گذری بر طراحی شهری؛
آرامش شهرنشینان در دستان هنرمند
گرافیک شهری یکی از حرفههاییست که در کشور ما چندان بهایی بدان داده نمی شود.
تاريخ : سه شنبه ۲ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۱۷
اگر با دقت نظر به طراحی های شهری بنگریم، در خواهیم یافت که شهر خانه مردم یک جامعه است. فعالیتهای روزانه آنها در شهر انجام میشود و بخش غالب روز را در آن میگذرانند. شاید به سبب ساعات زیادی که بیرون از خانه سپری میکنیم؛ به این امر موافق باشیم که آنچه در خیابانها میبینیم و آنچه زیر عنوان گرافیک شهری با آن در تماس هستیم، به همان اندازه مهم هستند که تزئین منزل هامان.
اما آنچه میبینیم این اهمیت را تأیید نمیکند. وقتی پای خود را از خانه بیرون می گذاریم؛ با این موضوع مواجه میشویم که بی نظمی و آشوب در منظره شهری بسیار بیشتر از آن است که ما در هر جای دیگر دنیا و حتی شهرستان ها با آن مواجهیم. شاید به این موضوع چندان توجه نکنیم اما، شهر آئینه روح ماست. مردمی که در شهرهای کلان زندگی میکنند؛ بیش از آنچه در شهرستانها میبینیم؛ با آلودگی های صوتی و تصویری در ارتباطند و به همین سبب به نوعی خستگی مبهم و همیشگی دچار.
همانطور که رهایی از آلودگی های صوتی نیازمند فرهنگسازیست، ضرر آلودگیهای تصویری نیز باید به شهرنشینان گوشزد شود. در کشورهای دیگر، استندهایی برای چسباندن آگهیهای تبلیغاتی در سطح شهر وجود دارد، اما در تهران همان لحظه که پا از منزل بیرون میگذاریم به هر کجا که نظر کنیم، کاغذهای تبلیغاتی را میبینیم. بی آنکه کسی بر آنها نظارت کند. از زیر در گرفته تا کنار زنگ آیفون تا روی دیوار که به ردیف و به موازات چشم، آگهی های ریز و درشت موسسات آموزشی و تایپ و ترجمه و نیاز به کارگر ساده و خرید کتاب خانههای شخصی چشم را نوازش میکند. جالبتر آنکه رغیبان و بعضاً افرادی که از چیزی ناراحتند، راه میروند و این آگهی ها را پاره می کنند و به همین میمنت، دیوار پر میشود از کاغذ پارههایی که بسیار زننده اند.
اما به واقع اگر حرفهای با نام گرافیک شهری نبود؛ وضع تمام شهرهای دنیا همین بود. گرافیک شهری، شاخهای اثرگذار بر روان شهرنشینان است. جایگیری مناسب و منظم تبلیغات شهری و همچنین تبلیغات تجاری، از سویی و تابلوهای راهنمای شهری از سوی دیگر از جمله کارهاییست که زیر عنوان گرافیک شهری میگنجد. علاوه بر این؛ مکان جایگیری صندوق های صدقه و شکل ایستگاههای اتوبوس از دیگر فعالیتهای یک طراح گرافیک در شهر است.
این که بیلبوردهای بزرگراهها با چه فاصلهای از هم و با چه ارتفاعی نصب شوند و چه میزان نور بدانها بتابد؛ همگی از مسائلیست که یک طراح شهری درباره آنها نظر میدهد.
طراحی پارکها شکل آبنماها و هر نشانهای که در فضاهای سبز به کار میرود از این جمله است. اما یک سوال بزرگ در این میان مطرح است و آن این است که طراحی شهری تنها وظیفه نظم بخشی به یک جامعه را دارد؟
در پاسخ باید گفت که شهر، بستر اندیشههای خلاقه است. شهر باید زمینه مساعدی را برای شهروندان ایجاد کند تا آنها بتوانند وقت خود را به کل مفیدتری در شهر سپری کنند. در غالب مواقع و در جوامع پیشرفته، تزئینات خلاقه در محیط شهری، شهروندان را کمک می کند تا با تصاویری که میبینند، ارتباط برقرار کنند، با تصاویر بجنگند تا به رمزها و معماهای نهفته در آنها پی ببرند. همین عناصر ساده، به راحتی میتواند ذهن شهروندان را از یکنواختی خارج کند و آنها را به شهروندانی صاحب خلاقیت تبدیل کند.