با ترجمه فرزانه طاهری
درسگفتارهای ناباکوف را در یک کتاب بخوانید
فرزانه طاهری گفت: به تازگی ترجمه درسگفتارهای ولادیمیر ناباکوف درباره ادبیات اروپا از سوی اداره کتاب وزارت ارشاد مجوز نشر گرفته است.
تاريخ : چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۵۴
این مترجم گفت: ترجمه درسگفتارهای ولادیمیر ناباکوف درباره ادبیات اروپا مجوز نشر گرفته است اما فکر نمیکنم به نمایشگاه کتاب برسد.
به گفته طاهری، بخش ادبیات روس این درسگفتارها قبلا منتشر شده اما در این کتاب دوباره مورد بازبینی قرار گرفته است. حجم کتاب حدود ۴۰۰ صفحه است و شامل درسگفتارهای ناباکوف در نیمه اول قرن بیستم میشود که او در دانشگاهی در آمریکا درباره نویسندگانی چون جین آستین، جیمز جویس، گوستاو فلوبر، مارسل پروست، چارلز دیکنز و ... گفته است و شاگردان و ویراستارانش آنها را در یک مجموعه گردآوری کردهاند.
او همچنین درباره ترجمه دیگرش از رمان «مسخ» کافکا گفت: مجوز این کتاب هم در حال صادر شدن است.
او پیشتر درباره ترجمه این کتاب نیز گفته بود: ترجمه انگلیسی «مسخ» چند سال پیش برنده بهترین ترجمه انجمن قلم آمریکا شد. مترجم، استنلی کُرنگُلد، استاد ادبیات آلمانی و ادبیات تطبیقی دانشگاه پرینستون است و علاوه بر ترجمهی انگلیسی جدید از «مسخ»، در یادداشتهایی جابهجا کار نسخهشناسی انجام داده، با تطبیق با نسخههای متعدد دستنویس، به کلمات یا جملههایی که کافکا خط زده، توجه داده و تحلیلشان کرده، هر آنچه را در یادداشتهای روزانه یا نامههای کافکا به «مسخ» مربوط میشده، جمع آورده، سرگذشت نوشته شدن و منتشر شدن داستان «مسخ» را روایت کرده و چندین جستار را هم همراه آنها کرده که بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۵ نوشته شدهاند، از کسان مختلف و از منظرهای متفاوت (از منظر هویت، فولکلور یهودی، فمینیزم، مسأله استعاره و...). تاریخ چاپ کتاب هم ۱۹۹۶ است.
فرزانه طاهری همچنین با اشاره به ترجمه رمانی به نام «پیرمرد صدسالهای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد» نوشته یوناس یوناسن گفت: این رمان در سال ۲۰۰۹ در سوئد منتشر شده و بعد به زبانهای مختلف ترجمه شده و یکی از پرفروشترین کتابهای چند سال اخیر بوده است.
فرزانه طاهری متولد سال ۱۳۳۷ است و از جمله ترجمههای او به «کلیسای جامع» نوشتهی ریموند کارور، «عطش آمریکایی» نوشتهی ریچارد رایت، «مسخ و دربارهی مسخ» فرانتس کافکا و ولادیمیر ناباکوف، «عناصر داستان» نوشتهی رابرت اسکولز، «مبانی نقد ادبی» نوشتهی ویلفرد گرین و «خانم دلوی» نوشتهی ویرجینیا وولف میتوان اشاره کرد.