شبنمقلیخانی گفت: اگر زندگی شخصی، خصوصی و بازیگری برایم مهم و اصل است، حاشیهها مرا از این اصول دور میکند. حاشیه انرژی زیادی از فرد تلف میکند و من واقعا توان مقابله با حاشیهها را ندارم.
با بازی در فیلم و سریال مریم مقدس به شهرت رسید. چهره آرام و معصوم شبنم قلیخانی باعث شد تا بعد از مریم مقدس هم نقشهای مثبت را بازی کند که از میان آنها میتوان به سریالهایی مانند اولین شب آرامش، پنجمین خورشید، پنج کیلومتر تا بهشت و... اشاره کرد.
قلیخانی ۱۱ ماه قبل مادر شده است. او این روزها در کنار بازیگری، دخترش شانا را هم بزرگ میکند.
در یک اپیزود از سریال دیوار شیشهای به کارگردانی راما قویدل بازی کرده و قرار است در سریال یکتا به کارگردانی شهرام شاهحسینی هم یکی از نقشهای اصلی را بازی کند.
چند سال قبل به استرالیا رفت و در آنجا درس سینما خوانده و چند فیلم کوتاه هم ساخته است. با قلیخانی درباره حس مادر شدن و دنیایی که این روزها تجربه میکند، همصحبت شدیم.
مادر شدن تغییر در نگاه شما به زندگی ایجاد کرده است؟
وقتی مادر میشوی، زندگی کاملا متفاوت میشود و دیگر هیچ شب و روزی شبیه به هم نیست. من در کنار دخترم هر روز یک چیز جدید یاد میگیرم و با بزرگ کردن او در واقع روند تکامل انسان را از نزدیک میبینم.
معتقدم زن تا مادر نشود، حس زنانگیاش کامل نمیشود! وقتی مادر میشوی، اعتماد به نفسات قویتر میشود. زندگی بدون بچه واقعا خالی است. یکسری از خانمها به هر دلیلی بچهدار نمیشوند که شرایط آنها فرق میکند، اما من تعجب میکنم از خانمهایی که خودشان تمایلی به مادر شدن، ندارند! آنها چگونه از این حس خوب چشمپوشی میکنند آن هم مثلا به این دلیل که میگویند بچهدار شدن، برایمان ایجاد محدودیت میکند و... حس مادرشدن در وجود همه زنان هست. زمانی که بچهدار میشوی این حس از شکل بالقوه به بالفعل تبدیل میشود.
بازیگری شغل جذابی است هر چند دشواریهای خاص خود را هم دارد و شما باید از بخشی از این جذابیت و عطش چشمپوشی کرده باشید که تصمیم گرفتید مادر شوید؟
البته من از این زاویه به موضوع نگاه میکنم که مادر شدن آموختههای مرا افزایش داده و به بازیگریام کمک کرده و حسم را پختهتر کرده است. تا قبل از این نقش مادر را بر اساس آنچه در اطرافم دیده بودم بازی میکردم اما الان خیلی بهتر از قبل میتوانم به نقشم نزدیک شوم و آن را باورپذیرتر بازی کنم. وقتی مادر میشوی همه حسهای دنیا را بهتر درک میکنی. با تولد بچه بزرگترین و مهمترین شادی دنیا را تجربه میکنی و از طرفی گریه یا بیماری بچه باعث میشود تو عمیقا غمگین شوی.
همه اینها باعث میشود من به عنوان بازیگر مقابل دوربین ادا درنیاورم و حسها را واقعیتر بازی کنم.
اولین نقشی که بازی کردید، نقش مریم مقدس بود، معنویت این نقش چقدر در زندگیتان تاثیر داشت و چقدر در روند مادری به شما کمک میکند؟
بازیگر زمان اجرای یک نقش یک تکه از وجود خودش را به نقش میدهد و در مقابل بخشی از نقشی را که بازی میکند نیز دریافت میکند. مریم مقدس از نقشهایی بود که خیلی چیزها به من داد. شروع بازیگریام با این نقش بود، بسیار روی شخصیت حقیقی من تاثیر گذاشت و آرامشی به من داد که همیشه همراهم هست. همیشه گفتهام خودم را مدیون نقش مریم مقدس میدانم چه به لحاظ حرفهای و چه زندگی شخصی.
احساس میکنید به نوعی حضرت مریم (ع) از شما حمایت میکند؟
بله، دقیقا همینطور است. همیشه این نیروی حمایتگر را کنار خودم احساس میکنم. یک کارگردان چند سال قبل به من گفت خارج از ایران روی بازیگرانی که تاکنون نقش حضرت مریم(س) را بازی کردهاند، تحقیق کرده و متوجه شدهاند که برخی از ویژگیها و اتفاقات زندگی این بازیگران شبیه به هم است. انگار نیرویی همه بازیگرانی که این نقش را بازی کردهاند، به هم متصل میکند که این نیرو حتما از طرف حضرت مریم(س) است. برای این افتخاری که خدا نصیب من کرد و توانستم این نقش را بازی کنم، شاکرم.
شما به شانس یا سرنوشت اعتقاد دارید؟
به نظرم ۵۰ درصد سرنوشتم بود که اتفاقاتی رخ دهد و مرا به نقش مریم مقدس برساند.قبل از بازی در این نقش برای کارهای دیگر تست داده بودم، اما پذیرفته نشدم و گاهی ناراحت میشدم که چرا این نقشها را به من ندادند. آن زمان نمیدانستم نقشی بهتر و ماندگارتر در انتظارم است. واقعیت این است که همیشه در زندگی خودم را به خدا میسپارم چون میدانم شاید در ابتدا سخت باشد، اما در نهایت یک اتفاق بهتر در انتظارم است.
بازیگر بیحاشیهای هستید و بدون حاشیهسازی در دنیای واقعی یا مجازی به کارتان میرسید...
معتقدم حاشیهها ما را از اصل قضیه دور میکند. اگر زندگی شخصی، خصوصی و بازیگری برایم مهم و اصل است، حاشیهها مرا از این اصول دور میکند. حاشیه انرژی زیادی از فرد تلف میکند و من واقعا توان مقابله با حاشیهها را ندارم. وقتی بازیگری برای خودش حاشیه میسازد حتی با پوشیدن لباسی خاص شاید در مقطعی باعث جلب نگاهها شود و معروف شود، اما بعد باید کلی انرژی بگذارد و اثرات آن حاشیه را از بین ببرد یا خنثی کند. اما من ترجیح میدهم انرژیام را برای موفقیت در کارم خرج کنم. در اینستاگرام فعال هستم اما محدود، پستهایی هم که به اشتراک میگذارم به نظرم راهی است برای کمک یا انرژی مثبت دادن به دیگران. فالورهای خیلی زیادی هم ندارم با وجود این، باز هم هستند کسانی که ذهن بیمار دارند و مثلا برای پستی که ترویج یک کار خیرخواهانه است، ناسزا میگویند و مرا متهم به ریاکاری میکنند. ترجیح میدهم وقتم را صرف زندگی خانوادگی و کارم بکنم و وارد حاشیه و جنجالسازی نشوم.
این روش زندگی چقدر ریشه در تربیت خانوادگی شما دارد؟
تمام کنش و واکنشهایم در زندگی کاملا به نوع تربیتم ربط دارد. مادرم در اینستاگرام صفحه دارد و اولین کسی است که پستهایم را میبیند و اگر ایرادی داشته باشد، به من میگوید. ناظر و ناظم بر بیشتر کارهایم هست. همیشه با مادرم مشورت میکنم و او مرا به سمت درستی و نگاه مثبت راهنمایی میکند. مادرم بسیار خوشبین است و همین روش تاثیر خیلی مثبتی بر زندگی من داشته است.
ناظر بودن مادر بر کارهایتان نکته جالبی است، الان مادر و پدرها بندرت حتی میتوانند بر کار بچههای نوجوانشان نظارت داشته باشند. به نظرتان چه اتفاقی افتاده که نسل گذشته پذیرای گفتههای والدین بودند، اما نسل امروز مقاومت میکنند؟
نسل امروز را اصلا نمیشود با نسل گذشته مقایسه کرد. آنها خیلی مستقلتر از ما هستند، شاید به این دلیل که از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی به اطلاعات خیلی زیادی دسترسی دارند که ما نداشتیم. ما با ملاحظهتر با والدینمان رفتار کرده و میکنیم اما نسل امروز به دلیل احساس استقلالی که میکند، کمتر زیر بار حرف پدر و مادر میرود که این هم خوب است و هم بد.