گذری بر کارگاههای کوتاه مدت هنری؛
کارگاههای هنری فایده ندارند!
کارگاههای یک روزه که غالباً به شکل مناسبتی و به بهانه یک اتفاق ملی یا منطقهای شکل میگیرند؛ از منظر ارزشیابی شایسته توجهاند.
تاريخ : شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۵۱
حقیقت این موضوع که آیا کارگاهها یا به اصطلاح به غلط مسطلح شده (work shop) تا چه حد مفید است و یا قائدتاً انجام آن ضرورتی دارد یا خیر، از مسائلیست که هر بار با برپایی ورکشاپهای هنری در ذهن تداعی میشود.
برخی معتقدند؛ با وجود مشکلات خرد و کلان هنرهای تجسمی، برپا کردن کارگاههای مناسبتی که عمدتاً در آنها اثر فاخری تولید نمیشود و تنها بودجههای زیادی صرف خرید لوازم و فراهم کردن مقدمات آن میشود؛ چه ضرورتی دارد؟ از سوی دیگر کارگاهها در بسیاری مواقع هنرمندان درجه دو و سه را در خود جای میدهند و از اساتید برجسته در آنها خبری نیست. به ضم آنکه این دو ادعا درست باشد؛ باید نخست تعریفی جامع از کارگاههای مناسبتی یافت و سپس درباره مفید یا بی فایده بودنش به قضاوت نشست.
به معنای عام، ورک شاپ یا همان «کارسوق» (کارگاه آموزشی) است. واژه «کارسوق» جایگزین واژه انگلیسی workshop و به معنای یک دورهٔ آموزشی کوتاهمدت دربارهٔ موضوعی خاص است. موضوعی که دامنه وسیعی از علوم را در بر میگیرد و واژهای مختص هنر نیست. در ایران برگزاری کارسوق در سطح دانشگاهی سابقهٔ طولانیتری از برگزاری کارسوق برای دانشآموزان دارد.
کارگاهها فرصتی هستند تا دانشآموزان و یا دانشجویان در محیطی آزاد تر، فارغ از محدودیتهای نظام کلاسیک آموزشی، با علوم و فنون گوناگون آشنا شوند. به همین سبب، برنامههای کارسوقها معمولاً شامل جلسههای گفتوگو، آزمایش، بحث، کارگاههای عملی، مسابقه، و سایر روشهای متنوع برای آموزش هستند. در واقع بزرگترین رسالت کارگاههای مناسبتی، و چند روزه در هنر، آزمودن شیوهای غیر آکادمیک برای خلق اثر هنری و از آن مهمتر خلق آثار هنری در فضایی است که هنرجویان و یا هنرمندان دیگری نیز در آن به خلق اثر مشغولاند.
کارگاهها فرصتی برای سنجش سطح هنری فردی است، در مقابل دیگر افرادی که گاه هم ردیف و گاه از هنرمند برترند. این همنشینی علاوه بر خلق یک محیط عمومی برای فکر کردن و مباحثه، فرصتی فراهم میآورد تا هنرمند بر تجریبات خود برای خلق اثر بیافزاید و آگاهی خود را درباره هنرش بهبود دهد. ازین رو مدتهاست که این گونه کارگاههای هنری به صورت دورهای در کشورهای اروپایی برگزار میشود.
رخدادهایی چون سمپوزیومها ازین دستهاند. انتقال تجربیات؛ ارتباط با مخاطبان یک حرفه و دهها اثر تربیتی سبب میشود که کارگاهها از ارزش زیادی برخوردار باشند.
با این توصیف میتوان درباره حسن و عیب یک کارگاه مناسبتی با دانش بیشتری به ارزیابی پرداخت. از نگاه بی غرضانه اگر به این مقوله بنگریم؛ در خواهیم یافت که کارگاههای یک روزه و یا چند روزه رسالتی مخصوص به خود دارند. نخست آنکه باید به یاد داشته باشیم که هدف کارگاههای چند روزه خلق اثر هنری فاخر نیست و اگر این بود؛ بهتر مینمود که موضوعاتی از ماهها قبل به صورت فراخوان منتشر شود و سپس آثار در زمان کافی خلق و عرضه شوند. دوم آنکه اگر هدف یک کارگاه خلق آثاری با یک موضوع واحد هم هست، که با توجه به آنچه گفتیم با هدف اصلی کارگاه منافاتی هم ندارد؛ میتوان نخست اطلاعات کافی را در اختیار هنرمندان گذاشت و بعد از مدتی آنها را برای خلق اثر دعوت کرد. این موضوع هم سطح کیفی آثار هنری را ارتقا میدهد و هم زمان کافی را برای تامل در موضوع در اختیار هنرمند میگذارد.