به گزارش هنرنیوز؛ فرشید مصدقی در پاسخ به پرسشی درباره ضرورت برگزاری همایش میراث فرهنگی و توسعه پایدار گفت: «میراث فرهنگی» به دلیل دایرة وسیع موضوعاتش اعم از اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، صنعتی، فناوری، اقتصادی و حتی اعتقادی و طیف گستردة آثار و بقایای بازمانده در هر یک از این زمینهها با تمامی جوانب زندگی آدمیان در گذشته ارتباط دارد و وظیفهاش پژوهش در چگونگی شکلگیری فرهنگها و تبیین سیر تطور دستاوردهای گوناگون انسانی تا به امروز و حفاظت مادی از آثار و صیانت معنوی از مدارک به دست آمده برای بهرهبرداریهای آموزشی، پژوهشی و ترویجی است.
او افزود: بنابراین، در روزگار معاصر به رغم همة تحولاتی که بنا به ضرورتهای انکارنشدنی حیات بشری در حوزههای پیشگفته به وقوع پیوسته، دولتها موظفاند تا در عین توجه به پیشرفت و توسعه کشورها و برخورداری از مظاهر و منافع فناوریهای نو، حافظ هویت و دانش تمدنی ممالک خویش نیز باشند. چراکه توسعه با وجود نیازها و بایدها، الگوها و برنامهها، نظریهها و راهبردها حتی یکسان و جهانشمول همواره در ظرف فرهنگی، محیط زیستبومی، بستر فکری و چارچوب اعتقادی اقلیمهای گوناگون و نظامهای حکومتیِ متفاوت اتفاق میافتد.
این باستانشناس تاکید کرد: در برگزاری چنین همایشی که خیلی پیشتر باید برگزار میشد، نهتنها تردیدی نیست، بلکه باید برای آن با توجه به استمرار نوآوریها و برنامههای تحولگرایانة عمرانی از یک سو و نویافتههای میدانی و دستاوردها باستانشناختی از سوی دیگر دبیرخانهای دائمی و همایشهای دو سالانه ترتیب داد.
عضوهیات علمی پژوهشکده باستانشناسی در پاسخ به این پرسش که آیا میراث فرهنگی در تقابل با توسعه است؟ گفت: همانطور که در حوزة دین و باورهای مذهبی، آیینی کامل دانسته میشود که امور دنیا و عقبی انسانها را در نسبتی عادلانه، موجه و جامعنگر مد نظر داشته و دستخوش افراط و تفریط نباشد، در دیدگاههای کلان محور حکومتی و در چارچوب تصمیمگیریها و برنامهریزیهای جامع دولتی نباید «تعارض» و «تقابلی» میان وظایف حاکمان و تکالیف مسئولان در حوزههای «عمرانی» و «فرهنگی» مطابق با آنچه پیشتر گفته شد، پدید آید.
بر اساس گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری؛ او در ادامه اظهار داشت: آنچهگاه از اختلاف یا رویاوریی این دو حوزه میشنویم یا میبینیم، غالباً به دلیل «اتکای جزمی و نزدیکبینانه به وظایف»، «غفلت از نگرشهای دوراندیشانه»، «رواج تصورات غیرواقعی»، «شکلگیری ذهنیتهای خوداندیشانه و مقصریاب» است. در حالیکه این همه، مانع دستیابی به راهکارهای خردورزانه و تفکرات برآمده از التزام به منافع ملی خواهد شد.
او تصریح کرد: حقیقت این است که در همسازی و تعامل آگاهانه، بیغرض، فراصنفی و آینده-نگرانة میان «میراث فرهنگی» و «توسعه» سطح بهرهوری از پروژهها افزایشِ کیفیِ بسیار یافته و تأثیرگذاری آنها بر منافع عمومی چندبرابر خواهد شد.
مصدقی در پاسخ به پرسش دیگر خبرنگار سایت پژوهشگاه مبنی بر اینکه میراث فرهنگی چگونه میتواند در پیشبرد اهداف توسعه مؤثر باشد؟ اظهار داشت: مسئولیتهای حاکمیتی و توانشهای اداری و علمی به دستگاه میراث فرهنگی امکان میدهد تا با دو کارکرد «پیشینی» و «پسینی» نقشی سازنده، مؤثر و مثبت در پیشبرد اهداف توسعة کشور داشته باشد. در کارکرد نخست با برنامههای علمیـ اجرایی شامل
الف. بررسی و شناسایی آثار و محوطههای باستانی و تاریخی،
ب. تعیین عرصه، تصویب حریم، نشانهگذاری محدودهها و ابلاغ ضوابط حفاظتی آثار و محوطه-ها،
ج. تهیة نقشة پراکنش آثار و محوطهها،
د. تدوین و اعلام فهرست و اطلاعات شناسنامهای محوطههای ثبت شده در فهرست آثار ملی و جهانی،
ﻫ. حضور فعال و صاحبنظرانه در شوراها و مراکز تصمیمگیری برای تصویب طرحهای عمرانی،
و. تجهیز و گسیل کارشناس ناظر یا هیئتهای نظارت به هنگام اجرای طرحهای عمرانی خُرد یا کلان،
میتوان از موضعی «پیشگیرانه» بسیاری از خسارتها و مواجهههای اداری و قانونی ناخواسته و فرسایشی را به حداقل رساند و کارگردان صحنههای تأسفآور یا راوی روایتهای حسرتآفرین «نوشدارو پس از مرگ سهراب» نشد.
او افزود: در کارکرد دوم، با وقوع اکتشافهای تصادفی و خارج از پیشبینیهای انجام شده، دستگاه میراث فرهنگی از موضعی «درمانگرایانه» تواناییها و راهکارهای علمیـ اجرایی لازم را از نظر کارشناسی و رسیدگیهای عاجل میدانی دارا است. بدیهی است در چنین مواردی تشریک مساعی «میراثیان» و «توسعهگران» در تحقق راهکارها و تضمین پایبندی به آنها مؤثر واقع میشود و سرفرازی هرکدام در عمل به وظایف در عین حفظ یا نجاتبخشی آثار و به-ویژه تدوین اطلاعات و مدارکِ دانش تمدنی از یکسو و اجرای سنجیده، بیحاشیه و متعهدانة طرحهای عمرانی از سوی دیگر در پی میآید.
این باستانشناس در پاسخ به پرسش دیگری درباره چگونگی گام برداشتن توسعه برای آسیب نرساندن به میراث فرهنگی گفت: وقتی شما قصد ساخت خانهای را دارید، یک رشته مراحل اداری زمانبر و حتی هزینهآور را پیش از شروع گودبرداری برای تصویب طرح ساخت-وساز در چارچوب التزام به «مصوبات قانونی»، رعایت «قاعدههای جاری» در حوزة معماری و شهرسازی و «عمل به موازین» حفاظتی و ایمنی و در نهایت «کسب مجوزهای لازم» طی میکنید و سپس به کارهای اجرایی و میدانی دست میزنید.
او افزود: حتی اگر درجریان عملیات ساختمانی، تخطی یا تخلفی از ضوابط تعیینشده روی دهد یا مغایرتی با نقشة مصوب پیش آید یا آسیبی به املاک مجاور یا همسایه برسد، موظف هستید تا بار دیگر به مسیر و چارچوبهای قانونمند بازگشته و با جلوگیری از خسارتهای بیشتر، زیانهای احتمالی را نیز جبران کنید.
او تصریح کرد: همه اینها نشان میدهد که هرچه «مقدماتی جامعتر» را طی کرده و «پیش-بینیهایی دوراندیشانهتر» را از سر گذرانده و «الزمات» برآمده از تجربهها و نیازها را پذیرفته باشید، ضریب موفقیت و سرعت کار شما افزایش و درصد ناکامی یا اخلال در کارتان کاهش مییابد.
مصدقی افزود: متولیان طرحهای توسعه با توجه به سه اصل اساسی یعنی «جامعیت در مقدمات»، «دوراندیشی در پیشبینیها» و «پایبندی به الزامات» که همگی ماهیتی فراصنفی و درونمایهای «ملی» دارد، نهتنها برنامههای خود را در برابر توقفها، تأخیرها و حاشیهها بیمه میکنند، بلکه با وقوع پیشامدها و رویدادهای غیرمترقبه سریعاً چارهاندیشی کرده و در کمترین زمان بار دیگر به مسیر اصلی باز میگردند و چهبسا اینبار به تجربههایی بیسابقه مجهز و به دستاوردهایی ارزنده مفتخر شوند.
۵عضوهیات علمی پژوهشکده باستانشناسی درباره راهکارهایی که توسعه و میراث فرهنگی بتوانند بدون صدمه زدن به هم در کنار یکدیگر باقی بمانند گفت: التزام به قوانین کشور، درک مسئولیتهای سازمانی طرفین و احترام به ضوابط جاری در هرکدام از آنها و قراردادن منافع ملی بلندمدت در سرلوح مذاکرات، تعاملها و تصمیمگیریها است.
مصدقی در باره چگونگی اجرای فعالیتهای عمرانی برای توسعه بدون آسیب رساندن به میراث فرهنگی اظهار داشت: ویژگیهای زمینشناختی، موقعیت جغرافیایی و شرایط زیستبومی حاکم بر سرزمین ایران (اعم موانع و محدودیتهای اقلیمی، دوری و نزدیکی به سرزمینهای پیرامون، وجود مواهب طبیعی تا منابع معدنی، ذخایر زیستی و راههای ارتباطی) باعث شده تا شکلگیری و پراکنش استقرارگاههای انسانی از کهنترین روزگاران تا به امروز تابع الگو و بستر زیستی خاصی باشد.
او افزود: از اینرو، آنچه در گذشته شکل گرفته، تطور یافته و سیر حیات، شکوفایی و افول را طی کرده با آنچه امروزه شکل میگیرد، دگرگون میشود و به فرجام خواهد رسید از نظر زیستبوم و محدودة مکانی تفاوتهایی چشمگیر ندارد. به همین خاطر است که آبادیهای «امروز» با سکونتگاههای «دیروز»، کاشانهها و مسیرهای ارتباطی «گذشته» با خانستانها و راهها و شاهراههای «معاصر» چندان فاصلهای ندارند. در واقع، نقشة پراکنش آثار باستانی و تاریخی ایران با نقشة شهرها و آبادیهای هم روزگار ما برابریهایی مشهود دارد.
مصدقی در پایان تصریح کرد: با چنین چشمانداز مستدلی، وجود آثار باستانی و تاریخی را در حوزه و مسیر طرحهای عمرانی باید بسیار محتمل دانست و بر راهکارهایی که پیشتر گفته شد، تأکید کرد و اصولاً با توجه به مواجهة تقریباً پیوسته و همیشگی برنامههای توسعه با آثار میراثی به اهمیت همایش «میراث فرهنگی و توسعه» و نتایج کاربردی آن امیدوار بود.