اندر احوالات ثبت اضطراری خانهی عامریها،
دلبر جانان من برده دل و جان من!
یکی سخن از کمبود بودجه و تخریب بدون مجوز به میان می آورد، دیگری صحبت از قانونی بودن اقدامات و کم کاری ارگان دیگر می کند و حکایت خانههای تاریخی همچنان ادامه دارد.
تاريخ : يکشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۰۲
گویند برای شخصی این مصرع را خواندند:«دلبر جانان من برده دل و جان من !» و آن طرف که شعری بلد نبود گفت: «برده دل و جان من دلبر جانان من!» حالا فارغ از آن که این شعر از آن حضرت حافظ است این بیت را مصداق وضعیت اسفناک خانههای تاریخی آوردیم.
هر روز صبح که برمیخیزیم خبری گوش های مان را خراش میدهد که فلان اثر تاریخی ثبت شده یا نشده، تعیین حریم شده یا نشده در یک رقابت نابرابر سرسامآور اقتصادی استخوانهایش در هم میشکند تا به جای آن برجهای سر به فلک کشیده به هویت تاریخی پایتخت دهن کجی کنند و به اثبات برسانند در فضایی با اقتصاد ناسالم که ترس عقب ماندن از دیگران تو را وادار میکند تا چرخ دندههای سرمایه را با سرعت هر چه بیشتر بر پیکر شهر فرود آوری جایی برای سربرآوردن نهال فرهنگ باقی نمیماند.
حکایت مالکان مجتمع تجاری که عمارت تاریخی عامریهای تهران را در محله تاریخی فردوسی تخریب میکنند تا ساختمان چند طبقه دیگری جای یکی از بناهای تاریخی تهران بسازند نیز همین گونه است.
اگر کسی احتمالاً پیگیر حکایت خانههای این چنینی باشد ابتدا مالک میگوید این کار را با مجوز شهرداری انجام داده و شهرداری میگوید که یا این خانه ثبت نشده یا اگر شده بعداً توسط دیوان عدالت اداری از ثبت خارج شده و یا اگر همچنان ثبت است تعیین حریم نشده و تا زمانی که تعیین حریم نشده میتوان جواز ساخت و ساز داد و از طرفی دفتر ثبت آثار تاریخی هر چند از ثبت هر روزهی آثار ابراز خرسندی میکند اما در پاسخ به این پرسش که چرا تنها ۶ درصد آثار ثبتی تعیین حریم شدهاند؟ به این موضوع اذعان میکند که اساساً برای تعیین حریم ردیف بودجهای معین نشده است! و از سویی اداره میراث فرهنگی استان تهران هم قبول دارد که آثار تاریخی تهران تعیین حریم نشدهاند.
از سویی به گفتهی یکی از کارشناس میراث فرهنگی اگر سازمان میراث فرهنگی در مدت زمان باقی مانده از طرح تفصیلی، حریمهای بناهای ثبتی و تاریخی تهران را تعیین نکند، ارزشهای فرهنگی تاریخی تهران از بین میرود.
مهدی معمارزاده تأکید کرده است که از زمان اعلام طرح تفصیلی ۶ ماه گذشته و دو سال و نیم باقی مانده است، بنابراین سازمان میراث فرهنگی باید هر چه زودتر تکلیف حریم بناهای ثبتی خود را مشخص کند تا در آینده ارزشهای فرهنگی هنری پایتخت از بین نرود.
حال نمیدانیم باید از شنیدن این خبر که صبح دیروز به گفتهی مدیر کل اداره میراث فرهنگی استان تهران، با هدف جلوگیری از آسیب بیشتر، با حضور مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی و با پیگیریهای کمیته مردمی پیگیری و حفاظت از خانههای تاریخی تهران عمارت و باغ قاجاری عامریها به عنوان هویت تهران قدیم ثبت اضطراری شد و در فهرست آثار ملی قرار گرفت خوشحال باشیم یا ناراحت!
سقفهای خانه قاجاری برداشته شده، چند ستون آن تخریب شده تا محمدحسین فرمهینی فراهانی خبر دهد که بهدنبال برگزاری جلسهی ثبت اضطراری خانهی عامریها قرار شده برای جلوگیری از تکرار تخریب خانههای تاریخی، هرگاه لازم بود جلساتی بهصورت ویژه در تهران برگزار شود تا بتوانیم آثار تاریخی استان تهران را بهصورت جداگانه در فهرست آثار ملی ثبت کنیم!
بر اساس تحقیقات تاریخی صورت گرفته این خانه متعلق به یکی از وزرا دربار در دوران نخست وزیری «حسن وثوق الدوله» است و دارای معماری بسیار زیبا از دوره گذار و تلفیقی از سبکهای معماری ایرانی و اروپائی با ستونهای بلند همانند سر ستونهای تخت جمشید و کاشی کاریهای لعابی بسیار فاخر است.
حکایت خانهی عامریها نوشداروی پس از مرگ سهراب است. خانههای تاریخی مصداق زنی است که به زور سر سفره عقد دامادی نشاندهاند که خواهان او نیست و چون این عروس تحمیلی را دوست نمیدارد هر کاری میکند تا شر آن را از سر خود کم کند..
یکی سخن از کمبود بودجه تخریب بدون مجوز به میان می آورد و دیگری صحبت از قانونی بودن اقدامات و کم کاری ارگان دیگر می کند و حکایت خانههای تاریخی همچنان ادامه دارد : «از لب جانان من زنده شود جان من زنده شود جان من از لب جانان من»
مریم اطیابی