مقایسه حصر آبادان و استالینگراد
جنگ بود که نانوای محل را فرمانده لشکر می‌ساخت
 
تاريخ : شنبه ۳ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۵:۳۰
محاصره آبادن بسیار حماسی‌تر از واقعه محاصره استالینگراد بود، اما آثار خلق‌شده برای آن واقعه بسیار بیشتر از آبادان است که نشان‌دهنده عمق کم‌کاری ما است.

به گزارش هنر نيوز ،محمد حسین جعفریان، مستندساز و شاعر دفاع مقدس با اشاره به اینکه دوران جنگ تحمیلی و دفاع مقدس از بسیاری از آدم‌های معمولی، شاعر و هنرمندانی ساخت که بعد از پایان این دوره ما دیگر از این افراد کارهایی مشابه آثاری که همزمان با جنگ خلق کرده بودند، ندیدیم به خبرآنلاین می‌گوید: «روزی امام(ره) فرمود «جنگ تحمیلی برای ما یک نعمت است» ما در آن روزها مفهوم این گفته را نمی‌فهمیدیم اما وقتی که دقیق‌تر نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که جنگ بود که از یک نانوا؛ فرمانده لشکر می‌ساخت و یا همین نعمت جنگ بود که از جوان 25 ساله‌ای مثل حسن باقری، فرمانده نیروی زمینی سپاه درست کرد که سرداران بزرگ کشور پای صحبت‌ها و نظرات وی می‌نشینند و یا اینکه کسی مثل «بابا نظر» را به یک نابغه جنگی تبدیل می‌کند.»

وی معتقد است دوران دفاع مقدس در عرصه شعر و ادبیات نیز به دلیل عمق و تاثیری که دارد افراد را تبدیل به یک نابغه می‌کند چنانکه بسیاری از این افراد که ضرورتی به نام بردن از آنها نیست در ایام دفاع مقدس آثاری را خلق می‌کنند که بعد از جنگ دیگر نتوانسته‌اند این آثار را تکرار کنند.

جعفریان دوران هشت ساله دفاع مقدس را دوران ملکوتی می‌داند که افراد در آن فضا به طور اتوماتیک چند درجه بالاتر می‌رفتند و آثار بزرگی خلق می‌کردند.

وی برای توضیح این امر با ذکر مثالی می‌گوید: «ناصر پلنگی را هنوز با نقاشی‌های «مسجد خرمشهر» می‌شناسند کاری که بعد از جنگ اصلا تکرار نشد، چرا که در روزهای دفاع مقدس انرژی وجود داشت که هر کسی که ذره‌ای از آن انرژی را می‌گرفت می‌توانست آثاری فراتر از توان خود خلق کند.»

جعفریان در خصوص فاصله گرقتن نویسندگان کشور از حوزه دقاع مقدس و همچنین کمرنگ‌تر شدن آثار قابل اعتنا در این حوزه، با رد این ضعف، توضیح می‌دهد: «ما در ادبیات، رمان را تشبیه به درخت گردو می‌کنیم که 20 سال بعد از کاشته شدن تازه به ثمر می‌نشیند و محصول می‌دهد، اما در مورد شعر این مسئله تا حدی صحت دارد چرا که مثال شعر مثال سبزی کاری است چون بعد از اینکه بذر را می‌پاشیم چند هفته بعد محصول را برداشت می‌کنیم. به عبارتی شعر در ذات خود هویت دارد و انسان بعد از روبه رو شدن با یک واقعه وقتی تحت تاثیر قرار می‌گیرد اشعار دلچسبی می‌سراید که از دل برآمده‌اند اما هر چه ما از آن فضا دور شویم این حس و حال شاعرانه کمتر می‌شود.»

وی در توضیح نبود اشعار ناب در حوزه دفاع مقدس با شرح ماجرای محاصره استالینگراد می‌گوید: «مشاهده می‌کنید آثاری که با الهام از این ماجرا سروده شده است، بسیار زیاد و تاثیرگذاراست و حالا اگر این آثار را با آثار خودمان که در محاصره آبادن سروده شده، مقایسه کنیم به عمق کم‌کاری خود پی می‌بریم حال آنکه محاصره آبادن بسیار بزرگتر و حماسی‌تر از واقعه محاصره استالینگراد بود به عبارتی ماجرای حصر آبادان در بین جنگ‌های دنیا تافته‌ای کاملا جدا بافته بود.»

جعفریان ادامه می‌دهد: «اینکه دنیا کمتر درباره حصر آبادان می‌داند به دلیل کوتاهی و عدم انجام وظیفه از سوی حوزه‌های هنر و ادبیات و به ویژه شعر است. ما باید در این زمینه شاهکارهای متعدد خلق می‌کردیم که دنیا با خواندن آنها بیشتر درباره حصر آبادان می‌دانست، اما امروز ما کار چندانی نکرده‌ایم و متاسفانه این مورد را باید بگوییم که امروز در عرصه ادبیات دفاع مقدس برای شعر امید کمتری است که آثار شاخص و جهانی تولید شود.»

جعفریان همچنین با اشاره به نهادهای مسئول در امر ترویج ارزش‌های دفاع مقدس، ادامه می‌دهد: «ما در سال‌های آخر جنگ واحدی را به نام «واحد ثبت وقایع جنگ» داشتیم که متاسفانه همین مسئله نیز موجب شد که ما در حوزه تاریخ‌نگاری بسیاری از وقایع را از دست بدهیم. مضاف بر اینکه برخی شاعران قدر ما اغلب شاعران تماشا بودند که جنگ را از روزنامه‌ها و رسانه‌ها دنبال می‌کردند لذا برخی از آثار که در این دوره‌ها و توسط این افراد خلق شد، اصلا در قالب «شعر پایداری» قرار نمی‌گیرد.»

وی در عین حال به نسل جدیدی از شاعران اشاره می‌کند و می‌گوید: «اتفاق دیگری نیز افتاد و آن اینکه در این دوره افرادی پرورش یافتند که در نوع خود بی نظیر و در رشته خود نابغه بودند افرادی از جمله قیصر امین پور، سیدحسن حسینی، سلمان هراتی، احمد عزیزی و...که نامی ماندگار از خود به یادگار گذاشتند زیرا که این افراد فضا را درک کرده بودند.»

جعفریان با ارائه پیشنهاد تعبیه بخشی از خاطرات دفاع مقدس در کتب درسی برای حفظ این میراث ماندگار، معتقد است: «بخشی از تاریخ جنگ به دلیل افراط و تفریط های جریان‌های سیاسی در حال حذف شدن است حال آنکه این بخش‌ها می‌تواند بخش بزرگی از ادبیات ما را شکل دهد چرا که بخشی از جامعه روشنفکری ما در حوزه هنر و ادبیات به دلیل کشمکش‌های سیاسی، چشم خود را به روی اتفاق‌های ملی و سیاسی بستند و بزرگترین اتفاقات ملی را سانسور کردند و تنها یک کاریکاتور از جنگ را رواج دادند.»

وی ادامه می دهد: «مسئله‌ای دیگری که در مواجه با ادبیات دفاع مقدس به چشم می خورد تولید هنر و ادبیات ضد جنگ توسط رسانه‌های خارجی، آن هم به صورت بسیار حرفه‌ای است که در این زمینه ما با کارهای غیر حرفه‌ای که ارایه می‌دهیم فضا را برای این رسانه‌ها باز می‌کنیم و حتی به این مسئله دامن می‌زنیم.»

به اعتقاد جعفریان: «در هر جنگی که در دنیا صورت می‌گیرد هنر و ادبیات به سه شکل و گرایش جلوه گر می‌شود؛ نخست گرایشات مشوق و مهیج جنگ، دوم بخشی که ادعای بی‌طرفی می‌کنند و تنها راوی و نقل کننده جنگ هستند و کسانی هم هستند که به نوعی تولید کننده ادبیات ضد جنگ هستند. ما نیز در دوران دفاع مقدس شاهد حیات هر سه گروه بودیم اما باید دید که در دوران جنگ تحمیلی ما وجه غالب چه بوده است و آیا در حال حاضر نیز وجه غالب همان است یا خیر.»

وی با اشاره به رواج غیرقابل توجیه ادبیات «ضد جنگ» در کشور می‌گوید: «ما شروع کننده جنگ نبودیم بلکه این جنگ بر ما تحمیل شده بود، اما این بخش که ادبیات ضد جنگ تولید می‌کند به این علت است که این افراد یا با جنگ آشنا نیستند و یا اینکه می‌خواهند به اهداف و اغراض سیاسی خود برسند و یا اینکه با عناد و دشمنی جامعه دارند.»

جعفریان جهان امروز را جهان رسانه می‌داند و معتقد است: «ما نیز باید در عرصه رقابت رسانه‌ای کاری را ارایه دهیم که فردا شرمسار نسل‌های بعدی نباشیم، البته هنگام بازگو کردن وقایع جنگ باید تمام حقایق بیان شود نه اینکه تنها بازگو کننده نکات خوب باشیم بلکه اگر نقطه ضعفی هم داریم، آنها هم بازگو شود.»

به گفته جعفریان: «در گذشته در حوزه ادبیات و هنر دفاع مقدس همواره یک نوع مخاطب‌گریزی وجود داشته است که امروز به مراتب کمتر شده و علت آن هم مدیریت ناصحیحی بود که سبب تولید سیل کارهای سفارشی و مخاطب‌گریز شده بود، اما تجربه دنیا در ادبیات جنگ به ما نشان داده است که ژانر جنگ یکی از پرمخاطب‌ترین و جذاب‌ترین ژانرها است.»

کد خبر: 17316
Share/Save/Bookmark