منزل تمام هنرمندان می تواند به موزه تبدیل شود
حسین محجوبی در گفتگو با هنرنیوز؛
منزل تمام هنرمندان می تواند به موزه تبدیل شود
بعضی هنرمندان در این میان شانس می‌آورند و می‌توانند به وضعیت خود سامانی بدهند و اکثر آنها این توانایی را ندارند تا به تنهایی خود را در وضعیت مطلوبی جای دهند.
 
تاريخ : شنبه ۱۷ تير ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۴۳


به نظر شما چرا اوضاع هنرمندانی که شاید تمامی عمر خود را صرف هنر این مرزوبوم کرده‌اند تا به این حد نابسامان است؟ چرا باید هنرمندانی که زحمات بی‌شائبه‌ای را در راه هنر ایران متحمل شده‌اند این‌گونه وضعیت نامطلوبی داشته باشند؟ 

دنیای هنر، مخصوصاً هنرهای تجسمی این‌گونه است که وضع هنرمندان نابسامان است. فقط بعضی هنرمندان در این میان شانس می‌آورند و می‌توانند به وضعیت خود سامانی بدهند و اکثر آنها این توانایی را ندارند تا به تنهایی خود را در وضعیت مطلوبی جای دهند. 

در این میان مقصر اصلی سرمایه‌داران و گالری‌داران هستند، و مردم نیز در این میان سرگردان مانده‌اند که چه اثری را می‌توانند ببینند و کدام را می‌توانند انتخاب کنند. به نظر من بزرگترین عامل نابسامانی‌ها در هنر ایران، عدم فرهنگ‌سازی در این عرصه است. 

هنر و هنرمندان را سرمایه‌داران در اروپا و امریکا و دیگر کشورها پشتیبانی می‌کنند؛ و روال کاری آنها به این صورت است که قراردادی بین هنرمند و سرمایه‌داران منعقد می‌شود و در نتیجه آن گالری‌ها و سرمایه‌داران موظفند که از هنرمندان در تمامی عرصه‌های زندگی آنان حمایت کنند. آثار ارائه شده به گالری‌ها از سوی هنرمندان، مخصوص خود هنرمندان است. متأسفانه در ایران چندین ماه دوره هنری گذاشته می‌شود و پس از مدتی به دست فراموشی سپرده می‌شود. در ایران آموزش به صورت زیربنایی مطرح نمی‌شود و در این مورد کوتاهی و نقص بسیار جدی وجود دارد. 

امروزه به قیمت آثار بیشتر از خود آثار توجه می‌شود و تبلیغات کاذبی نیز در این زمینه وجود دارد؛ و تنها راه این مسئله این است که بر روی هنرمندان خوب سرمایه‌گذاری شود و ما هنرمندی که به سرمایه‌گذاران معرفی شوند بسیار کم داریم. زندگی هنرمند از طریق پولی که از راه هنر به دست می‌آورد گذرانده نمی‌شود. 

شاید سال‌ها بگذرد ولی هیچ‌کس اطلاعی از وضعیت یک هنرمند نداشته باشد، چرا وقتی که دیگر هیچ خبری از فعالیت یک هنرمند نیست، هیچ‌ نهاد یا مسئولی از حال آنها خبر نمی‌گیرد

به عقیده من، اگر هنرمندان از سوی نهادها، چه خصوصی و چه دولتی، حمایت شوند، تا آخرین لحظه عمرشان مورد توجه هستند و هرگز تنها نمی‌مانند و همواره همگان از فعالیت آنها مطلع هستند.
یا به عبارتی سرنوشت آنها پیگیری نمی‌شود؟ 

به عقیده من، اگر هنرمندان از سوی نهادها، چه خصوصی و چه دولتی، حمایت شوند، تا آخرین لحظه عمرشان مورد توجه هستند و هرگز تنها نمی‌مانند و همواره همگان از فعالیت آنها مطلع هستند. به عنوان مثال من در گالری آشیان نقش و مهر به صورت مستمر ۳۷ سال است که به فعالیت خود ادامه می‌دهم و در گالری ما، به طور مداوم نمایشگاه‌هایی برپاست چنانچه دوشنبه ۱۹ تیرماه نیز نمایشگاهی از آزیتا اسدی و علی رضویان برپا خواهد شد. اگر هنرمندان ما، به گالری خاصی وابسته باشند و فعالیت آنها مدام از سوی گالری‌ها پیگیری شود، هرگز کسی از وضعیت یک هنرمند بی‌اطلاع نمی‌ماند. 

در نظر شما، وظیفه همگان برای زنده نگه داشتن نام یک هنرمند چیست؟ ما چگونه می‌توانیم به هنرمندان کشور خود ادای دین کنیم؟ 

در این زمینه من معتقدم، ما راه را از ابتدا اشتباه رفته‌ایم؛ پیگیری‌هایی در این حوزه صورت گرفته است ولی نتیجه نداده است. نهادهای خصوصی و دولتی باید زندگی هنرمندان را پیگیری و بر روی آثار آنها سرمایه‌گذاری کنند. منزل مسکونی تمام هنرمندان ما قابلیت تبدیل شدن به موزه را دارند. گویی ما همواره یک دور باطل را طی کردیم و می‌توان گفت جامعه ما دچار یک نوع بی‌خبری عمومی شده است و در نهایت تأسف هیچ‌گونه حمایتی از هیچ عرصه‌ای صورت نمی‌گیرد. 

بسیاری از هنرمندان تا پایان عمر خود، بضاعت مالی بسیار پایینی دارند و شاید هرگز هم نتوانند آثار خود را به فروش برسانند. این مسئله موجب می‌شود وضع مالی نامساعدی داشته باشند. نظر شما در این‌باره چیست؟ 

من در این زمینه مطلع شده‌ام که نهادی برای پیشکسوتان تأسیس خواهد شد. دولت باید به صورت جدی از این مسئله و اقداماتی از این قبیل حمایت کند. هنرمندان آبروی کشور ما هستند؛ باید ساخت این‌گونه نهادها و مراکز ادامه پیدا کند. این روزها بیشتر آثار در حوزه هنرهای تجسمی در زمینه مجسمه و کاریکاتور است و در نتیجه کمتر هم در زمینه نقاشی سرمایه‌گذاری می‌شود. من معتقدم، فرهنگ‌سازی در رأس تمام امور است. 

شما جزو معدود هنرمندانی بودید که در مراسم تشییع پیکر مرحوم حسینی حضور داشتید از منصوره حسینی برای ما بگویید. 

منصوره حسینی دوران متفاوتی از زندگی را گذراند؛ یک دوره در دانشگاه تهران تحصیل کرد و مدتی نیز در ایتالیا به فعالیت خود ادامه داد. منصوره حسینی از هنرمندان نسل اول ایران بود و می‌توانم قاطعانه بیان کنم یک کارنامه و زندگی هنری کامل داشت. 

در پایان، اگر پیشنهادی دارید بفرمایید. 

من پیشنهادم به تمامی نهادها و ارگان‌ها این است که ابتدا فرهنگ‌سازی لازم را به عمل آورند؛ ما جوانان بسیار با استعدادی در حوزه هنر داریم ولی برنامه خاصی برای آنها وجود ندارد و از سوی هیچ نهادی نیز حمایت نمی‌شوند. سخن اول و آخر من این است که فرهنگ‌سازی غنی داشته باشیم. 

سارا علیپور

کد خبر: 42993
Share/Save/Bookmark