پاسخ هوشنگ گلمکانی به انتقادها و شایعات جوایز هنروتجربه جشنواره فیلم فجر؛
سال ۹۵ جشنواره مستقل «هنروتجربه» برگزار میشود
بعد از اعلام آرای داوران بخش هنروتجربه جشنواره سیوچهارم فیلم فجر، نظرهای مختلفی از سوی تعدادی از سینماگران و یا منتقدان عنوان شد، در این میان انتقادهایی هم درباره نحوه داوری فیلمها و اینکه اساسا گروه هنروتجربه معیار مشخصی در این زمینه ندارد، شنیده شد.
تاريخ : دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۱۴
به گزارش هنرنیوز؛ سایت هنروتجربه با بررسی نظرات مخالفان و موافقان و برای روشن شدن چرایی این انتخابها، بهترین کار، طرح پرسشهای منتقدان و حتی شایعهها با یکی از اعضای شورای سیاستگذاری هنروتجربه است که انتخاب و داوری بخش هنروتجربه جشنواره فیلم فجر را هم برعهده دارند؛ به گفتگو نشسته است. گفتگوی این سایت با هوشنگ گلمکانی در ادامه میآید:
معیار انتخاب و سپس داوری فیلمهای بخش هنروتجربه چه بوده و با توجه به اینکه در صحبتهای خود شما و دیگر اعضای شورای سیاستگذاری همواره بر این نکته تاکید شده که «نباید آدرس غلط بدهیم» این معیار چقدر با اهداف هنروتجربه همخوانی داشته است.انتخاب و داوری فیلمهای بخش «هنروتجربه» کاملاً منطبق با تعریف و هدف مورد نظر شورای سیاستگذاری بوده؛ تعریف و هدفی که طی دو سال اخیر بارها در موردش بحث شده و توافقی جمعی در مورد آن وجود دارد. اما میدانید که این گونه تعریفها جنبه اعتباری دارد و با وجود توافق برسر کلیات یا حتی جزییات تعریف، بر سر تعیین مصداقهای تعریف ممکن است اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد که در آن موارد بحث میشود و در نهایت، رأیگیری به شیوهای دموکراتیک تکلیف آن مورد خاص را روشن میکند. مطمئن باشید هیچ زور و اجبار و ملاحظهای در انتخاب هیچ فیلمی در این بخش نبوده و طبعاً بیل به کلهمان نخورده که بخواهیم با انتخاب فیلمهای بیربط به تعریفهایمان، نفس این حرکت را زیر سؤال ببریم. به نظرم کل فیلمهای این بخش در جشنواره امسال و پارسال، و بهخصوص برگزیدههای این دو سال، تنوع انتخابها و اصولاً گستره تنوع این نوع سینما را نشان میدهند. قرار نیست خودمان را به یک نوع فیلم محدود کنیم.
در این میان چطور شد که فیلمی مانند چرا فیلم «چهارشنبه» که به عقیده برخی منتقدان، یک فیلم قصه گو و کلاسیک است، تندیس بهترین کارگردانی را دریافت کرد. شایعات میگوید که یکی از اعضای هیات داوران هنروتجربه طرفدار این فیلم بوده و برآرای بقیه تاثیر گذاشتهاست.به طور طبیعی در مورد مصداقهای سینمای هنروتجربه اختلاف نظرهایی در جامعه وجود دارد. البته در زمینه فیلم «تجربی» اختلاف کمتر است. معمولاً فیلمهایی که ساختار فرمی و روایتی غیرکلاسیک و غیرمتعارف یا نوآورانه دارند، به عنوان فیلم تجربی شناخته میشوند؛ حالا اینکه فیلم تجربی خوبی باشند یا نه، بحث دیگریست. اما در مورد فیلم «هنری» اختلاف نظر بیشتر است. برخی اصلاً این بخش از ویژگی «هنروتجربه» را فراموش میکنند و انتظار دارند همه فیلمهای این بخش تجربی باشند و به همین دلیل معتقدند فیلمی مثل «چهارشنبه» نهتنها نباید جایزه بگیرد، بلکه اصلاً جایش در این بخش نیست. با این نگاه و استدلال، تعدادی دیگر از فیلمهایی که طی یک سال و نیم اخیر در سینماهای هنروتجربه اکران شدهاند، قاعدتاً نباید جایی در این میان داشته باشند. مثل «پرویز»، «احتمال باران اسیدی»، «یک شب» و احتمالاً تعدادی دیگر. «قصهگو» بودن و «خطی» بودن روایت مانع از هنری بودن یک فیلم نیست. به تعبیر بنده و توافق جمعی در شورای سیاستگذاری و نظر رایج در میان بسیاری از سینمادوستان، فیلمهایی که در نگاه و پرداخت لحظههایشان، ظرافتها و حساسیتها (و احیاناً شاعرانگیها) و نکتههایی حاکی از دقتنظر فیلمساز و عبور او از کلیشههای رایج پرداخت موقعیتهای مشابه وجود دارد، فیلم هنری تلقی میشود. به نظر شما، فیلمهای اصغر فرهادی هنری است یا نیست؟ طبعاً فیلمهایش تجربی نیستند اما قطعاً هنری هستند؟ فیلمهای مهرجویی به رغم قصهگو بودن هنری نیستند؟ فیلمهای میشاییل هانکه چهطور؟ یا فیلمهای برادران داردن که این قدر ساده و سرراست و خطی و غیرتجربی هستند، قطعاً مصداق سینمای هنری هستند یا بعضی از فیلمهای ویم وندرس. یا بهترین نمونههای سینمای نئورئالیستی که مظهر واقعگرایی و روایت ساده خطی هستند اما قطعاً در رده فیلمهای هنری جای میگیرند. سینمای هنر و تجربه، طیف وسیعی از فیلمهای سوپرآوانگارد، تا فیلمهایی که مرز باریکی با سینمای بدنه را دارند در برمیگیرد؛ که این بخش دومش شامل فیلمهای هنری میشود و «چهارشنبه» لااقل به اعتبار آغاز و پایانش با تعریف شورای سیاستگذاری، در حیطه سینمای هنری قرار میگیرد، اما ممکن است این فیلم به نظر کسانی فیلم ضعیف یا حتی بدی باشد که به نظر ما این طور نبوده و آن را شایسته دریافت جایزه تشخیص دادیم. این استدلال که نوع بهتری از این فیلم (ابد و یک روز) در جشنواره بوده و «چهارشنبه» هم از همان نوع است و میتوانسته در همان بخش باشد از نکتههای قابل اشاره در این روزها بودهاست. بله، هر دوی این فیلمها، آثار واقعگرای اجتماعی هستند. «ابد و یک روز» فیلم مورد علاقه من هم هست و به نظرم نسبت به «چهارشنبه» فیلم بهتری هم هست، اما «چهارشنبه» با تعریفهای موجود ما فیلم نزدیکتری به سینمای هنروتجربه است. ضمن اینکه علاقه به یک فیلم که گناه و اتهام نیست. اگر کنایه پایان سوالتان به بنده و معرفی «چهارشنبه» درماهنامه «فیلم» ویژه جشنواره به عنوان یکی از فیلمهای اول انتخابیام و توصیه به دیدن این فیلم است، اینکه تازگی ندارد. هشت سال است دارم این کار را – با غرور و افتخار – میکنم و طبعاً بخشی از کار ما همین است. داور یک جشنواره هم کارش این است که از فیلم مورد علاقهاش دفاع، و احتمالاً دیگران را متقاعد کند که این فیلم خوبی است. نمیدانم این کجایش عجیب یا عیبناک است. اگر منظور ملاحظات فراسینمایی است که بنده اسم سروش محمدزاده را اولین بار با همین فیلم شنیدم و الان اگر جایی ببینمش او را نمیشناسم. نه برخوردی بوده و نه حتی تماسی. واقعاً درمورد چه چیزهایی باید توضیح بدهیم!
برخی اصلاً بخش «هنر» از ویژگی «هنروتجربه» را فراموش میکنند و انتظار دارند همه فیلمهای این بخش تجربی باشند و به همین دلیل معتقدند فیلمی مثل «چهارشنبه» نهتنها نباید جایزه بگیرد، بلکه اصلاً جایش در این بخش نیست. با این نگاه و استدلال، تعدادی دیگر از فیلمهایی که طی یک سال و نیم اخیر در سینماهای هنروتجربه اکران شدهاند، قاعدتاً نباید جایی در این میان داشته باشند. مثل «پرویز»، «احتمال باران اسیدی»، «یک شب» و احتمالاً تعدادی دیگر.
و دلایل انتخاب «نیمرخها» به عنوان بهترین فیلم…خب حالا پس از این توضیحات، راحتتر میتوان به طور خلاصه پاسخ داد که «نیمرخها» و اصلاً همه فیلمهای ایرج کریمی فقید مصداقهای بارز فیلم هنری هستند و «نیم رخها» در چارچوب دنیایی که بنا کرده، تناسبهای درونی شکیلتر و پرداخت شستهرفتهتری دارد و بیش از بقیه فیلمهای این بخش رأی آورد. نکته این است که دو فیلم برگزیده این بخش در جشنواره امسال، از حوزه سینمای هنری بودند و به نظر ما فیلمهای تجربی امسال به قدرت و استحکام این دو فیلم نبودند؛ برخلاف برگزیدههای این بخش در جشنواره پارسال که بیشتر به سینمای تجربی نزدیک بودند.
چرا حتما باید ۱۱ فیلم در این بخش انتخاب میشد. آیا به نظر شما همه این فیلمهای واجد شرایط شرکت در این بخش بودند اگر نه، نمیشد با مسئولان جشنواره برای کم کردن تعداد فیلمها مذاکره میکردید.به هر حال هر جشنواره ملزومات و قالبی دارد. جشنواره فجر در یازده روز برگزار میشود و تعیین ۲۲ فیلم برای بخش مسابقة اصلی به معنای دو «باکس» یازدهفیلمی است. کما اینکه بخش «نگاه نو» هم یک باکس یازده فیلمی است. تقریباً همه جشنوارههای دنیا تعداد فیلمهای بخشهایشان، اغلب تناسبی با تعداد روزهای برگزاریشان دارد. ضمناً حتماً میدانید که با افزایش شمار فیلمهای متقاضی شرکت در جشنواره، چه فشار عظیمی بر مدیران جشنواره برای حضور فیلمها در برنامه هست و درست به همین دلیل قرار شد امسال فیلم تکراری در بخشهای مختلف نباشد تا از حداکثر ظرفیت بخشها استفاده شود. به طور طبیعی با نگاهی سختگیرانه، هر کس میتواند بسته به سلیقه خود و میزان سختگیریاش تعدادی از فیلمهای جشنواره را حذف کند. با نگاه مسعود فراستی شاید بهتر باشد کل جشنواره با مثلاً پنج فیلم یا کمتر برگزار شود، در حالی که بهروز افخمی پیشنهاد کرده جشنواره بهتر است با تعداد فیلمهای بیشتر و به شکل یک تورنمنت مرحلهای در طول یک ماه برگزار بشود. همین است دیگر. هر کس در ذهنش جشنواره خیالی خودش را برگزار میکند.
یکی از انتقادهایی که مطرح میشود گستردگی این انتخاب است، که از یک فیلم سلفی تا یک فیلم کلاسیک را شامل میشود و گویی معیار متقن و مشخصی وجود ندارد.
نمیفهمم. گستردگی خوب است یا بد؟ به نظر ما که خوب است. فیلم سلفی میتواند فیلم خوبی باشد و فیلمی با ساختار کلاسیک میتواند فیلم بدی باشد. ضمن اینکه فیلم خوب کلاسیک ارزش و اعتبار و جایگاه خودش را دارد اما جایی در سینمای هنروتجربه ندارد. عرض کردم که، معیار و تعریف متقن و مشخص وجود دارد اما در همه جای دنیا و نزد هر سینمادوستی، گاهی و در مواردی، تعیین مصداقهای آن تعریفها چندان آسان نیست و گاهی آدم با خودش هم اختلاف نظر دارد! هر شخص یا گروهی که تعریفی ارائه بدهد و مصداقهایی را معرفی کند با تعجب و پرسش و احیاناً اعتراض عدهای مواجه میشود. هیچ چارهای نیست. قالبهای خیلی معینی برای فیلم هنری یا تجربی یا هر نوع فیلم دیگری وجود ندارد که فیلمها را در آنها بریزیم و اگر عیناً تناسب با قامتشان داشت بگوییم مصداق این تعریف هستند و اگر نبود بگوییم نه.
بعضی از فیلمهای این بخش به آماتوری نه تجربهگرایی متهم شدهاند و اینکه اصولا مرز بین فیلم آماتوری و فیلم تجربی و هنری در گروه هنروتجربه مخدوش شدهاست.آماتوریسم معمولاً در برابر و متضاد حرفهایگری تعریف میشود نه در برابر تجربهگرایی. فیلم آماتوری میتواند فیلم هنری یا تجربی خوبی باشد و یک فیلم حرفهای که به قصد هنری و تجربی بودن ساخته شده میتواند فیلم بدی باشد. در اساسنامه گروه هنروتجربه، جایی قید نشده که فیلم آماتوری خوب، جایی در این گروه ندارد. فیلم آماتوری یعنی فیلمی که در مناسبات سینمای حرفهای ساخته نشده و با این تعریف، بسیاری از فیلمهایی که به این گروه عرضه میشود، فیلمهای آماتوری هستند و سینماگران حرفهای آینده از میان همین آماتورها معرفی میشوند. اما اگر منظورتان از فیلم آماتوری فیلمهای خام و ضعیف است که در مرحله ارزیابی کیفی آنها کاری به این نداریم که با مناسبات حرفهای ساخته شدهاند یا به صورت آماتوری. ملاک، کیفیت نهایی آنهاست. بار دیگر تکرارمیکنم که «آماتوریسم»، تضادی با گرایش هنری و تجربی ندارد. اتفاقاً آنهایی که این جور ایرادها را میگیرند، چنین تعریفهایی را نمیشناسند.
با توجه به دوساله شدن حضور بخش هنروتجربه در جشنواره فیلم فجر آیا بهتر نیست این فیلمها برای خودشان جشنواره جداگانهای داشته باشند.
بله، بهتر است. و به دوستداران و دستاندرکاران این نوع فیلمها مژده میدهیم که قرار است از سال آینده جشنواره مستقل و بینالمللی سینمای هنروتجربه برگزار شود. به این ترتیب بخش هنرو تجربه در جشنواره فجر حذف میشود و حضور گروه هنروتجربه در جشنواره فجر احیانا فقط در حد انتخاب دو فیلم از کل آثار شرکتکننده در جشنواره به عنوان «برگزیدههای هنروتجربه» خواهد بود؛ مثل همین اتفاقی که امسال در در جشنوارههای فیلم کوتاه و سینماحقیقت افتاد. لطفاً در مورد جزییات جشنواره مستقل هنروتجربه فعلاً چیزی نپرسید چون تازه بحثهای مقدماتی در این زمینه آغاز شدهاست.
گفتوگو از: رامک صبحی