ارنست ویلهم وندرس معروف به ویم وندرس ۱۴ اوت سال ۱۹۴۵ در دوسلدورف آلمان به دنیا آمد. نام ویم ریشه ای آلمانی دارد، پدر و مادرش این نام را برای او انتخاب کردند اما مقامات ثبت احوال آلمان از ثبت نام او سر باز زدند و آن را یک «اسم مناسب آلمانی» ندانستند. نزدیک ترین نام از نظر آوایی به ویم، ویلیام بود از این رو در شناسنامه و پاسپورت وندرس «ارنست ویلیام وندرس» درج شد. ارنست نام پدر خوانده ویلیام است.
ویلیام جوان پس از تحصیل در رشته فلسفه در دانشگاه دوسلدورف و پزشکی در دانشگاه فرایبورگ آلمان، به پاریس رفت تا در رشته نقاشی فعالیت خود را آغاز کند. وندرس که علاقه زیادی به سینما داشت در سال ۱۹۶۶ به دانشکده ملی فیلم فرانسه رفت اما در آزمون این دانشکده پذیرفته نشد اما دست از تماشای فیلم نمی کشید در همین دوران، گاه روزانه به تماشای پنج فیلم مینشست،او در یک سال بیش از 2000 فیلم تماشا کرد که بعدها تجربه حاصل از آنرا برای کارگردانی بسیار مفید دانست. یک سال بعد به کشورش بازگشت و در آکادمی فیلم و تلویزیون مونیخ پذیرفته شد. در کنار آن، با نشریه مشهور «اشپیگل» نیز به همکاری پرداخت و در همین ایام نیز برای آکادمی مذکور چندین فیلم کوتاه ساخت.
ویم نخستین فیلم سینمایی بلندش را در سال ۱۹۷۰ با نام «تابستان در شهر» ساخت. او در سالهای نخست فیلمسازیاش، تقریباً هر سال یک فیلم بلند ساخت. وی پس از آن، فیلمهای ترس دروازهبان از ضربه پنالتی (۱۹۷۲)، داغ ننگ (۱۹۷۳)، آلیس در شهر (۱۹۷۴)، حرکت غلط (۱۹۷۵) و پادشاهان جاده (۱۹۷۶) را کارگردانی کرد.
وندرس در کارنامه سینماییاش ساخت آثار مستند را نیز دارد که از معروفترین آنها، «باشگاه اجتماعی بوئنا ویستا» درباره موسیقیدانان کوبا و «روح یک مرد» درباره گروههای موسیقی بلوز در آمریکاست.
«دوست آمریکایی»، «صاعقه بر آب» و «زاویه مقابل» از جمله فیلمهایی هستند که وی قبل از ورود به هالیوود ساخته است. وندرس رمان مشهور و پرطرفدار «آقای ریپلی با استعداد» نوشته «پاتریشیا های اسمیت» را برای فیلم «دوست آمریکایی» در سال 1977 مورد اقتباس قرار داد. اولین جایزه سینمایی معتبری که وندرس کسب کرد، شیر طلایی جشنواره ونیز در سال ۱۹۸۲برای فیلم «وضعیت اشیاء» بود. وندرس پس از ورود به هالیوود در سال ۱۹۸۲ فیلم «همت» را ساخت، اما اختلاف او با «فرانسیس فورد کوپولا» که تهیهکننده فیلم بود، موجب شد تا نسخه قابل اکران این فیلم چند سال بعد آماده نمایش شود.
در دهه هشتاد وندرس بسیار پرکار شد و فیلمهای بسیاری را کارگردانی کرد که از مهمترین آنها میتوان به «پاریس، تگزاس(۱۹۸۴)» با همکاری «سام شپرد» و «زیر آسمان برلین/بالهای اشتیاق(۱۹۸۷)» اشاره کرد. او برای فیلم «پاریس، تگزاس» نخل طلای کن گرفت، فیلم در همان سال جایزه بهترین کارگردانی از جوایز آکادمی فیلم انگلیس (بفتا) را نیز کسب کرد. وندرس در سال ۱۹۸۷ برای فیلم زیر آسمان برلین جایزه بهترین کارگردانی جشنواره کن و همچنین جایزه بهترین کارگردانی فیلم اروپا را کسب کرد. او در همین سال اولین کتاب خود را با نام «نوشته شده در غرب» را با عکسهایی از غرب آمریکا منتشر کرد. وندرس تاکنون کتابهای متعددی شامل مقالات، عکسها و... درباره فیلمهای خود منتشر کرده است.
«دفتر یادداشت در مورد شهرها و لباسها» دیگر فیلم وندرس در سال ۱۹۸۹است. در همین سال دانشگاه سوربن پاریس به وندرس دکتری افتخاری اعطا کرد. «تا پایان دنیا (1991)»، «آریشا، خرس و حلقه سنگی (1992)»، «این همه دور، اینقدر نزدیک(1993)»، «داستان لیسبون (1994)»، «پشت ابرها(1995)»، «برادران اسکلادونوفسکی(1995)» از دیگر فیلمهای وندرس است. او در سال ۱۹۹۳ برای فیلم «چنان دور، چنین نزدیک» جایزه بزرگ هیئت داوران جشنواره کن را بهدست آورد. جایزه خرس نقرهای جشنواره برلین برای فیلم سینمایی «هتل میلیون دلاری(2000)» و جایزه افتخاری پلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو برای یک عمر دستاورد سینمایی (۲۰۰۵) از دیگر افتخارات این کارگردان صاحب سبک است.
وندرس در سال 2002، «12 مایل به ترونا» را به عنوان بخشی از پروژه «10 دقیقه پیش تر» برای «نیکلاس مک کلین توک» کارگردانی کرد. از کارگردانان دیگری که در این پروزه با مک کلین توک همکاری کردند می توان به «جیم جارموش»، «اسپایک لی»، «چن کایگه»، «ورنر هرزوک»، «ویکتور اریک» و «آکیرا کوریسماکی» اشاره کرد. «روح یک مرد (۲۰۰۳)» و «سرزمین فراوانی (۲۰۰۴)» از دیگر آثار وندرس طی این سالها هستند. مستند سه بعدی «پینا» ساخته وندرس در سال ۲۰۱۱ است که مورد توجه تماشاگران و منتقدان سینما هم قرار گرفت.
وندرس به مدت ۱۰ سال ریاست آکادمی فیلم اروپا را بر عهده داشت و همچنین بهعنوان رئیس هیأت داوران شصت و پنجمین جشنواره فیلم ونیز ایتالیا انتخاب شد. او جز کارگردانی در زمینه نویسندگی، تهیه کنندگی و عکاسی نیز فعالیت می کند، تاثیر پذیری او از فیلمسازانی چون «نیکلاس ری»، «جان فورد»، «سام فولر» و از همه مهمتر «یاسوجیرو ازو» کاملا مشخص است. او در مورد ازو گفته: «اگر در این قرن تنها جا برای یک چیز مقدس باشد، ازوست.»
«همه چیز درست میشود» اولین فیلم بلند داستانی وندرس پس از مستند سهبعدی تحسینشده «پینا» است.
داستان درباره نویسندهای به نام توماس است که با پیامدهای قتل غیرعمدی یک کودک در یک حادثه رانندگی روبرو میشود. فیلم زندگی توماس را در ۱۲ سال دنبال میکند و به مضامینی چون گناه و جستجو برای بخشش میپردازد.