعر و سینما و ...
فرسنگ ها از این شور و نشاط فاصله داشت و اصولا حالش خوب نبود؛ خوب نبود نه از این جهت که نمی توانست فعالیت فرهنگی کند و یا از این جهت که حاکمیت فعالیت فرهنگی او را پشتیبانی نمی نماید؛ بلکه حالش خوب نبود از این جهت که حاکمیت جریان رفرمیست (اصلاح طلب) باور او را در مسیر ما نمی توانیم تغییر داده بود و ضعف سیاست گذاری فرهنگی دولت های نهم و دهم نیز موجب شده بود تا ایشان نتوانند گفتمان غرب دشمن ماست را به خوبی درک نمایند!
البته با این همه دولت های نهم و دهم یکی از ضعیف ترین دولت ها در انجام کار فرهنگی است(!)؛ دولتی هایی که نتوانستند به خوبی اهمیت فرهنگ را متوجه گردند و برای عملیاتی نمودن توصیه ی امام امت در دست کم نگرفتن مسایل فرهنگی راهبردی مشخصی اتخاذ نمایند.
به عبارتی دیگر دولت های نهم و دهم هیچ گاه الویت فرهنگی و رسانه ای را مقدم نشمرده و برای تحقق این سخن عمیق امام امت کم کاری مشهودی نمود که فرهنگ مثل هواست که انسان وقتیکه این هوا را استنشاق کرد، با هوایی که استنشاق کرده و با آن جانی که گرفته، می تواند دو قدم بردارد و جلو برود؛ بقیهی کارها همه برخاستهی از آنچیزی است که شما استنشاق کردهاید. اگر چنانچه یک جایی، هوای مسمومی تزریق بشود، نتیجهای که در اندام ها دیده خواهد شد تابع آن مسمومیتی است که در این هواست. اگر فضا را با دود یا مخدری تخدیر کنند (امام خامنه ای در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت- ۱۳۸۶/۰۶/۰۴)
دولت های نهم و دهم به آن علت از لحاظ فرهنگی ضعیف بودند که تصورشان از کارفرهنگی به فعال شدن بخش فرهنگی جامعه و ایجاد مشغله و تامین معاش از برای انبوه جماعت هنرمند و نویسنده و شاعر و فیلم ساز و ... خلاصه می شد و این در حالی بود که ابعاد کیفی مسایل فرهنگی به نحوی قابل تامل در سیاست های فرهنگی دولت مغفول مانده و بالاخص مسئولان فرهنگی دولت نهم به این نکته توجه نکردند که عمده قوای دشمنان ما در جبههی فرهنگی دارد کار می کند. این جنگ های روانی، این فعالیت های فرهنگی، این بودجههای پنهان و آشکاری که برای منحرف کردن ذهنها میگذارند، همهاش مربوط به مسئلهی فرهنگ است (امام خامنه ای در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت- ۱۳۸۶/۰۶/۰۴)
ضعف فرهنگی دولت های نهم و دهم به خاطر آن است که درست در اوج دورانی که دولتمردان در عرصه ی جهانی به تقابل با ابرقدرتی نظام سلطه رفته بودند و در داخل کشور بر انهدام کانون های فساد سیستمی مبادرت و آقازادگان یقه های دیپلماتیک را به چالش می کشید، فضای فرهنگی کشور بعضا در حال ترسیم ابعاد تیره و تار گفتمان انقلاب اسلامی و روایت سیاه اجتماعی خویش پنداشته ی خود از حاکمیت انقلاب اسلامی بود و این در حالی بود که دولت های نهم و دهم رسالت خویش را بر توسعه ی کمی محصولات فرهنگی در جامعه قرار داده بود.
فرهنگ مظلوم ترین بخش در دولت های نهم و دهم بود؛ بخشی که نتوانست ماهیت غارت گری برخی آدم های هزارچهره ی پینه بر جبین را به نمایش عمومی جامعه گذارد و ماهیت همان هایی که فتنه ی سال ۱۳۸۸ را به راه انداخته بودند به درستی افشا سازد؛ همان هایی که سال ها به مردم مسلمان ایران دروغ گفته بودند و سیاست های لیبرالی غرب را به اسم اسلام و سازندگی در کشور به اجرا گذاشته بودند و پروژه ی براندازی و عدول از آرمان ای انقلاب اسلامی را به دروغ و تحت عنوان زیبای اصلاحات پیگیری می کردند و با تمرکز بر کارفرهنگی و رسانه ای ویژه موفق شدند تا اَنگ دروغگویی و بی قانونی را متوجه دولت های نهم و دهم سازند.
و نهایتا باید بر این موضوع اعتراف نمود که دولت مردان نهم و دهم از تجربه فرهنگی دولت یازدهم برخوردار نیستند و نمی توانند جو فرهنگی و رسانه ای جامعه را به نحوی مدیریت کنند که بیکاری روز افزون جوانان و در عین حال از بین رفتن فرصت های شغلی و حاکمیت رکود مطلق بر فضای اقتصادی کشور و ... را به عنوان فتح الفتوح خویش معرفی و حقوق های نجومی و عدم اجرای کامل مصوبات قانونی و تاخیر بودجه و صدها مورد قانون گریزی دیگر را شاخصه ای از برای قانونمداری و حقوقدانی دولت و شخص ریاست جمهوری جلوه گر ساخته و در نهایت بیکاری اصحاب فرهنگ و هنر که خود شرحی مبسوط دارد را به عنوان گشایش دولت در حوزه ی فرهنگ و هنر معرفی نماید.
... پس حقیقتا دولت دهم به اخلاق آسیب زد و خدا آنها را هدایت کند... (!)