«کوکب هدایت» گردآمده از اسرار نهان آفرینش
نگاهی به «کوکب هدایت» اثر جلیل جوکار؛
«کوکب هدایت» گردآمده از اسرار نهان آفرینش
 
داخلی آرشيو خبر
تاريخ : شنبه ۵ شهريور ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۰۸
تابلو کوکب هدایت اثر جلیل جوکار؛در تاریخ پنجم مرداد ماه در باغ موزه هنر ایرانی رونمایی شد.طراحی این نگاره 7 روز و اجرای آن هفت ماه به طول انجامید.

نگاهی دوباره به این تابلونشان می‌دهد که معانی نمادین بخش مهمی از قاب تصویر را به خود اختصاص داده است. 21 پرنده که در پیچش تذهیب تنیده و به نقوش گره خورده اند، در این اثر نماینده کلام ارزشمند بسم‌الله هستند. در واقع کلام مقدس بسم‌الله به حروف ابجد معادل 21 است. این اثر از جنبه هندسه اسلامی قابل تأمل است. در واقع می‌توان گفت علم‌الاعداد اسلامی در اثر گنجانده شده است. اعداد در نهایت خود به 1 می رسند که نماد وحدت و «فنی فی‌الله» شدن است.

در نگاره کوکب هدایت وضوح فرم و جذابیت انتخاب رنگ به هم آمیخته و در پرداختی ظریف و باشکوه به روایت داستان می‌پردازد. در بالای حاشیه تزئینی به یک سیمرغ بر می‌خوریم که نماد وحدت وجود و مصداق بارز کلام«انا لالله و انا الیه راجعون است» به عبارت دیگر حرکت از کثرت به وحدت را تداعی می‌کند. این حرکت در تقابل با نقطه مرکزی پایین کادر حالتی معناگرا دارد. در پایین کادر با یک سپر و دو شمشیر مواجهیم. سپر با تزئینات شمسه‌گون خود نمودی از خورشید است. می‌توان گفت بازنمودی است از کلام «انا لله» یعنی از وحدت به کثرت رسیدن. این معانی به صورت نمادین در حاشیه قاب تصویر گنجانده شده است. از سویی دیگر تصویرگری رمز گونه حاشیه‌های تزئینی این نگاره گویای این امر است که حادثه عاشورا امری آمیخته با غیب و شهود است. عرفان تنیده شده در نقوش به وضوح جهان مُثُل را تداعی می‌کند. رنگ طلایی در این حاشیه تزئینی بسیار طریف، حاکی از پیوند نزدیک میان اشرافیت معنوی و عالم غیب است. جلوه رنگ طلایی در زمینه سیاه تصویر گویای درخششی آسمانی و لامکان است.

این حاشیه به واسطه حضور موجودات افسانه ای هم‌چون سیمرغ و اژدها بیشتر به ماوراء می‌گراید. نقوش حیوانی که میان پیچش شاخ و برگ‌ها، افسانه‌گون حادثه را احاطه کرده‌اند، شکلی رمزی به تصویر بخشیده‌اند.

نکته حائز اهمیت دیگر در این فرم‌ها را می‌توان در تصویر ذوالجناح دانست. نقوش تصویر شده بر زین وبرگ و اندام او گرچه کم‌رنگ اما پر اثرند. این تزدینات بیش از آن‌که زیور به نظر رسند، از عالمی فرزمینی خبر می‌آورند.‌ شفافیت نگاه ذوالجناح و قطره اشک جاری از چشمان او گرچه بسیار حساس و طبیعت‌گرا تصویر گشته‌اند لیکن حکایت از جهانی دیگر دارند. از سویی دیگر خصوصیتی شفافنما بر دم و سال این اسب حکایت از عرفان عمیق و روحانی دارد. با وجود تمامی این خصوصیات می توان ذوالجناح را برآمده از عالم شهود دانست.

چهره سرخ و رعب آور اشقیا که برگرفت از لباس رزم آن‌هاست در حرکتی دوار به دور کادر پیچیده و داستان را احاطه کرده است.از سویی دیگر این رنگ همراه با چهره‌های رعب آور حاشیه آن در منتها الیه مرکز پایین صحنه به سفیدی می‌گراید.‌ از دیدگاه هنرمند این برخورد حاکی از دیدگاه مثبت او به واقعه عاشورا و اثبات دین خداست. می اون با تأمل در این تصویر به این امر پی برد که گرچه از لحاظ رنگی طرح به سکون سفید می‌گراید اما نکته این‌جاست که این طوفان سهمگین به اژدهایی بدل شده است و اسب را که نمودی از نیروهای خیر است با تغییر فرمی مواجه شده است. این تغییر از انسان به اژدها رسیدن از ظاهر به باطن و نیز چرخش از صورت به سیرت را بازنمود می بخشد.

آن‌چه پیداست ظرافت فرم و لطافت پرداخت است که اندیشه را به خود معطوف می‌دارد. نکته جالب توجه در این امر نهفته است که گرچه انسان‌ها با طرافت پرداخت شده اند، حالتی کاملاَ خشن و زمینی دارند. چین و چروک عضلات و حالت صورت به وضوح موکد این معناست که این اثر گرچه تا حدی ایرانی است، لیکن با خصوصیات عصر خویش نزدیکی طریفی برقرار کرده است و از این منظر می‌توا آن را اثری تازه دانست.

در هر حال نگرش معناگرا و نمادین با مضمون اثر به صورت مطلوبی با یکدیگر ادغام شده‌اند. این گونه نگرش به موضوع در فرهنگ ما سابقه‌ای بس طولانی؛ شکلی سنتی و بسیار ارزشمند دارد.

مینا عبدی
کد خبر: 31337
Share/Save/Bookmark