چه نهادهایی غیر از معاونت سینمایی باید به فکر سینمای کودک باشند؛
12 میلیون دانشآموز و بی برنامه بودن کانون پرورش فکری و آموزش و پرورش در حوزه سینما
تاريخ : چهارشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۵۶
روزهای نخستین سال تحصیلی این خبر از رسانهها منتشر شد که؛ «سال تحصیلی 91-90 با حضور حدود 12میلیون دانشآموز در پایههای مختلف تحصیلی در کشور رسما آغاز شد. » در همین خبر آمده بود که حدود 90درصد مدارس یک نوبته شده و از سوی دیگر، دبستانها در سراسر کشور روزهای پنجشنبه تعطیل هستند، که البته در تهران موضوع تفاوت دارد و علاوه بر مدارس ابتدایی، مدارس راهنمایی و متوسطه نیز تعطیل هستندـ». این یعنی دانشآموزان زمان بیشتری را خارج از مدرسه میگذرانند؛ در همین راستا ورزش طرحهای اجباری«طناورز»، ژیمناستیک، شنا، باستانی، پینگپنگ و... هم که در مدارس اجرا میشود. کلاسهای فوقبرنامه هم داستان دیگری است که در این چند ساله رونق بیشتری داشته، بهویژه امسال که قرار است شیفت دوم مدارس به کلاسهای تقویتی و کنکور و... اختصاص یابد و آن طور که وزیر آموزش و پرورش وعده کرده هزینه آن بهمراتب کمتر از آموزشگاههای آزاد خواهد بود.
این اطلاعات را از این جهت ارائه کردیم که ببینیم واقعا سهم سینمای کودک و نوجوان در برنامههای آموزش و پرورش که هم خودش جشنوارهای برای سینمای کودک دارد و هم سینما (در تهران) چیست و چقدر است.
در مقدمه برویم سراغ مباحث قدیمی در مورد سینمای کودک؛ یک تعریف قدیمی درباره سینمای کودک وجود داشت که میگفتند «برای کودک» یا «درباره کودک» که البته این روزها دیگر چندان چنین مباحثی مطرح نیست . روزگاری سینمای ایران طی سالهای 65، 66 تا یک دهه جزو پرمخاطب ترین ژانر سینمای ایران بعد از انقلاب بود؛ یعنی یک مجموعه کامل از تولید، توزیع و نمایش و در حوزه کودک بسیار حرفهای عمل میشد؛ این البته دلایل اجتماعی و فرهنگی داشت که با سیاسیتهای انقلاب همراه بود؛ در آن دوره گروه سینمایی مخصوص کودک و نوجوان و شبکه تولید و توزیع داشت. اینها عواملی بود که به شکل زنجیره وضع سینمای کودک و نوجوان را مطلوب میکرد؛ یک دوران جریان ساز هم در سینمای ایران با «عباس کیارستمی» آغاز شد فیلم هایی مثل «خانه دوست کجاست»، بعد فیلمهایی مثل «باشو غریبه کوچک» و «کلید» آمدند که بعد در شبکه ارتباط جهانی هم دارای موقعیت خوبی شدند؛ بعدها این حرکت حتی به شکل یک سبک درآمد که خیلیها از آن پیروی کردند. طبیعی است که با کمتر شدن فعالیت کانون پرورش فکری که تهیهکننده برخی از این آثار بود؛ چندان این فرایند نتوانست ادامه یابد. در بخش خصوصی هم به دلیل به هم ریختن سیستم نمایش، چندان تمایلی به تولید فیلم کودک و نوجوان نبود؛ برآیند اینها اتفاقاتی است که امروز برای سینمای کودک افتاده و این سینما انگار مورد توجه (به آن اندازه که باید باشد) نیست. یکی از راهکارهای برون رفت از این شرایط را می توان فعالیت آموزش و پرورش دانست در این حدود 12 میلیون دانش آموز در حال تحصیل است که اگر از این تعداد 10 درصد با سینمای کودک همراه باشد وضعیت این سینما خیلی تغییر خواهد کرد .
همانگونه که میدانیم سینمای کودک ما مثلا در سالهای شکوفایی این سینما (نیمه دوم دوهه شصت) در جهان به لحاظ تولید؛ رتبه نخست را داشت البته به همران کشورهای دیگر مثل کانادا، اما امروز این معادلات خیلی تغییر کرده است. کانون پرورش فکری در این زمینه چندان دغدغههای نشان نمیدهد؛ آموزش و پرورش هم همینطور؛ در دو سه سال اخیر با برنامههایی که برای حمایت از سینمای کودک شکل گرفته چند فیلمی در این حوزه ساخته شده که در فروش هم اقبال داشته است؛ اما تمام این موارد باید به سازوکار بدل شود؛ ساختار سینمای کودک باید نظاممند شود؛ شما در خبری که در آغاز مطلب آمد خواندید که آموزش و پرورش برای همه نوع فعالیت غیر درسی برنامهریزی کرده الا برنامههایی که فرزندان این سرزمین در ما در سنین راهنمایی و دبیرستان؛ سپس دانشگاه از آن آسیب میبینند؛ غرب برای تغییر روند فکری جوامعی مانند ما؛ برنامههایی دارد که آنها را از طرق مختلف اعمال میکند؛ از جمله مهمترین آن ابزارها «سینما»ست. بنگاهها و کمپانیهای بزرگ هالیوود برنامههای بلند مدت سیاستگذارانشان را میسازند؛ در این شرایط ما با وجود 12 میلیون دانشآموز باید عزم ملی برای ایستادن در مقابل این آسیب را برنامهریزی کنیم. این 12 میلیون دانشآموز قرار است فردا وزیر و نماینده مجلس و مدیر کل و ... شوند اینها باید با تمام ابزارهای دفاعی فرهنگی آشناباشند؛ وزیر آموزش و پرورش در مورد سینما همکاری لازم را ندارد؛ شاید گمان او این است که شأن وزیر اجل از پرداختن به چنین موضوعاتی خُردی است؛ اما وزارتخانهای که در یک بخش جدای از پرسنل؛ با 12 میلیون دانشآموز طرف است باید مسوولیت بیشتری را از خود طلب کند؛ جشنواره رشد که با متولیگری آموزش و پرورش برگزار میشود در سال چند اثر سینمایی تولید میکند؟ این مسالهای است که باید مورد آسیبشناسی قرار گیرد. برگزاری جشنواره فیلم رشد به تنهایی نمیتواند دردی از سینمای کودک دوا کند؛ آموزش و پرورش باید در مدارس؛ اکران فیلم بگذارد و دانشآموزان را به دیدن فیلم ترغیب کند. این شرایط ویژه و این امکان فقط برای آموز و پرورش وجود دارد و باید این احساس مسوولیت در آموزش و پرورش شکل بگیرد که سینما اگرچه متولی دارد اما سهم آموزش و پرورش در این زمینه بسیار زیاد است.