حوريه سعيدي درباره کتاب «دروغهایی که معلمم به من آموخت» گفت: دانشآموزان آمریکا در کتب درسی با تحریف تاریخ مواجهند.
به گزارش خبرنگار ادبی هنرنیوز؛ نشست نقد و بررسی کتاب «دروغهايي كه معلمم به من آموخت» نوشته جيمز دبليو لوون با عصريكشنبه با حضور حوريه سعيدي (منتقد)، دكتر اميرمسعود شهرامنيا (مترجم) و احسان عباسلو (دبير نشست) در سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب نقد و بررسي ميشود.
وی گفت: با نگاهی گذرا روی عناوین فصول علاوه بر جذابیت و حس سلیقه نویسنده در انتخاب عناوین توالی و تقویم زمانی مورد نظر برای طرح مباحث خود به خود به ذهن میآید. مقدمه نویسنده با عنوان «یک جای کار ایراد دارد» حدود 11 صفحه از کتاب را شامل میشود. نکته جالب استفاده از گفتار قصار از نویسندگان و متفکران در ابتدای هر فصل که در ارتباط با موضوع همان بخش است به گیرایی و در واقع آمادگی خواننده برای ورود به موضوع همان بخش است که به گیرایی و در واقع آمادگی خواننده برای ورود به موضوع بحث کمک می کند.
وی ادامه داد: در این بخش نویسنده به نظر میآید به نقاط مشترکی که آموزش تاریخ را در مدارس دارد در بیشتر کشورها اشاره میکند، چون بیزاری دانشآموزان از درس تاریخ کسلکننده بودن آن، فرار دانش آموزان از کلاس تاریخ یا فراموشکردن سریع مطالب آموزشی تاریخ است. این پروسه در میان دانش آموزان غیر بومی و مهاجر و تا سطح دانشگاه دو بررسی شده است و نتیجه یکسانی داشته است. حتی این بیعلاقگی معلمان درس تاریخ را هم شامل شده است.
تا اینجا طرح اشکالات و مشکلات آموزش و کتابهای تاریخ است. بعد از آن نویسنده وارد مبحث آموزش خاص تاریخ آمریکا میشود. وی همچنین در همین بخش با استناد به علاقه دانشآموزان وعموم مردم به فیلمهای تاریخی و یا آثار و ابنیه و موزههای تاریخی نتیجه میگیرد که علاقه به تاریخ و دانستن آن وجود دارد. پس در پی اشکالات موجود در آموزش تاریخ باید باشیم. مولف در همین مقدمه به برخی از اشکالات اشاره می کند.
این منتقد افزود: نویسنده در یک فرآیند به مشکلات آموزش درس تاریخ میپردازد و در فرآیند بعدی که نتیجه مقدمه قبل است، آموزش تاریخ آمریکا را که با واقعیات موجودی که دانش آموز با آن روبرو است هم خوانی چندانی ندارد به چالش میکشد.
اولین اشکالی که نویسنده به این کتابها وارد میکند استفاده از لحن مقتدرانه و آمرانه مطالب تاریخی کتابهایی که وی برای بررسی انتخاب کرده (12 کتاب آموزشی تاریخ) است. وی نتیجه میگیرد که این لحن جای پرسش را خالی گذاشته و زمینه کنکاش را از دانش آموزان میگیرد. به طور مثال شروع تاریخ آمریکا از زمان حضور کریستف کلمب، چنان که دانش آموز قدرت پرسش و انگیزه و یا سوال از موضوع ساکنان این قاره قبل از کریستف کلمب را ندارد. در واقع کشف آمریکا در اینجا به معنای اختراع این قاره است.
درباره فصلبندی و عناوین کتاب نویسنده به راحتی اذعان دارد که اکثر متون درسی، این رویدادها و فرایندها را از قلم انداخته یا تحریف کردهاند. وی برای ادعای خود دوازده کتاب درسی را بررسی کرده و نقد خود را براساس آن قرار داده است. «این دوازده کتاب پنجره ای است که من از آن به جهان دانش آموزان نگریسته ام.»
وی ادامه داد: فصل اول «احمقسازی» از طریق تدریس، فرایند قهرمانسازی، گفتار قصار و شگفتانگیز است که هنگام مطالعه تاریخ، همواره باید بدی و شر را فراموش کرد. آن را تخریب نمود و خیلی سطحی از کنار آن گذشت. ما نباید به یاد بیاوریم که دانیل وبستر هم گاهی مست ولا یعقل می دشه است، بلکه تنها باید این را بخاطر داشته باشیم که وی وکیل دعاوی برجسته ای بوده است. ما باید فراموش کنیم که جرج واشنگتن هم بردهدار بوده است. و تنها باید از وی مطالب خوب و الهام بخش را به خاطر داشته باشم»
این منتقد در ادامه اشاره کرد: در بخش قهرمانسازی، اشاره نویسنده به حذفهایی است که در مورد اشخاص تاریخی در کتاب های درسی گنجانده شده است، چنان که شخصیت واقعی او را به شناخت کلیشهای و مرسوم و مورد قبول تبدیل میکند. برای مثال هلن کلر و رئیس جمهور وودویلسون و شناخت کلیشه ای از ایشان از زبان دانشجویان تاشخصیت واقعی شان را در این بخش نشانه می رود.
این منتقد افزود: وی در مورد ویلسون شواهد بیشتری از دخالتهای آمریکا در آمریکای لاتین که معمولا در کتاب های درسی تاریخ نادیده انگاشته شده را میآورد. وی تصریح میکند که برخی از این کتابها نظیر «جلوه تاریخ آمریکا» تا آنجا پیش میروند که تقصیر دخالتهای آمریکا را متوجه خود کشورهای مورد تهاجم، میدانند. بنابراین با اینکه ویلسون، اعزام تفنگداران دریایی حوزه کارائیب را به لحاظ اخلاقی کار نادرستی میدانست، اما راهی برای اجتناب از این کار نیافت. «وی اشاره مشترک از حربه به دیگری استفاده میکنند. آنان ویلسون را صادر کننده دستور عقب نشینیهای نیروهای ما معرفی میکنند، اما در این میان صادرکننده دستور اعزام نیرو مشخص نمیشود.» وی نتیجه میگیرد :«دادن اطلاعات مجهول باعث میشود که چهرههای برجسته تاریخی از اعمال غیر اخلاقی شان تبرئه شوند. و در این حوزه به مدل های اثر گذار دیگری نظیر فیلم تولد یک ملت، افسانهها و حتی مجسمهسازی اشاره می کند.
حوریه سعیدی ادامه داد: نویسنده ضمن اشاره به این امر که کتاب های درسی حقایق تلخ ومشکل ساز را حذف می کنند در حالیکه ادب به ما حکم می کند که از گذشته به احترام یاد کنیم، بویژه هنگامی که می خواهیم میراث گذشته خود را به نسل جوان آینده منتقل سازیم. وی نتیجه میگیرد، اهداف و علل این امر هر چه باشد، نتایج این قهرمان سازیها به دانشجویان آسیب جدی وارد میکند. در واقع قهرمانسازی به نتیجه عکس میرسد. جایی که در پرسش از دانشجویان درباره انتخاب قهرمان آمریکا، گزینه هیچکس را انتخاب میکنند.
در فصل دوم نویسنده توضیح می دهد، این کتابها با توسل به حیلههای مختلف، همه نوع مطالب ضد و نقیض را در هم میآمیزند تا داستان بهتری ارائه کنند. آن چنان تصویر مطلوبی میسازنند که خوانندگان با وی هم ذات پنداری می کنند و او را بهعنوان الگویی می پذیرند.
وی نتیجه می گیرد: کتاب سنتهای آمریکایی، سرزمین موعود وروش آمریکایی سعی در تحکیم کلیشه ای دارندکه اسلام را تهدیدی مرموز برای جهان مسحیت میداند. به دلیل همین القات است که دانشجویان امروزی از این حقیقت شگفت زده میشوند که مسحیان اروپایی، یهودیان و مسلمانان را شکنجه و تبعید میکردند، ترکها و مورها به یهودیان و مسیحیان ساکن کشور خود، آزادی انجام اعمال مذهبی خاص خودشان را داده بودند.
وی ادامه داد: مولف در این فصل به نکته جالی اشاره میکند: دانش آموزان دبیرستان معمولا درباره استیلای اروپا بر جهان نمیاندیشند و بندرت در مورد این مسئله سوال میکنند، زیرا این موضوع امری طبیعی به نظر میآید که نیازی به توضیح ندارد. فرهنگ مان به ما چنین القا می کند که چون باهوش تریم وزرنگ تریم، پس ثروتمندتر نیز هستیم. البته هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد آمریکاییها از عراقیها با هوش ترند.
سعیدی اظهار داشت: در فصل سوم کتاب، نویسنده گاهی در نتیجه گیری از مباحث اشاراتی دارد به سیاست های امروزی آمریکا، در واقع بهره گیری از تاریخ در تحلیلهای سیاسی آمریکائیان امروز به عنوان بخشی از برداشت و تلقی سیاسی از جهان، معتقدند که ما به لحاظ اعطای کمک خارجی، بخشنده ترین کشور روی زمین هستیم و این نکته را نادیده می گیرند که جریان دلار تقریبا از تمامی کشورهای جهان سوم بسوی ایالت متحده سرازیر می شود.. .
در فصل پنجم در صفحه 232 آمده است، رویدادها و فرآیندهایی که از زمان بردهداری تا زمان حال در تاریخ آمریکا اتفاق افتادهاند میتوانند نژاد پرستی را توضیح دهند. اما هیچیک از کتاب های درسی میان تاریخ و نژاد پرستی رابطه ای برقرار نمیکنند. شاید همه دانش آموزان چنین استنباط کنند که همه سفید پوستان به طور طبیعی نژاد پرست هستند و لذا نژاد پرستی کار درستی است. حال آنکه اگر کتابهای درسی میخواستند به توضیح نژادپرستی بپردازند باید چگونگی پیدایش آن را در گذشته روشن میکردند و... . همچنین مسائلی مانند آن که چه عواملی به نژادپرستی دامنزده و آن را ترویج کرده است.
وی ادامه داد: در فصل ششم نویسنده رفتارهای متفاوت در برابر اندیشه برابری نژادی را بررسی میکند. در صفحه 279 درباره جان براون می نویسد :جان براون تندروترین مخالف برده داری را در نظر بگیرند. در کتاب های درسی تاریخ آمریکا، نحوه برخورد با براون، مثل برخورد با برده داری و نوسازی تغییر کرده است. ولی نکته جالب در میانه این بحث جمله ای از نویسنده است:ضد نژاد پرستی یکی از بزرگترین هدایای آمریکا به جهان است. جنبه معنایی ستیز با نژاد پرستی، ماورای روابط نزادی است. ضد نژاد پرستی بعد از جنگ داخلی "به تولد جدید آزادی"آن هم نه فقط برای آمریکایی های آفریقایی تبار منجر شد.. . "
مولف در فصل هفتم ضمن بر شمردن تفاوت نوع تحصیلات اقشار ثروتمند و فقیر میپردازد و در بخش هشتم به وجهه جامعهشناسی خود بر گشته است. در این فصل به اعمال غیراخلاقی حکومت ایالات متحده و در کشورهای دیگر و اولین آن: کمک ومساعدت آمریکا به طرفداران شاه ایران برای خلع دکترمحمد مصدق نخست وزیر و بازگشت شاه به تاج وتخت سلطنت در سال 1953 و چند مورد دیگر و اضافه میکند وقتی کشورهای دیگر همین کارها را در قبال ما انجام می دهند، دولت ایالت متحده این اعمال را تروریسم دولتی می خواند.
بحث نویسنده در فصل نهم بر تلاش نویسندگان این کتاب های درسی در پاک کردن یاد و خاطرهای بخصوص مربوط به دهه 60 چون جنگ ویتنام، کشته شدن مالکوم ایکس و مارتین لوترکینگ و.. . چنان که دانش آموزان اطلاعاتی در این باره ندارند.
این منتقد گفت: در فصل یازدهم با عنوان اینکه چرا تاریخ اینگونه تدریس می شود؟ به نوعی نتیجهگیری از بحثهای گذشته است. تا علت این رویکرد را توضیح دهد. ده فصل گذشته نشان داده اند که کتاب های درسی جزئیات نامناسب و حتی اشتباهی ارائه می کنند ودر عین حال در بیان مسائل مختلف پرسش ها وحقایق محوری و اساسی را حذف می کنند. هم چنین مشاهده کردیم که کتاب های درسی هیچ راهکار وتمرینی جهت به کار گیری درک از گذشته برای زمان مسائل و نگرانی ها زمان حال ارائه نمی دهند و در نتیجه هیچ مبنایی برای تفکر منطقی درباره مسائل آینده در اختیار دانش آموزان قرار نمی دهند. در فصل دوازدهم مقاومت های یادگیری در س تاریخ، شیوه این مقاومت ها را که بین دانش آموزان رایج است و معلمان نیز از آن اطلاع دارند بحث می کند.
لازم به ذکر است؛ حوریه سعیدی، فوق لیسانس تاریخ از دانشگاه تهران، عضو هیئت علمی سازمان اسناد وکتابخانه ملی، عضو پژوهشکده اسناد.