گام سینمایی مدیران دولت تدبیر و امید برای «استحاله» انقلاب اسلامی!؟
متن حکم جناب آقای دکتر ایوبی خطاب به سید رضا میرکریمی مدیر عامل خانه سینما برای تصدی مسئولیت دبیری جشنواره بین المللی فیلم ایران، فاقد هر گونه لفظی دال بر انقلاب اسلامی و حتی اشارتی به ماهیت اسلامی ایران می باشد.
تاريخ : چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۸:۱۸
مجید شیردستیان/ متن حکم جناب آقای دکتر ایوبی خطاب به سید رضا میرکریمی مدیر عامل خانه سینما برای تصدی مسئولیت دبیری جشنواره بین المللی فیلم ایران، فاقد هر گونه لفظی دال بر انقلاب اسلامی و حتی اشارتی به ماهیت اسلامی ایران می باشد.
بار دیگر در اوج تمرکز عموم رسانه ها بر آخرین بیانات رهبری معظم انقلاب اسلامی در موضوع تحولات داخلی و جهانی و تاکید ایشان بر بستن راه نفوذ اقتصادی، سیاسی و بالاخص فرهنگی ایالات متحده آمریکا، معاونت محترم وزارت فخیمه ارشاد دولت تدبیر و امید، حکمی ۲۲۸ کلمه ای صادر فرموده و طی آن جناب آقای میرکریمی مدیر عامل خانه سینما را به عنوان دبیر جشنواره بین المللی «فیلم ایران» منصوب نمودند؛ سوای نظر از کنجکاوی در چرایی تقارن صدور چنین احکام و اعلام چنین تحولاتی در اوج مشغولیات رسانه ها و واکاوی زمینه های احتمالی در میل مسئولان فرهنگی دولت یازدهم بر حاشیه نگاه داشتن تصمیمات خود از منظر نقد رسانه ای، توجه به چند نکته حایز اهمیت می باشد:
۱- بی تردید اصل کلاسه بندی (Classification) و اتخاذ درجه بندی (Grading) بین المللی برای هر جشنواره ای، دلالتی آشکار بر ماهیت استراتژیک (Strategic) آن جشنواره داشته و دارد؛ بدیهی است در ایران نیز همانند سایر کشورها، می بایست جشنواره های بین المللی از سطحی استراتژیک برخوردار و اهدافی استراتژیک را مورد لحاظ قرار دهند؛ اهدافی که منطقا می بایست آنها را در ماهیت وجودی نظام جمهوری اسلامی ایران جستجو و سرمنشأ آن را در آرمانها و اهداف کلان انقلاب اسلامی جستجو نمود.
بر این اساس برگزاری جشنواره بین المللی فیلم در ایران می بایست غیر از آنکه همه مشتاقان و دوستداران هنرهفتم را در سرزمین ادب وعرفان و عشق و گفت و گو گِردِ هم آورد و به نوعی سبب گردد تا با بودجه بیت المال حکومت اسلامی و درآمدهای نفتی و مالیاتی مردم مسلمان و انقلابی ایران اسلامی، فرصتی برای برپایی همایشِ بزرگ و با شکوهِ همه سینماگرانی که همچنان به آینده سینمای فرهنگی، هنری و اصیل و انسانی باوردارند، پدید آورد؛ تجلی و نمودی باشد برای ارایه ادبیات انقلاب اسلامی و مجالی گردد از برای حضور سینماگران مستضعفی که در برابر مستکبران عالم و در رأس آن آمریکای جنایت کار، اثری سینمایی و پیامی هنرمندانه از نوع هنر هفتم آماده ارایه ساخته اند.
۲- شاید تذکر این نکته به جناب آقای دکتر ایوبی به عنوان مدیر فرنگ رفته و کاخ ورسای دیده سینمایی کشور، توضیح واضحات باشد که همانا نام ها و اسامي معمولا ناشي از فرهنگ و آداب رسوم و مسايل اعتقادي هر جامعه بوده و از نوع اسامي و معني آنها ميتوان به فرهنگ و اعتقاد جوامع پی برد؛ در واقع نام ها ميتوانند به نوعي تبليغ و ترويج فرهنگ خاصي هم باشند؛ تبليغي مستمر و دائمی كه هر بار فرد، نام و اسمي را بشنود آن مفاهيم و ارزش ها به ذهنش خطور كرده و آن را تقويت و استحكام بخشد.
به عنوان نمونه اسامي رويدادهاي تاريخي همچون ۹ دي ، ۱۲ فروردين ، ۱۳ آبان و یا دهه فجر و ... هر یک به نوبه خود در بر دارنده ابعاد فرهنگی ویژه ای می باشد و در این میان جدایی بخش بین الملل از جشنواره فجر و فروکاست این جشنواره به جشنواره ملی فیلم فجر را میتوان به نوعی دارای بار معنوی ویژه ای در قاعده محصور ساختن ادبیات فجر و یا همان انقلاب اسلامی به درون مرزهای ملی و به تعبیری عدول از آرمانها و در تعارض با فرموده های بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی مبنی بر ضرورت صدور انقلاب اسلامی به جهانیان ارزیابی نمود.
۳- در سی و هفت سال اخیر، دشمنان انقلاب اسلامی هرچه توانستند، تلاش کردند؛ هر کاری از دستشان برمی آمد، کردند؛ از جنگ های خیابانی، تا جنگ های قومی، تا کودتای نظامی، تا تحمیل جنگ هشت ساله، تا تحریم اقتصادی، تا به راه انداختن ماشین عظیم جنگ روانی علیه ملت ایران و علیه انقلاب و ... و در این مسیر هدف هایی که آنها دنبال میکردند، در درجهی اول، سقوط انقلاب و سقوط نظام جمهوری اسلامی بود. هدف اول، براندازی بود و هدف بعدی این بود که اگر براندازی نظام جمهوری اسلامی تحقق پیدا نکند، انقلاب را استحاله کنند؛ یعنی صورت انقلاب باقی بماند، اما باطن انقلاب، سیرت انقلاب، روح انقلاب از بین برود.
در این راستا فروکاست شأن نگاه جهانی انقلاب اسلامی و امت اسلامی به منافع ملی و امنیت ملی در سیستم های اجرایی و حذف نهادهای انقلابی و به نوعی ادغام و یا تفکیک آنها را می توان یکی از روش های اخذ شده در مسیر استحاله انقلاب اسلامی قلمداد نمود و به عنوان شاهد مثال، به حذف و ادغام جهاد سازندگی انقلاب اسلامی در وزارت کشاورزی در دوران حاکمیت جریان رفرمیست (اصلاح طلب) و یا کمیته های انقلاب اسلامی در نیروی انتظامی در دوران تصدی وزارت کشور توسط یکی از سران جریان رفرمیست (اصلاح طلب) و ... یا اسناد طرح ادغام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ارتش جمهوری اسلامی در دوران حاکمیت جریان رفرمیست (اصلاح طلب) بر مجلس ششم و طرح ادغام کمیته امداد امام خمینی در سازمان بهزیستی در دوران حاکمیت جریان رفرمیست (اصلاح طلب) و ... اشاره نمود که هر یک به نوعی در بردارنده فروکاست مبانی انقلاب اسلامی بوده و در راستای استحاله معنوی و در راستای پروسه از درون پوک و پوسیده و میانتهی سازی جمهوری اسلامی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
۴- مهم نیست شما در کشور خود معاونت سینمایی، سازمان سینمایی و یا مجهولی ماقبل خلقت با عنوان سازمان بین الملل سینمای ایران داشته باشید؛ بلکه مهم آن است که پایگاه هنری و سینمایی ایران اسلامی با گرید بین المللی در سراسر جهان قابل پیگیری و مورد دقت جهانی قرار گیرد؛ پس جناب مدیر پیشین بنیاد سعدی شناسی واقفند بر این نکته که همانا نام ها ميتوانند به نوعي تبليغ و ترويج فرهنگ خاصي هم باشند؛ بر این اساس خلق جشنواره بین المللی فیلم ایران و هدف گذاری آن از برای دوستداران نگاه ایرانی در سینما را می توان به گونه ای ناخواسته یادآور فیلمفارسی و همسو و هم جریان با آرمانهای Persian Film در پَس ذهن مخاطب فرهنگی و سینماگر داخلی و جهانی ارزیابی نمود که در این زمینه مرور ویترین فیلم های این سالها در عرصه بین المللی نیز به نوعی تقویت کننده چنین دیدگاهی خواهد بود.
۵- صرف نظر از بررسی ابعاد شخصیتی و کارنامه مدیریتی جناب آقای میر کریمی و بررسی میزان تدبیر صورت گرفته در انتخاب مدیر خانه پُر حاشیه و همچنان بی ثبات سینما، به عنوان دبیر جشنواره بین المللی فیلم ایران؛ حکم جناب آقای ایوبی دارای فرازی است که شاید توجه به آن از اهمیت بیشتری برخوردار باشد و آن فرموده ایشان در باب شرایط فعلی یا به تعبیر دولت مردان یازدهم، دوران پسا تحریم است که با وصف امروز که درب های جهان به روی فرهنگ و هنر ایران بزرگ بار دگر گشوده شد، در متن حکم همراه بوده است؛ وصفی که ضرورت دارد تا همگان به بررسی صحت و البته چگونگی بسته شدن درب های جهان بر روی فرهنگ و هنر ایران در دوران ماقبل تحریم بپردازند تا معین گردد که چگونه در دوران پسا تحریم این درب ها گشوده شده و آیا اصالتأ دربی بسته بوده که حال بخواهد باز شود و یا بالعکس، اصولا قرار است در دوران حاضر به عنوان دوران خود خوانده پسا تحریم توسط دوستان مُدبر امیدوار، خدای ناخواسته درب های فرهنگی کشور باز گردیده و این بار نفوذ و رخنه عظیم فرهنگی دیگری در کشور صورت پذیرد!
۶- متن حکم جناب آقای دکتر ایوبی، فاقد هر گونه لفظی دال بر انقلاب اسلامی و حتی اشارتی به ماهیت اسلامی ایران می باشد و این فقدان اگر چه از برای دانشجوی اسبق، بورسیه سابق و استاد دانشگاه امام صادق(ع) امری قبیح می نماید، اما در نوبه خود بار دیگر نکات فوق الذکر را یادآور شده و ضرورت توجه و مرور فرموده های حضرت آیت الله خامنه ای در سال ۱۳۷۷ ، طی جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی را یاد آور میگردد؛ معظم له در این دیدار به صراحت می فرمایند: اینکه کسانی از روش قبلی خودشان برگردند، چیزی نیست که خیلی غریب و بی سابقه باشد؛ بالاخره انسان در معرض تغییرهای گوناگونی است و عواملی هم گاهی این تغییر را زمینهسازی می کنند و یا سرعت می بخشند: منافع دنیوی هست، منافع شخصی هست، حبّ و بغض ها هست. این کسانی که از راه درست منحرف میشوند، اگر فرض کنیم که این افراد واقعاً از آن طریق مستقیم انقلاب و معارف انقلاب و بیّنات انقلاب انحراف پیدا کرده باشند، عواملش غالباً همین چیزهاست. البته کجفهمیها هست، مواجه شدن با برخی از نابسامانی ها هست؛ همه اینها عواملی است که تأثیر می گذارد. ما نظیر این را در خیلی از جاها هم مشاهده کردهایم؛ تعجّب هم نباید بکنیم؛ از خدای متعال هم باید برای خودمان و برای دیگران بخواهیم که ما را در صراط مستقیم باقی بدارد.
۷- درست است که جناب آقای ایوبی در آخرین فرمایشات خود در جلسه مشترک مدیران سینمایی با مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها خود را یک پراگماتیسم (pragmatism) معرفی نموده و فرموده بودند که دوران کوتاه مدیریتی خود را صرف آیین نامهها نمی نمایند؛ اما با این وجود می بایست نهادهای نظارتی، بویژه نهادهای مرتبط با بخش فرهنگی و علی الخصوص نهاد نظارتی قوه مقننه، بر این نکته توجه نمایند که حکم جناب آقای رییس سازمان با خلق سمتی جدید با عنوان دبیری جشنواره بین المللی فیلم ایران همراه بود، حکمی که می بایست ابعاد حقوقی آن به جهت مجعولیت جشنواره بین المللی فیلم ایران در اسناد اجرایی و نظام برنامه و بودجه، به دقت مورد توجه و کارشناسی قرار گیرد.