آیدا کیخایی در نشست نقد وبررسی نمایش« زمستان 66»گفت: در سال های موشک باران من در تهران نبودم و این مقوله چندان برایم قابل لمس نبوده است و اگر بگویم جنگ را با زمستان 66 محمد یعقوبی لمس کردم اغراق نکرده ام.
نشست نقد وبررسی نمایش« زمستان 66» روز گذشته با حضور محمد یعقوبی کارگردان و نویسنده، آیدا کیخایی، رویا افشارو باران کوثری بازیگران این نمایش و رامتین شهبازی کارشناس منتقد در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.
در ابتدای این جلسه محمد یعقوبی درخصوص بازتولید « زمستان 66 » گفت: سال گذشته قرار بود تا یکی از نمایش های « یک دقیقه سکوت»، «خشکسالی ودورغ» یا «نوشتن در تاریکی» را در خانه هنرمندان بازتولید کنم و تصمیم داشتم در تئاترشهر «برادران کارامازوف» را اجرا کنم البته آن زمان من هنوز جز اعضای شورای انتخاب تئاترشهر نبودم.
وی افزود: زمانی که پیشنهاد اجرای «برادران کارامازوف» را برای اجرا به تئاترشهر دادم، تئاترشهر از من خواست تا کاری را از نوشته های خودم را به روی صحنه ببرم و من در همان لحظه به بازتولید آثار قبلی ام فکر کردم و اینکه چرا تئاترشهر به عنوان مرکزاصلی تئاتر ایران نباید بازتولید آثار ایرانی داشته باشد.
این کارگردان ادامه داد: بعد از این صحبت ها با تئاترشهر بر سر بازتولید« زمستان 66 » به توافق رسیدیم والان از بازتولید این اثر بسیار خوشحالم چرا که « زمستان 66» اولین کارمن بود که اجرا کردم ودر بازتولید هم این اولین بازتولید من بوده است البته بازتولید آثار را یک ضرورت می دانم که بعد از انقلاب کمتر شاهد این اتفاق در بازتولید آثار ایرانی بوده ایم.
یعقوبی خاطر نشان کرد: «زمستان 66» در زندگی من بسیار تعیین کننده بود وهمیشه دوست داشتم تا آن را بنویسم اما نمایشنامه پیش نمی رفت تا اینکه رسیدم به یک ساختار و زمانی که ساختار « زمستان 66» را پیدا کردم همان روز اول و پایان نمایشنامه را نوشتم در طی یک هفته نمایشنامه نوشته شد و این نمایشنامه در طی این زمان ها در جزئیات بسیار بازنویسی شد و تغییراتی کرد.
کارگردان نمایش « نوشتن در تاریکی » گفت: «زمستان 66 » درباره روزهایی از جنگ می گوید که اکثر ما آن را تجربه کرده ایم و بخشی از تاریخ کشور ما بوده است، واقعیت هایی که بسیار وحشتناک بود همه ما دوست داشتیم تا زودتر تمام شود.
محمد یعقوبی تاکید داشت: اساسا در نوشتن و بازنویسی وسواس خاصی دارم و دائما در حال تغییر در نمایشنامه ها هستم و معمولا نمایشنامه های را دوست دارم که کمدی تراژیک باشد و نمایشنامه هایی که کمدی صرف باشد را چندان نمی پسندم به همین خاطر است که در تمام نمایشنامه های خودم لحظات کمدی وجود دارد.
در ادامه این نشست رویا افشار گفت: اتفاقی برای بازی به گروه این نمایش اضافه شدم و در این کار متوجه شدم که با یک هنرمند مولف یعنی محمد یعقوبی مواجه هستم که این هنرمند با دوران پیش می رود و روزگار را به ثبت می رساند و وقایع را در قالب نمایش بر روی صحنه می بینیم.
وی تصریح کرد: همه گروه با هم تمریناتی داشتیم که نتیجه آن چیزی شد که شما می بینید . اولین روز اجرا گمان می کردم چیزی برای نشان دادن ثبت نشده است اما در طول کار بازیگران تمام دستاوردهای تمرینشان را به روی صحنه به ما نشان دادند.
این بازیگر افزود: در تمرینات بازیگران تمام تجربه و خلاقیت های خود را نشان می دادند و این محمد یعقوبی بود که بازیگران را در راستای متن و با توجه به خلاقیت هایشان جلو می برد و در راس آن محمد یعقوبی و تفکر او بوده است که تمام تفکرات را پالایش کرده و تفکر نهایی را به اجرا گذاشته است.
افشار خاطر نشان کرد: که زمستان 66 برای همه کسانی که آن را لمس کردند اتفاق وحشتناکی بوده است و همیشه به این فکر می کردم که چرا این اتفاق باید بیافتد و برای یک بازیگر باور یک ماجرا مهمتر از هرچیز دیگری است.
وی گفت: زمانی که نمایشنامه را خواندم به روزهای برمی گشتم که بسیار ناگوار بود و من در همان لحظه ثبت می شدم این تجربه به شدت عمیق و وحشتناک بود.
آیدا کیخایی در ادامه جلسه نقد وبررسی «زمستان66» تاکید کرد: برای من کمی سخت است تا در مورد کار محمد یعقوبی صحبت کنم، مهمترین ویژگی کار با یعقوبی آزادی است که در کار داریم و نشان دادن خط اصلی به بازیگران توسط یعقوبی.
این بازیگر تاکیدکرد: در سال های موشک باران من در تهران نبودم و این مقوله چندان برایم قابل لمس نبوده است و اگر بگویم جنگ را با زمستان 66 محمد یعقوبی لمس کردم اغراق نکرده ام.
باران کوثری نیز در پایان گفت: کار با محمد یعقوبی برای من فرصت بزرگی بود، این نقش را سال 76 پوپک گلدره بازی می کرد و بسیار نگران بودم که بتوانم کار را خوب ارائه دهم و تصمیم گرفتم بعد از چند جلسه تمرین اگر به نقش نرسیدم از حضور در کار انصراف دهم.
وی ادامه داد: یعقوبی مسیر کار را به من نشان داد و بعد از 57 جلسه تمرین امروز جایی هستم که فکر نمی کردم چرا که یعقوبی همه را به درستی هدایت می کرد.
این بازیگر در پایان گفت: من موشک باران را به یاد نمی آورم اما سعی کردم تا در این نقش شرایطی را که مادرم در آن دوران داشت را نشان دهم.