مجید ناظم پور نوازنده عود، پژوهشگر و نویسنده کتاب تاریخ عود؛ درباره نیازهای جامعه موسیقی با ما به گفت و گو نشست.
این نوازنده عود درباره انتخاب علی مرادخانی به عنوان معاون هنری وزیر ارشاد میگوید: آمدن مرادخانی برای جامعه هنر به ویژه اهالی موسیقی خبر خوبی است. شاید بتوان گفت مدیریت مرادخانی آینده روشنی را برای هنر و خاصه موسیقی رقم می زند. با توجه به سوابق مرادخانی در سمت مدیریت مرکز موسیقی میتوان گفت، در آن روزها حضور مرادخانی توانست موسیقی را از گردابهایی که در آن بود؛ بیرون برد و تا آن جا که ممکن بود؛ برای بهبود شرایط موسیقی تلاش کرد. پس از آن نیز مدیریت موزه موسیقی به او سپرده شد و به باور تمام اهالی موسیقی با مدیریت علی مرادخانی موزه موسیقی به محلی فاخر برای هنر ایران بدل شد و به استانداردهایی قابل قبول دست پیدا کرد. امروز موزه موسیقی حتی در برابر بازدید کنندگان خارجی برای ایران یک سند محکم فرهنگی به حساب میآید.
ناظم پور میگوید: فکر میکنم حماسه سیاسی اتفاق افتاده و باید منتظر حماسه فرهنگی نیز باشیم. به عنوان کسی که نزدیک به سی سال است در حوزه فرهنگ فعالیت میکند؛ از مسئولان فرهنگی کشورم انتظار دارم به توصیه رهبری دولت را حمایت کنند تا به اهدافش برسد. اگر سنگ اندازی نشود؛ خواسته های اهالی فرهنگ برآورده خواهد شد. به هر حال از اهالی فرهنگ حمایت جدی را طلب می شود.
این نوازنده عود ادامه میدهد: بهترین اتفاق این است که کار به دست کاردان سپرده شود. به باور من مهمترین اتفاق در راستای حل مشکلات متعدد هنر در این برهه زمانی حضور کارشناسان متخصص در کنار مدیران فرهنگیست. موسیقی به باور من بیش از هر حوزه دیگر نیازمند ترمیم است. به یقین حضور افرادی که سوابق فرهنگی و هنری قابل توجهی داشته باشند میتواند بهترین راهکار برای درمان بیماری کنونی هنر باشد. طبعاً در شرایطی که هنرمند خود در حرفهاش حرفهای نباشد نخواهد توانست برای حیطه فعالیت اش به حد قابل قبول مفید واقع شود. فکر می کنم شوراهای کارشناسی باید به دقت انتخاب شوند. دوم آنکه قانون و آئین نامهای نظاممند نیاز داریم. وضع آشفته کنونی در حوزه موسیقی تا حدی با تدوین قانونهایی منسجم بهبود خواهد یافت. شرایط کنونی تولید آثار موسیقی که بخشی از آن را شاید بتوان خالی از ارزشهای هنری دانست؛ بسیار ناخوشایند است؛ تبلیغات تجاری برای این آثار آنها را از نظر فروش موفق میکند و در کنار این بخش از آثار، آثار جدی و فاخر در حوزه موسیقی وجود دارد که بازار آنچنانی ندارند و تبلیغی آنها را حمایت نمیکند و بازگشت سرمایه هم ندارند. این آشفتگی را میتوان با یک مدیریت صحیح به تعادل رساند.
وی ادامه میدهد: موضوع دیگر ممیزی است که باید وجود داشته باشد. وجود شورایی برای ممیزی لازم و ضروری به نظر می رسد؛ اما این که متر و معیار این ممیزی بر چه مبنا وجود داشته باشد؛ موضوعی است که نیاز به اصلاح آن وجود دارد. از طرفی آثاری وجود دارد که جدی هستند و از طرف دیگر آثار سطح پایین مجوز انتشار دریافت کرده اند و در اختیار مخاطبان قرار دارند. به همین سبب ممیزی باید استاندارد سازی شود. در واقع باید مرزی میان نگاه هنری و کاسب کارانه به هنر موسیقی شکل گیرد و بازار موسیقی از آثاری که قابلیت و ارزش کافی را ندارند؛ خالی شود.
این هنرمند درباره مشکلات حوزه موسیقی میگوید: باید آثار فاخر و هنرمندان واقعی به جامعه معرفی شوند. طبیعتاً صدا و سیما در این راستا بسیار موثر خواهد بود. یعنی باید سطح سلیقه مردم از یک سطح متوسط و نازل و مصرفی به سمت موسیقی فاخر سعود یابد و جامعه از نظر سواد شنیداری ارتقا یابد. این موضوع بر شیوه عملکرد مردم اثربخش خواهد بود. باید باور کنیم که هنر فرهنگ را ارتقا خواهد داد. بنابر این وظیفه دولت در درجه اول معرفی هنرمندان شایسته و موسیقی ارزشمند خواهد بود و طبیعتاً در درجه بعدی ایجاد و گسترش دامنه شرایط کاری برای هنرمند است. شرایطی که سهولت فعالیت هنری را به هنرمند ببخشد. هنرمندان باید قادر باشند به راحتی در زمینه هنری خود فعالیت کنند.
این هنرمند توضیح میدهد: باید شرایطی فراهم شود تا هنرمندان از نظر شرایط اقتصادی دچار مشکل نشوند و قادر به ادامه فعالیت در زمینه هنری باشند. مشکل سالن کنسرت همیشه وجود داشته. ما تنها و تنها تالار وحدت را داریم که از نظر استاندارد مناسب با اجرای زنده آثار موسیقی است. باید دهها تالار وحدت در سراسر کشور وجود دارد. ممکن است آثار جدی موسیقی به سبب آنکه سلیقه غالب مردم کوچه و بازار نیست؛ کمتر مورد اقبال قرار گیرد؛ و به باور من باید گروه های جدی مورد حمایت قرار گیرند. ارکسترها باید مورد حمایت قرار گیرند تا بتوانند روی پای خود بایستند. طبیعتاً هنرمند اگر از نظر مالی تامین نباشد قادر به فعالیت هنری نخواهد بود.