برنامه این هفته "سینما معیار" رادیو گفت و گو با موضوع «نقد و بررسی جشنواره سیوچهارم فیلم فجر» باحضور کارشناسان محمدرضا رضاپور، سیدسعید هاشمزاده، مهدی انصاری و امیرعباس صباغ، محمدحسین مهدویان، نرگس آبیار، بهروز نورانیپور، مصطفی کیایی و محسن یزدیبا با اجرای سید امیر جاوید روانه آنتن شد.
تقلید فیلمسازان از جهان یکدیگر، موجب ساخت فیلمهای متوسط و بیدغدغه میشود
در ابتدای برنامه "سینما معیار"، هاشمزاده در نگاه کلی خود به جشنواره سیوچهارم بیان داشت: یک ماراتنی میان فیلمسازان از منظر فکری و فرمی شاهد بودیم، فیلمسازان از روی دست هم تقلید میکنند و جهان خود را از روی دست هم تولید میکنند و این موجب میشود فیلمها متوسط و بیدغدغه شوند. اگر فرهادی اجرا و دغدغه روشنفکرانه کلی خود را از آنها برداشت میکند، تم خود را در فیلم قرار میدهد و ایرانی به آن میپردازد، امّا فیلمسازان ما از نظر سوژه، موقعیت و . . . این کار را نمیکنند.
انصاری در ادامه بحث ایشان گفت: من در برخی آثار جشنواره و حس و حال فیلمها به ناامیدی رسیدم، مثلاً برای کسانی که توافق هستهای را اتفاق مهمی میدانند خیلی بد است که دو فیلم که در طول داستان اشاره صریح به آن دارند پایان کاملاً تلخ و ناامیدکنندهای داشتند، که این برای مسئولین دولتی بهشدت زنگ خطر است و باید این مسئله را پیگیری و بررسی کنند.
محمدحسین مهدویان کارگردان «ایستاده در غبار»، در رابطه با تأثیر دریافت سیمرغ در جشنواره روی فیلمسازی خود بیان داشت: شاید به نظر برسد به جهاتی برای اعتماد تهیهکننده و جذب سرمایهگذار مسیر هموارتر شود اما خیلی معلوم نیست در واقعیت اینطور باشد، اما آنچه محرز است این است که با توقعاتی که ایجاد میشود کار را برای خودم سخت میکند و برای شروع کارها دچار تردید میشوم.
مهدویان: فضای خوب دانشگاه، تأثیر زیادی روی فیلمسازی من داشت
ایشان با بیان این نکته که آموختههایش در دانشگاه سوره در مسیر فیلمسازی بوده است، اضافه کرد: در فضای دانشگاه فضایی را تجربه کردیم که کار توأم با عشقورزی با هنر بوده و بهخصوص برای ما که از شهرستان آمده بودیم این امکان برایمان به وجود آمد که دوست و گروه پیدا کنیم، البته بخشی از آنچه الآن در سینما تجربه میکنم محصول دوره مستندسازی و کارکردن بعد از دانشگاه است.
در ادامه برنامه، صباغ درباره ارتباط فیلمسازان با مردم نکاتی را بیان کرد و گفت: مسئولین و سیاستگذاران سینمایی با هیجانزدگی آمار دادند که صدهزار نفر تماشاچی بیشتر نسبت به سال پیش بوده است اما خودمان میدانیم در عمل اینطور نیست و ارتباط با مخاطب واقعاً سخت است.
آگاهی برای نقش دختر در «نفس» رنجآور است
نرگس آبیار در مورد یکی از انتقادات مربوط به فیلم «نفس» در رابطه با ادامه عدم فهم و درک نقش اصلی داستان پس از انقلاب و فرار بهسوی مرگ به صحبت پرداخت و بیان داشت: با این نگاه، پوسته کار دیده میشود و لایههای معنادارتری میتوان در این فیلم دید، اینجا بحث آگاهی مطرح است که این دختر به شکلهای مختلف در پی آن است و رنجآور است و یک نگاه هستیشناسانه در پس فیلم هست. اینکه این دختر مثلاً کتاب «جنایات بشر» را میخواند، تقابل نگاه بسیار معصوم او با جهان آلوده انسانها و اینکه این آگاهی به او رنج میدهد را شاهدیم، من نگاه متحجر را نقد کردم اما نگاه عکس آن را هم گذاشتم. دوست دارم فیلم در تابستان اکران شود.
صباغ با اشاره به اینکه فیلم «آبنبات چوبی» مثال خوبی از تشریح موقعیت جشنواره امسال و فیلمسازان است، گفت: این فیلم یک تلاش نافرجام برای رسیدن به یک سینمای استاندارد و بهاصطلاح مدرن داشته است، ولی وقتی فیلمها را با جشنواره سی و سوم مقایسه میکنم شاهد حرکت و تلاشی در فیلمهای امسال هستم.
رضاپور نیز به بررسی جشنواره امسال پرداخت و اظهار داشت: حرفهای ناگفته راجع به جشنواره فیلم فجر زیاد است. البته ما به برنامه «هفت» امید داشتیم متأسفانه آقای افخمی خیلی زود سپر انداخت و در کمتر از یک سال تغییر موضع فاحشی دادند. سال پیش در همین برنامه بود که در روز آخر جشنواره، اظهارنظری از ایشان و همسرشان منتشر شد که فیلمهای اجتماعی حاضر در جشنواره را فیلمهای مطبوع قشر بالا شهری میدانستند که از شدت دارا بودن، افسرده شدند و دوست دارند این فیلمهای افسرده را در سینما ببینند. و حالا در این یک سال چه اتفاقی افتاده است که جدیداً اینقدر گل درشت به تمجید سینما میپردازند تا جایی که موجب تعجب آقای ایوبی هم شده است. این هم موضوعی است که باید خصوصی و دوستانه از آقای افخمی جویا بشویم. البته این فرمول ظاهراً همیشه جواب میدهد که میگویند اگر به بچه تخس و شلوغ، مسئولیت بدهید، آرام میشود در مورد تریبون دادن به آقای افخمی هم دارد جواب میدهد. در ابتدای بحث میخواهم خواهش کنم که مدیران به خودشان و ما آدرس اشتباه ندهند. امسال اکران شهرستانها در جشنوارهی فیلم فجر وجود نداشت و علیالقاعده، اقبال سیصد، چهارصد هزار نفر آدم احتمالاً بالاشهری تهرانی -چون خیلیها در این شرایط اقتصادی توان مالی برای خریدن یک سری بلیت کامل جشنواره یا خریدن بلیت در بازار سیاه را ندارند- به سینما و نظراتشان درباره فیلمها نمیتواند نماینده شایستهای برای سلیقه هفتاد و چند میلیون ایرانی در سراسر کشور باشد. بنابراین مدیران با اطلاق لفظ «مردم» به این جماعت، نه با خودشان و نه با ما، شوخی نکنند!
لازم میدانم یک تبریک هم به آقای جنتی بگویم چون دستاورد بزرگی داشتند و موفق شدند آقای درمیشیان را تبدیل به یک فیلمساز قرآنی کنند. برای من جذاب است که ایشان فیلم «لانتوری» را یک فیلم قرآنی میدانند. اینکه براساس چه شواهد و قراینی این اظهارنظر را کردهاند باید از خودشان پرسید اما جدا از این، این تحول و تطوری که ایشان موفق شدهاند در کارگردان این فیلم رقم بزنند قطعاً علمای علوم زیستشناسی را هم شگفتزده خواهد کرد.
در مورد تحلیل جشنواره امسال، در عین اینکه به فردیت هنرمندان احترام میگذارم اما کاری با آنها ندارم و حرف اصلیام با مدیران و تهیهکنندگان است چون اینها اصلیترین نقش را دارند و هنرمند در اتمسفری که اینها، بهعنوان قوه عاقله حاکمیتی برایش تعریف میکنند حرکت میکند. اگر امروز شاهد اثری مثل «ایستاده در غبار» هستیم، باید قبول کنیم که اتمسفری که عزیزی مثل «حبیبالله والینژاد» بهعنوان تهیهکننده فیلم برای مهدویان طراحی و تعریف کرده است، نقش اساسی را داشته. یا در مورد «ابد و یک روز» هم همینطور.
باید روی تهیهکنندگانی حساب کرد که مؤلفاند، نه واسطه اسپانسر و بانک
وی ادامه داد: اگر بخواهیم به یک سینمای استاندارد برسیم و توقعات و امیدهای مردم را در بلندمدت در آن ببینیم میتوانیم به تجربیات مختلفی که در دنیا وجود دارد رجوع کنیم. قرار نیست چرخ را از اول اختراع کنیم. در سینماهای موفق دنیا مثل آمریکا، چین و هند، این کمپانیها هستند که با فضای بالادستی روبرو میشوند و خواستههای حاکمیت را در غالب اتمسفری که برای هنرمند میسازند، تعریف میکنند. حالا که در کشورمان کمپانی نداریم باید روی تهیهکنندگانی حساب کنیم که صرفاً واسطه بین بانک یا مجموعههای دولتی یا اسپانسر با صاحب معنوی اثر نیستند، بلکهمؤلفاند و میتوانند ذهنیت فیلمساز را نسبت به خواستههای بالادستی حاکمان متوجه کنند.
تراژدی بازماندگان جنگ
نورانیپور به بیان حال خود موقع دریافت سیمرغ برای اثر خود مستند «a۱۵۷» اشاره کرد و گفت: موقع دریافت سیمرغ تمام فیلم و زندگی شخصیام در طی ساخت فیلم در نظرم آمد و همه اینها سد محکمی برای خنده من شد و چشمانم تر شد؛ سرنوشت سوژههای من در این مستند و تراژدی بازماندگان جنگ.
«ایستاده در غبار» و «نفس» فیلمهای تجربی درستی هستند
هاشمزاده با بیان اینکه در بخش سودای سیمرغ دو فیلم اساساً تجربی داشتیم، بیان داشت: فیلم «ایستاده در غبار» و «نفس» فارغ از هر نوع بحث کیفی فیلمهای هنر و تجربه بودند. فیلم تجربی اصلاً ساختار آماتور ندارد، بلکه فیلمساز حرفهای که به لحاظ تکنیکال مسلط است و روایت را میشناسد، تجربه روایی و فرمی متفاوتی را رقم میزند که قوامیافته است و این دو فیلم از این لحاظ فیلم تجربی درستی هستند.
فیلمسازان امسال برای قصهگفتن تلاش بیشتری میکنند، ضمن اینکه دو فیلم هم به تاریخ معاصر پرداختند
صباغ به ذکر نکته مثبتی درباره جشنواره اشاره داشت و گفت: در فیلمسازان امسال تلاشی برای قصهگفتن میبینیم امّا در سال گذشته فرق آنچنانی بین فیلمهای بخش سودای سیمرغ و بخش هنر و تجربه نبود، مثلاً هومن سیدی در «خشم و هیاهو» بهترین فیلم خود را ساخته و دلیل اصلیاش هم این هست که به قصه رو آورده است هرچند فیلم خوبی نیست، چون تماشاگر از قصه جلوتر است و هیجانی برای مخاطب ندارد. ضمن اینکه تاریخ معاصر ما میتواند فیلمهای جذابی در پی داشته باشد و امسال در دو فیلم به تاریخ معاصر پرداخته شد که آثار قابل قبولی بودند
ایشان در ارتباط با گیشه سال ۹۵، پیشبینی خود را بیان کرد و گفت: در سال ۹۴ حدود ۷۰ میلیارد فروش بوده است که جدا از فروش ۱۵ میلیاردی فیلم «محمّد» میبینیم پنج فیلم نصف فروش را به دوش کشیدهاند و مابقی هیچ نقشی در گیشه ندارند، اما فکر میکنم فیلمهای جشنواره امسال سهم بیشتری در فروش سال ۹۵ داشته باشند.
عوامل غیرسینمایی برای دیده نشدن و کاندید نشدن فیلمها دخیل هستند
در ادامه برنامه، مصطفی کیایی کارگردان «بارکد»، در ارتباط با دیده نشدن فیلم خود توسط داوران اظهار داشت: من هم قبلاً سیمرغ گرفتم و کاندید شدم اما گاهی اتفاقاتی میافتد که کمکم حساسیتهایی را از بین میبرد، شیوه جشنواره فجر این است که آدرس غلط به فیلمسازان جوان میدهد و کاندیداها کسانی میشوند که مخاطب ندارند. حرف و عمل و استراتژیهیچوقت درست نبوده و دستهبندیهای سیاسی و اتفاقاتی که در جشنواره بین داوران میافتد معمولاً مناسباتی را به وجود میآورد که انتظار نداری فقط تخصصی نگاه شود و جریاناتی هست که باید بعضی فیلمها زده شوند و دیده نشوند و خود فیلمها معمولاً معیار نیستند و عوامل غیرسینمایی دخیل هستند که این مسئله دیگر جذابیت جشنواره فجر را برای خود من از بین میبرد. من طوری فیلم ساختم که مردم فیلم را دوست داشته باشند و لذا از آن منظر خیلی برایم اهمیت ندارد.
رضاپور توصیهای به آقای کیایی داشت و گفت: آقای کیایی قصهگوی خوبی است اما در ارتباط با مخاطب باید دو نکته را رعایت کنند.اولاً، خیلی لزومی ندارد برای کشاندن مردم و مخاطب گستردهتر به سینما رکاکت فیلمهایشان را بالا ببرند. و ثانیاً، آقای کیایی نیاز دارند، در کنار تمام تواناییشان در معقولات فرمی سینما مثل تبحر در قصهگویی، اگر میخواهند به فضای درام اجتماعی وارد شوند، این نگاه سطحیشان را نسبت به مقوله عدالت اجتماعی کنار بگذارند و عمیقتر ورود کنند.
دبیر جشنواره حضور مبتذلی در افتتاحیه و اختتامیه داشت
ایشان نقدی نیز راجع به دبیرجشنواره سیوچهارم داشت و گفت: من اجازه میخواهم که برخلاف دوستان، کمی کارکردگرایانهتر به فیلمهای امسال جشنواره بپردازم چراکه نهایت رسوب فرم فیلم میشود محتوا و پیامی که باید ببینیم به درد زیست امروز ما میخورد یا خیر. و اینجاست که من علاقه دارم مصداقی به فیلمها و کارکردشان نمره بدهم.
اگر بخواهم مصداقی بحثم را ادامه بدهم و بگویم که منظورم از مدیر و تهیهکننده-مولف یا بهطور عام، قوه عاقله در سینما چیست که متأسفانه در سینمای ما وجود ندارد باید از
دبیر جشنواره حضور مبتذلی در افتتاحیه و اختتامیه داشت
ایشان نقدی نیز راجع به دبیرجشنواره سیوچهارم داشت و گفت: من اجازه میخواهم که برخلاف دوستان، کمی کارکردگرایانهتر به فیلمهای امسال جشنواره بپردازم چراکه در نهایت باعث رسوب فرم فیلم میشود محتوا و پیامی که باید ببینیم به درد زیست امروز ما میخورد یا خیر. و اینجاست که من علاقه دارم مصداقی به فیلمها و کارکردشان نمره بدهم.
اگر بخواهم مصداقی بحثم را ادامه بدهم و بگویم که منظورم از مدیر و تهیهکننده-مولف یا بهطور عام، قوه عاقله در سینما چیست که متأسفانه در سینمای ما وجود ندارد باید از سیستم مدیریتی خود جشنواره آغاز کنم. امسال دبیر جشنواره من را ناامید کرد چراکه احساس نکردم با مدیر کاردان، عاقل و یا دیسیپلین که قرار است نماینده نظام برای مدیریت مهمترین جشنواره ملی سینماییاش باشد روبرو هستم، بلکه بیشتر شبیه یک گروه همسرایان بود که انگار آمده بودند تا در افتتاحیه یا اختتامیه یک کار هنری یا پرفورمنس اجرا کنند. ایشان حضور مبتذلی در جشنواره مخصوصاًافتتاحیه و اختتامیه داشت. لذا پیشنهاد جدی میکنم که اگر قرار است سال بعد هم در همین سمت باشند، این مسیر را تصحیح کنند. ایشان دبیر جشنواره است و قرار است از آبرو و آرمانهای نظام دفاع کنند و نه اینکه همه چیز را برای به دست آوردن دل چند سلبریتی هزینه کنند.
جشنواره فجر تابلوی روشنی برای بیآبرویی مدیریت فرهنگی ما بود
وی در خصوص فقدان وجود مدیر کاردان و تهیهکننده-مولف کاربلد در سینمای ایران خاطرنشان کرد:بهعنوانمثال در چند سال گذشته شاهد نوعی از رئالیسم اجتماعی در بخش عمدهای از فیلمهای تولیدشده در سینمای ایران بودیم.اگر ما مدیر هوشمندی داشتیم که میتوانست فضای سینمای ایران را بهصورت ماکروسکوپیک رصد کند و میتوانست بهدرستی از ابزارهای جشنوارهای و نظارتی در حوزه فیلمنامه، پروانه ساخت و نمایش استفاده کند، باید این مسیر را پیشبینی و مدیریت میکرد. چون بهصورت طبیعی میدانیم که رئالیسم اجتماعی در صورت تشدید، رادیکال خواهد شد و به سمت فضای ناتورالیستی سوق پیدا خواهد کرد؛ همان چیزی که امسال در فیلمها شاهدش بودیم. به تعبیری در بخش عمدهای از فیلمها با آدمهایی روبهرو بودیم که فقط گوشت و پوست و استخوان بودند و بعد معنوی و روحانیشان کنار گذاشته شده بود و درگیر و اسیر یک سری داشتههای وراثتی و ژنتیکی هستند و بدون امید به تغییر وضع موجود زندگیشان، در یک سیکل بسته اسیر بودند و محکوم بودند به «ابد و یک روز» ماندن در این فضا. متأسفانه مدیریت سینمایی ما در حوزه غایب است و نمیتواند سینماگران را مدیریت کند.
از منظر کارکردگرایانه، ما امسال به فیلمی جایزه میدهیم که تحقیر برادران افغانستانی ماست. آقای ایوبی، رئیس سازمان سینمایی ماقبلاً رایزن فرهنگی و رئیس موسسه فرهنگی اکو بوده ولی متأسفانه به فیلمی جایزه میدهد که انتهای آن یک بخش از میراث فرهنگی ایران ما یعنی برادران افغانستانی ما را در هیبتی مغولوار نشان داده است که آمدهاند تا ناموس ایرانی را به ثمن بحث بخرند و با خودشان ببرند. بعد در پیام کاتالوگ جشنواره آقای ایوبی میآید و این جشنواره را به شهدای مدافعان حرم تقدیم میکند درحالیکه بخشی از شهدای امروز جغرافیای مقاومت از برادران افغانستانی ما هستند. لذا قاطعانه میگویم که جشنواره فیلم فجر سیوچهارم تابلوی روشنی برای اثباتعدم کارکرد و بیآبرویی مدیریت فرهنگی ما –بهمثابه قوه عاقله- در حوزه سینما بود.
انصاری نیز در همین زمینه اظهار داشت: مدیران و سیاستگذاران باید بررسی کنند که چرا جو ناامیدی در فیلمسازان هست، حتی فیلمسازانی که توسط دولت جایزه میگیرند.
داوری و اعلام کاندیداها اعتراضات زیادی داشت
صباغ نکاتی را در خصوص داوری جشنواره بیان کرد و گفت: داوران این دوره با دادن
۹ سیمرغ، کمکی به کسی مثل سعید روستایی نکردهاند، چون اگر او با فیلم دوم خود
۶ سیمرغ هم بگیرد باز برای او پسرفت است، داوری و اعلام کاندیداها اعتراضات زیادی داشت.
هاشمزاده نیز در همین رابطه نظر خود را گفت و بیان داشت: هیئت داوران امسال رئیس نداشت و همین جمله کافی است تا بفهمیم با چه جشنوارهای طرف هستیم.
محسن یزدی دبیر جشن مجمع نویسندگان و منتقدان سینمای انقلاب، در ارتباط با برگزاریمشترک جشن مجمع با ققنوس توضیحاتی داد و گفت: این مجمع از افراد رسانهای تشکیل شده که درباره سینما مینویسند و دوستان ما در ققنوس عمیقتر نگاه میکنند و بحث علوم انسانی را در سینما دارند، اگرچه دوستان خوبی هستیم اما از لحاظ کاری و اجرایی اشتراکات نداریم اما فکر کردیم اگر جشنهایمان را بهصورت مشترک در یکشب برگزار کنیم اتفاق خوبی باشد. جشن جمعه از ساعت ۱۹ شروع میشود و در تالار اندیشه حوزه هنری است که چند تقدیر داریم، سه فیلم برگزیده را اعلام میکنیم، تندیس سینمایی امید را داریم، یک تقدیر ویژه داریم و بعد هم قرار است فیلم منتخب مجمع اکران شود و مردم میتوانند شرکت کنند.
داور جشنواره فجر باید خارج از فضاهای محفلی و دورهمی سیمرغها را تقسیم کند
رضاپور نیز در صحبت پایانی خود خاطرنشان کرد: کسی که داور جشنواره فجر میشود باید وسعت نگاهش را بیشتر کند و خارج از فضاهای محفلی و دورهمی سیمرغها را تقسیم کند.
انصاری نیز در تکمیل صحبتهای وی اضافه داشت: امیدوارم از فضای احساسی دور شویم و برنامهریزی سال آینده جشنواره فجر را از همین امروز شروع کنیم و سیاستگذاریها بلندمدتتر شود و جایزه ایده بهترین فیلم را هم اهدا کنیم.
رضاپور نیز در آخر برنامه خطاب به آقای حیدری گفت: امسال به ما گفتند که اگر سهمیه شما یکسوم شده است به این دلیل است که پلیس امنیت سال پیش آدمهای متفرقهای را شناسایی کرده است و آنها اقوام فلان و بهمان بودند که آخر هم نفهمیدیم چرا سهمیه ما کم شد. درعینحال به ما قول دادند که سهمیه را کم کنند اما روند استفاده از سالن نمایش برای ما تسهیل شود. ما امسال بدترین سال حضور در کاخ جشنواره را تجربه کردیم. از آقای حیدری خواهش میکنم حداقل این یک کار را درست انجام بدهند و سهبرابر ظرفیت، کارت مهمان ویژه صادر نکنند.
برنامه رادیویی سینمامعیار پنجشنبهها ساعت ۱۴:۳۰ از رادیو گفتوگو پخش میشود، برنامهای با اجرای سید امیر جاوید و تهیهکنندگی و سردبیری محمدجواد طالبی که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلمهای روی پرده را بالا ببرد.
شما میتوانید فایل صوتی برنامه "سینما معیار" را در سایت رادیو گفت وگو بشنوید و یا دانلود نمایید.