مریم اطیابی – شاید اگر آندره گدار معمار فرانسوی سازنده موزه ایران باستان( نخستین موزهٔ ایران) اکنون زنده بود انگشت حیرت به دهان میگرفت که چگونه به دستور رضا شاه پهلوی ساخت این موزه را در ۲۱ اردیبهشت سال ۱۳۱۳ ه. ش. آغاز کرد و ساختمان موزه را در سال ۱۳۱۶ به اتمام رساند و موزه برای بازدید عموم در بخش غربی میدان مشق و ابتدای خیابان ۳۰ تیر افتتاح شد اما اکنون در سال ۹۲ و با وجود پیشرفت تکنولوژی پس از گذشت ۷ سال از تصمیمی مبنی بر بازسازی موزه دوران اسلامی، این بخش موزه همچنان تعطیل است.
برقی که موزه دوران اسلامی را به کما برد
موزه ایران باستان از ۳بخش پیش از تاریخ و دوران تاریخ، دوره اسلامی و بخش مخزن تشکیل شده است. هرچند این تنها مشکل موزه ایران باستان نیست اما مسجد جامعی -رییس شورای شهر تهران- در بازدید از موزه ایران باستان از بسته بودن موزه دوران اسلامی اظهار تعجب میکند که محمدرضا کارگر- مدیر کل اداره موزهها- در پاسخ این گونه توضیح میدهد که
سیستم برقکشی موزه مشکل مختصری داشت و چون احتمال آتش سوزی میرفت آن اوایل برای بازسازی سیستم سرمایش، برق و...تعطیل شد اما بعد مسئولان وقت ( مشایی و بقایی) تصمیم گرفتند موزه را نیز مورد بازنگری کلی قرار بدهند این درحالی بود که طی ۵- ۶ سال گذشته یک مدیریت واحد و متمرکز وجود نداشت و بارها و بارها افراد مختلف مسئولیت آن را برعهده گرفتند و یک طرح خارج از انسجام، سلیقهایی و اتفاقاتی مانند خرید ویترین و سپردن نصب آن به افراد غیر متخصص و سایر دخل و تصرفات کاملاً غیر کارشناسی رخ داد تا آنجا که گرچه ساخت خودِ موزه ایران باستان دو سال طول کشید اما مرمت موزه دوران اسلامی تقریبا در هفتمین سال خود به سر میبرد.
تغییر نام پارک «معلم» به پارک «موزه »
از سویی مهناز گرجی- رییس موزه ملی- به هنرنیوز
از پیشنهاد خود به رییس شورای شهر تهران مبنی بر تغییر نام پارک «معلم» به پارک «موزه»، و اتصال این فضای سبز به فضای موزه ملی ایران و تغییر کاربری بخشی از مغازههای ابزارآلات فروشی و بورس آهنِ اطراف خیابان ۳۰ تیر خبر میدهد و اضافه میکند:« هرچند این کار زمان بر و بزرگی است اما یادمان باشد طرح جامع موزه ملی و میدان مشق مصوب هیئت وزیران سال ۸۲ است و پس از ۱۰ سال تأخیر همه مسئولان ذی ربط در این زمینه باید به اقدامات مقتضی دست بزنند.»
موزه دوران اسلامی و لفظ «به زودی»
او گرچه برای باز شدن موزه دوران اسلامی از لفظ «به زودی» استفاده میکند اما برخلاف آزاده اردکانی اصلاً علاقهای به برگزاری شو خبری ندارد تا آنجا که با وجود اصرار خبرنگاران مبنی بر بازدید از وضعیت موزه دوران اسلامی و انعکاس سو مدیریت چندین سال گذشته این مکان، با این موضوع مخالفت میکند و تأکید دارد:
« هر وقت موزه به وضعیت مطلوبی رسید آن وقت اخبارش را انتقال دهید. ورق زدن گذشته سودی ندارد. مهم اکنون است.»
همجوار موزه ایران باستان یعنی در قسمت شمالی آن ساختمان قدیمی کتابخانه ملی قرار دارد. در سال ۱۳۱۵علی اصغر حکمت از رضا شاه اجازه خـواسـت تا در این زمین کتابخانهای تخصصی برای موزه ایران باستان ساخته شود و به نام ابوالقاسم فردوسی، کتابخانه فردوسی نام گذاری شود.با درخواست حکمت موافقت شد و از آندره گدار، باستانشناس و معمار فرانسوی، کـه نقشـه موزه ایران باستان را تهیه کرده بود خواسته شد تا نقشهای برای کتابخانه ارائـه دهد تا سبک دو ساختمان بسیار به هم شبیه شـود. سرانجام کتابخانه ملی ایران در سوم شهریورسال ۱۳۱۶ افتتاح شد. اما اکنون کتابخانه ملی به تپههای عباس آباد نقل مکان کرده است.
حین بازدید از موزه ایران باستان رییس شورای شهر تهران به کتابخانه موزه سری میزند. از ۸ تابلو حسن علی وزیری شاگرد کمال الملک یکی از تابلوها با نام « گلابدره » بر دیوار کتابخانه یکتازی میکند و بر روی میز هم کتابی مزین به نقاشیهای اوژن فلاندن نقاش و معمار و خاورشناس و سیاستمدار فرانسوی مورد توجه همگان است.شهرت اوژن بیشتر به خاطر نقاشیهایی است که از آثار معماری گذشته ایران و خاورمیانه کشیدهاست. او در سفر به ایران همراه پاسکال کوست بوده که سفر آنها به ایران در زمان محمدشاه قاجار در سال ۱۲۲۰ هجری شمسی رخ داده است.
آیا کتابخانه ملی میزبان کتابخانه موزه ملی میشود!
گرجی و محمدرضا کارگر هر دو تأکید دارند که این کتابخانه با وجود کوچکی تخصصیترین کتابخانه ایران در زمینه باستانشناسی و تاریخ هنر است.
آنها این در خواست را مطرح می کنند که ساختمان قدیمی کتابخانه ملی برای بهبود وضعیت کتابخانه ایران باستان به این مجموعه افزوده شود. کارگر در این باره به هنرنیوز میگوید:« کتاب خانه ملی همزمان با موزه ایران ساخته شده و اکنون درب ارتباطی این دو بسته شده است. تا آنجا که به یاد دارم یک تفاهم نامه با حضور آقایان بجنوردی -رییس کتابخانه ملی- و مهندس بهشتی -رییس سازمان میراث- و مسجد جامعی- وزیر فرهنگ و ارشاد وقت- با کتابخانه ملی انجام شد تا این مکان موزه «کتاب و کتابت »شود و
حال درخواست ما از شورای شهر این است که اجازه دهند کتب مجموعه موزه ایران باستان به کتابخانه ملی انتقال یابد.»
گرجی نیز متذکر میشود:«
یک کتابخانه دیگر مربوط به دوره قاجار و شامل کتب بسیار نفیس داریم که متأسفانه به دلیل کمبود جا در کارتن به صورت بستهبندی نگهداری میشود.»
لطفاً نظرتان را تغییر دهید
هرچند مسجد جامعی در موزه ملی قول میدهد تا در دفتر کارش برای تبدیل کتابخانه ملی به کتابخانه موزه ایران باستان با مسئولان میراث فرهنگی قراری بگذارد اما به یکباره پس از بازدید مجموعه قزاقخانه که تحت مدیریت دانشگاه هنر است، نظرش تغییر میکند.
دانشگاه هنر حدود ۱۰ سال پیش، عمارت قزاقخانه را همراه چند ساختمان دیگر از آن مجموعه، از ارتش خرید اما فقط توانست یکی از ساختمانها را مرمت کند و دیگر ساختمانها همینطور باقی ماند. مسجدجامعی از وضعیت قزاقخانه اظهار شگفتی میکند و تأکید دارد گویی اصلا مرمتی در این بنا آغاز نشده و اگر این مختصر حافظت هم نبود جای قزاقخانه را پاساژ و بانک گرفته بود!
او با وجود وضعیت نامناسب این فضا و نبود بودجه مرمتی و تلاشش برای تفاهم بین شهرداری، شورای شهر، وزارت علوم و میراث فرهنگی جهت بازسازی و احیا بنا پیشنهاد کرد تا طی تفاهمنامهای بین موزه ملی و دانشگاه هنر کتابخانه موزه ایران باستان به زیرزمین قزاقخانه منتقل شود!
حال باید دید آیا مسئولان سازمان میراث فرهنگی میتوانند نظر رییس شورای شهر تهران را تغییر دهند؟ چرا که با این اوصاف حتا اگر دانشگاه هنر نیز با سازمان میراث فرهنگی به توافق برسد مرمت این عمارت به عمر دولت یازدهم قد نمیدهد. از این رو باید برای کتابخانه موزه ایران باستان تدبیر دیگری اندیشید آن هم از نوع آندره گدار و رفیق گرمابه و گلستان بودن کتابخانه ملی و کتابخانه موزه ایران باستان!