3 شاهکار ادب کهن اروپايي توسط کزازي ترجمه شد
تاريخ : يکشنبه ۲ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۱۰:۴۷
ميرجلالالدين کزازي با اشاره به اينكه پس از اتمام "نامه باستان"، پس از سالها دوباره به ترجمه روي آورده است، از ترجمه سه شاهکار ادب کهن اروپايي خبر داد.
به گزارش هنر نیوز ،اين نويسنده و پژوهشگر در گفتوگو با ايسنا در خراسان رضوي، درباره فعاليتهاي خود عنوان كرد: چندي است که به کار ترجمه که چند سالي آن را به کناري نهاده بودم، بازگشتهام؛ زيرا 12 سال از زندگاني را در کار نوشتن "نامه باستان" صرف کردم که ويرايش و پژوهشي در شاهنامه است؛ نخست متن را به شيوهاي دانشورانه و سخنسنجانه ويراستهام و سپس از آغاز تا انجام، بيت به بيت از ديدگاههاي گوناگون آن را گزارش کردهام که در 9 پوشينه يا مجلد نوشته شده و به چاپ رسيده است.
او در ادامه از ترجمههاي تازه خود خبر داد و افزود: براي آنکه به زمينه ديگري بپردازم، دوباره به ترجمه روي آوردم و سه شاهکار ادب کهن اروپايي را به پارسي برگردانيدم که به زير چاپ رفته است. يکي "افسانههاي دگرديسي" از اويد، سخنسراي نامدار لاتين، ديگري درباره طبيعت که درپيوستهاي از لوکرس، سخنور نامي رومي يا لاتيني است و سه ديگر، رزمنامهگونهاي سروده سخنوري فرانسوي به نام کريستين دوتروي است. اين کتاب يکي از نخستين آفريدههاي ادبي است که در زبان فرانسوي پديد آمده است؛ هنگامي که در سده 12 ميلادي اين زبان اندک اندک خود را از سايه زبان لاتين بيرون ميکشيده است و داراي ادبي براي خويش ميشده است.
عضو بنياد فردوسي همچنين درباره اهداف اين بنياد اظهار كرد: بنياد فردوسي به تلاش پرشور و باورمندانه يکي از ايرانيان که سخت دلبسته فرهنگ و ادب ايراني است، نخست در تهران و سپس در مشهد پديد آمده است. اين بنياد که ديري از پيدايي آن نميگذرد، بنيادي است که در آن به شاهنامه پرداخته خواهد شد.
او در اينباره ادامه داد: شاهنامه، نامه فرهنگ و منش ايراني است و کسي که به شاهنامه ميپردازد، چه بداند و چه نداند، به جهان ايراني پرداخته است؛ زيرا همه آنچه ما آن را جهان ايراني ميناميم، به گستردگي، با همه نمودها و سودمنديهاي خود، در شاهنامه بازتافته است؛ از اينروي زمينه پژوهشي در بنياد فردوسي، فرهنگ و تاريخ و ادب ايران به بهانه شاهنامه است.
نويسنده "نامه باستان" همچنين نسبت به توجه مردم به فردوسي ابراز خشنودي کرد و گفت: خوشبختانه رويکرد ايرانيان، به ويژه جوانان ايراني که فرزندان برومند فردوسياند، به شاهنامه و فردوسي بسيار فزوني گرفته است. ميبينم که همايشهاي گوناگون در شناخت شاهنامه برگزار ميشود و در روزهايي که بازخوانده به فردوسي است - چون يک روز تنها را نميتوان ياد کرد - گونهاي هنگامه فرهنگي در ايران درميگيرد و با همه دشواريهايي که در کار هست، جوانان بويژه دانشجويان ميکوشند که هرچه بيشتر با جهان شاهنامه که همان جهان ايراني است، آشنا شوند. اين شور و تلاش بي هيچ گمان، نويدبخش و اميدآفرين است.
کزازي در ادامه درباره ثبت جهاني توس خاطرنشان کرد: اگر توس به ثبت جهاني برسد، از توانشها و امکاناتي برخوردار خواهد شد؛ از جمله اينکه از آن پس نميتوان به آساني به توس آسيبي رسانيد و اين خود يکي از برترين ويژگيهايي است که ثبت جهاني براي يادگارهاي فرهنگي به ارمغان ميآورد. به نظر من، دکلها يا لولهها را به هر روي ميتوان از راه ديگر هم گذرانيد؛ اما اگر توس ويران بشود، گنجينهاي از دسترفته است که هرگز دوباره به دست نخواهد آمد.