به گزارش هنرنیوز؛ هوشنگ کامکار روز گذشته با نوشتنِ نامهای خطاب به علی رهبری، انتقادهایی به یک سال فعالیتش در ارکستر سمفونیک تهران وارد کرد. علی رهبری چند روزی است که از سِمت مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران استعفا کرده و به طور رسمی از ارکستر سمفونیک خداحافظی کرده است. او چند روزی است که در ایران حضور ندارد و به وین رفته است.
اما به فاصلهی یک روز پس از نوشتنِ نامهی هوشنگ کامکار، علی رهبری در واکنش به یادداشت کامکار که روز گذشته منتشر شد، پاسخی برای انتقادهای کامکار نوشته و در اختیار خبرنگار تسنیم قرار داده است. البته این پاسخ نه از زبان خودش که از طرف چند تن از اعضای ارکستر است. به خواستهی علی رهبری نامِ نوازندگان منتشر نمیشود و در ادامه متن نامه و ایمیل یکی از ایشان به او منتشر میشود:
علی رهبری: آقای کامکار من بزودی جواب سخنان بی ربط شما را در مورد رفتار خودم با نوازندگان خواهم داد. ولی شاید برایتان خجالت آور باشد که این ایمیل را که یکی از ایمیلهای نوازندگان جوان ارکستر به من بوده است ملاحظه بفرمایید.
سلام مایسترو رهبرى
امیدوارم حالتون خوب باشه...
استاد میخواستم التماس کنم بمونید.شما و سمفونیک تمام زندگى من و تمام شادى و عشق من بودید.نمیتونم قبول کنم نبودنتون رو.شما به من ارزش دادید، احترام دادید، نه فقط به من، به همه ما.استاد من به عشق سمفونیک و شما هرروز صبح ساعت ٥ صبح از خواب بلند میشدم ٦ وارد منطقه طرح میشدم که هم ماشین بیارم و هم اینکه بتونم زودتر برسم به تمرین.استاد روزهاى سمفونیک بهترین روزهاى زندگى من شد بهترین لحظه ها، عاشق اون لحظه هایى هستم که تو تمرین یا اجرا زمانى که سکشن ما، تم یا قسمت مهمى داشت شما ما رو نگاه میکردید.همیشه سعى میکردم حفظ کنم بعضى قسمتها رو که وقتى احیانا به سکشن ما نگاه کنید بتونم نگاه شما رو متوجه بشم،گاهى نگاهتون با لبخند رضایت همراه بود.تمامش تو ذهنم ثبت شده استاد، فراموش نمیکنم.
استاد من پول نمیخوام فقط میخوام شما بمونید.هر کارى ازم بر بیاد انجام میدم که برگردید، متنفرم که آدم کوچکى محسوب میشم...
شما از توضیح خیلى بدتون میاد، نامه من اصلن مختصر نبود، عذرمیخوام، ولى حتی یک هزارم احساسم و حال بدم نبود.
واقعا دوستتون داریم، ما دیدیم شما براى ما چکار کردید، ما قدردانیم. ما درک میکنیم چه خدمتى به ما کردید, ما به اون آدمهایى که میخوان شما رو از ما بگیرن اهمیت نمیدیم، به حرفهاى چرندشون اهمیتى نمیدیم. ما فقط شما رو میخوایم، ارکستر به شما احتیاج داره استاد، تنهامون نگذارید لطفا.
التماستون میکنم برگردید...
عضو خیلى کوچک ارکستر سمفونیک تهران
به گزارش هنرنیوز؛ پیش از این یادداشتی از هوشنگ کامکار (آهنگساز و عضو شورای عالی خانه موسیقی) درباره استعفای علی رهبری از مدیریت هنری و رهبری ارکستر سمفونیک تهران در رسانه ها منتشر شد که در آن آمده بود:
اشکال آقای رهبری در موسیقیدان بودن او نیست، بلکه در خود بزرگبینی و خودخواهی زیاده از حد اوست.
«آقای رهبری، رهبر ارکستر خوبی است، ایشان را از اردوهای رامسر که ویولون ایرانی میزدند، میشناسم و بعدها - همان زمان که در ارکستر» ژونس موزیکال «من پوپیتر اول ویولون بودم- به خارج از کشور رفتند و تجاربی آموختند که شرح آن دوران و فعالیتهایشان در مصاحبههای فراوانی که تا به امروز داشتهاند، به کرات آمده و تمام مردم از آن آگاهند. قبل از آمدن ایشان به ایران، من و ارسلان – برادرم- کمکهای زیادی کردیم تا ایشان برای رهبری ارکستر سمفونیک دعوت شوند و همهٔ مسوؤلین از این ماجرا و جزییات آن آگاهند. پس از ورودشان به ایران و در جلسهٔ معارفه با نوازندگان، ایشان صحبتهای زیادی کرد، ولی در آن میان، یک نوازنده به شدت از رهبری انتقاد و مشکلات او را یادآور شد. مسالهای که با ناراحتی من همراه شد و به آن نوازنده تذکر دادم؛ اما متاسفم که امروز دریافتم، انتقاداتِ او کاملا درست بود و آن زمان ما متوجهٔ این مسایل نبودیم. اشکال آقای رهبری در موسیقیدان بودن او نیست، بلکه در خود بزرگبینی و خودخواهی زیاده از حد اوست. به گفتهٔ خودش ایشان هیچ موسیقیدانِ دیگری را قبول ندارند و حرف هیچ کس را گوش نمیدهند. در همان اوایل از من دعوت شد که در شورای ارکستر باشم؛ اما پس از چند جلسه که شورا با حضور رهبری تشکیل شد؛ ایشان بدون اطلاع من و دیگران، شورا را شخصا منحل کرد و بعد از این اتفاق، من اعلام کردم زمانی به ارکستر سمفونیک برمیگردم که به طور رسمی از من عذرخواهی شود.
از جمله اشکالات دیگر او تحقیر و تمسخر نوازندگان است که به تدریج سبب شد تا اکثر حرفهایها استعفا دهند یا توسط ایشان اخراج شدند. دخالت در هر کاری حتی نظافت ساختمان و موارد دیگری که ربطی به ارکستر نداشت، مانند امور اداری و مالی بنیاد، تنظیم برنامهها و دعوت از خارجیها و کنسرتها بدون هماهنگی با امکانات مالی بنیاد، قول اجرای کنسرت در هر هفته بدون بررسی دقیق شرایط و اینکه بنیاد بودجهای دارد که دستمزد هر اجرای «رهبر» که تا کنون بخش زیادی از آن نیز به یورو پرداخت شده است را دارد؟ اعلام لیست بزرگی از آهنگسازان ایرانی برای اجرا و تولید سیدی آثار برای پخش در شرکت ناکسوس بدون اطلاع قبلی و موافقت آهنگسازان و نکتهٔ قابل بحث اینکه تاکنون هیچ اثری از آهنگسازان ایرانی توسط ناکسوس منتشر نشده است. اعلام برنامهی «مهر تا مهر» و سپس «فروردین تا فروردین» بدون در نظر گرفتن شرایط بنیاد.
از دیگر نکات قابل بحث در بررسی کارنامهٔ یک سالهٔ ایشان، این است که برخلاف قول اولیه و مسخره کردن رهبران قبلی به این بهانه که آثار سطح پایین و مناسبتی اجرا کردهاند، خودشان چندین بار این کار را انجام دادند و لابد اگر فعالیت ایشان ادامه مییافت، به اجرای آثار شاگردان آهنگسازی کلاسهای موسیقی هم میرسید! از مشکلات دیگر، بزرگ نشان دادن نوازندگان و رهبران خارجی - که اغلب در کشورهای خود معمولی بودند- در مقابل نوازندگان حرفهای ایرانی است و جلوه دادن حضور آنان در ایران به عنوان واقعهای بسیار مهم و تاریخی است.
اواخر اسفند ماه قرارداد ایشان طبق اعلام بنیاد تمام میشود؛ ولی با فرار به جلو استعفا میدهند؛ سوال این است که چرا چند ماه پیش که مشکلات مالی و قراردادی نوازندگان وجود داشت و هنوز هم هست، استعفا ندادند؟ و چرا امروز که دو روز مانده به پایان قراردادشان، آن هم در نامهای به وزیر استعفا میدهند؟ مگر آقای وزیر با او قرارداد امضا کردهاند؟ ایشان جزو عوامل بنیاد رودکی بودند؛ ابتدا باید به آقای جمالی – مدیر عامل بنیاد- یا در نهایت آقای مرادخانی – معاون هنری - استعفا میدادند؛ حال با این شرایط استعفا را باید آقای وزیر قبول یا رد کنند نه آقای مرادخانی که شما به ایشان ظاهرا یک هفته مهلت دادهاید تا قراردادتان را تمدید کنند. آیا بهتر نبود چندین ماه پیش برای بستن قرارداد نوازندگان یک هفته مهلت و بعد استعفا میدادید، نه اینکه امروز یک یا دو روز مانده به پایان قرادادتان؟
آقای رهبری یک هفته صبر هم دردی را دوا نمیکند. اگر ارکستر دیگری وجود داشت و ارگان دیگری هم شما را قبول کنند که رهبری کنید همین آش است و همین کاسه. بهتر است سر قولهای خودتان محکم بمانید؛ زیرا به قول خودتان آدم جدیای هستید. چندی پیش گفتید اگر قرارداد نوازندگان بسته نشود دیگر رهبری ارکستر نخواهید کرد و گفتید این بار استعفا نمیدهید، مگر بیرونتان کنند، این صحبتها و قولهای ضد و نقیص را مردم فراموش نمیکنند. اخیرا اشاره کردهاید که ارکستر سمفونیک به افراد غیر حرفهای سپرده شده است؛ شما که به گفتهٔ خودتان ۶ بار مدیریت هنری ارکسترهای کشورهای مختلف را از جمله ارکستر مالاگا را به عهده داشتهاید، اکنون یک سال است که مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران بودهاید، آیا خدایی ناخواسته شما غیر حرفهای هستید؟
از آن طرف به این نکته توجه کنید که دلیلی ندارد کارمندان اداری و مالی و رییس بنیاد رودکی، همگی آهنگساز و رهبر ارکستر یا موسیقیدان باشند. به اطلاع میرساند که بنیاد رودکی وظایف دیگری غیر از موسیقی در هنرهای دیگر هم دارد، اکنون که قرارداد شما به پایان رسیده است، بنیاد رودکی اعلام کرده که شما اگر مایل بودید میتوانید به عنوان رهبر مهمان همراه دیگر رهبران ایرانی وگاه رهبران خارجی ارکستر را هدایت کنید و کل ارکستر به صورت شورایی اداره شود نه فقط یک نفر.
در پایان این شبهه پیش نیاید که این سخنان من به خاطر اجرا نشدن آثار من است؛ همه من را در مورد عدم علاقه به تبلیغات و شهرتطلبی میشناسند، ولی میدانید که در لیست پیشنهادی ایشان من و ارسلان – برادرم- جزو اولین آهنگسازانی بودیم که میتوانستیم آثار ارایه کنیم و ایشان در این باره اظهار تمایل کرده بودند؛ اما با وجود آماده بودن نُتها که در ملاقات حضوری هم با شما مطرح شد؛ به دلایلی حاضر به این کار نشدیم؛ بالاخره بهتر است که آقای رهبری بپذیرند به عنوان رهبر مهمان ارکستر سمفونیک تهران را رهبری کنند و ارکستر به صورت شورایی اداره شود.»