همراه با لوریس چکناوریان در سین جیم فرهنگی؛
به گزارش هنرنیوز؛در یکی از روزهای پاییزی کافه نادری مکانی برای ملاقات با یک آهنگساز و رهبر ارکستر ۷۸ ساله، فرصتی بود تا تجدید خاطراتش با ما وی را دوباره بر سر ذوق آورد. باشگاه خبرنگاران نوشت:در مکان خاطرهانگیزی چون کافه نادری که پاتوق هنرمندان بسیاری بوده، این بار لوریس چکناوریان از ناگفتههایش با باشگاه خبرنگاران جوان چنین میگوید:
سین: آقای چکناوریان معنی نام خانوادگی شما چیست؟جیم: «چکناوریان» به معنای از نس تارک الدنیاها است. به دلیل اینکه پدربزرگم به خاطر مسائل سیاسی زمان خود حدود ۵۰ سال در غار زندگی کرد و بعد به اجتماع بازگشت و ازدواج کرد، به وی «چکناوری» و به ما «چکناوریان» میگفتند.
سین: در دوران کودکی فردی آرام یا بازیگوش بودید؟جیم: من همیشه شیطنت داشتهام و در واقع آرام به دنیا نیامدم و آرام هم نخواهم مرد. چون هر کسی که کار معنوی انجام میدهد، باید روحیه خود را جوان نگه دارد.
سین: روحیه شما برای رسیدن به اهدافتان چطور است؟جیم: به نظرم تجربه در زندگی از طرفی هم دست انسان را میبندد و از طرفی برای زندگی لازم و مهم است. اما فکر میکنم تجربه گاهی در زندگی قدرت ریسک را میگیرد و تجربه شکست، از تجربههایی است که کم اهمیتترین است و با بیاعتنایی به آن باید شکستهای خود را جبران کنی.
سین: شما معمولاً انسان امیدواری هستید؟جیم: هیچ وقت مأیوس نشدم، مثل همه جوانها هم در انجام برخی کارها اذیت شدم؛ اما ناامید نشدم. شاید به آرزوهایم نرسم. هرچند تا به حال به ۵۰ درصد آرزوهایم بیشتر نرسیدهام؛ اما احساس و روحیه جوانی درونم این نیرو را در من برای بدست آوردن آرزوهایم تقویت میکند.
سین: به نظر شما چرا برخی جوانها علیرغم اینکه هنوز از سکوی شهرت به محبوبیت نرفتهاند، غرور مانع از مردمی شدنشان میشود؟
جیم: تو در طول فعالیت هنری باید تکلیف خود را مشخص کنی؛ یا میخواهی در طول زندگی معروف باشد یا بعد از مرگ به شهرت و محبوبیت برسی. برای من مهم است که بعد از مرگم آثارم ماندگار شود؛ زیرا زمانی که پس از سالها این آثار نواخته شود یادم هم زنده است. آیندگان ویژگیهای زندگی و لباس و حتی اخلاق من برایشان اهمیتی ندارد. آنها فقط به آثار من توجه دارند؛ مثل اکنون که آثار صبا، خالقی و ... که دیگر در کنارمان نیستند؛ اما همچنان، آثارشان اجرا شود. در نهایت باید خاکی بود؛ زیرا آثار ما الهام گرفته از همین مردم است.
سین: به نظر شما چرا موسیقی سنتی ما مهجور مانده است؟
جیم: زیرا در موسیقی سنتی موسیقی در خدمت شعر است. به قول استاد خالقی که میگفتند: بسیار سعی کردم مردم در برنامه گلها به موسیقی توجه کنند؛ اما مردم تنها به آوازخوان گوش میکنند.
سین: در رابطه با شکلگیری اپرای «رستم و سهراب» توضیح دهید.جیم: «رستم و سهراب» نزدیک به ۲۵ سال به طول انجامید. علاقه کودکی من به تغزیه و برنامه رادیویی که شیر خدا برای ورزش زورخانهای اجرا میکرد و همچنین موسیقی عاشورایی همه زمینههایی بود که من در این سمفونی به کار بردهام.
به خاطر دارم زمانی که تصمیم به ساخت اپرای رستم و سهراب گرفتم، در وزارت فرهنگ آن زمان همه مخالف بودند و پروژهای غیر ممکن تلقی میکردند؛ اما مرحوم خالقی حمایتم کرد و بعداز ساخت اثر ارائه آن به «کارل اف» هنرمند آلمانی من را با هزینه خود در کشور اتریش بورسیه کرد. پس از ۱۵ سال که کار را به اتمام رساندم، از طرف رئیس جمهور وقت دعوت شدم و با ارکستر و گروهی ۲۰ نفره برای اجرا در تالار وحدت آمدیم. آن زمان علی مرادخانی رئیس دفتر موسیقی بودند و پس از کش و قوسهای فراوان بازیگر نقش «تهمینه» توانست برنامه خود را اجرا کند.
سین: برای اینکه در زمینه موسیقی کلاسیک ما موفق عمل کنیم، چه نوع حمایتهایی لازم است؟جیم: در همه جای دنیا مردم یا دولت از چنین برنامههایی حمایت میکنند؛ زیرا این نوع موسیقی مختص عوام نیست که بتوان با کمک حامی مالی آن را اجرا کرد.
سین: بیشتر چه زمانی موسیقی گوش میکنید؟جیم: زمانی که از کارهای روزمره فارغ شوم و بخواهم موسیقی را یاد بگیرم و راجع به آن مطالعه کنم، گوش میکنم. من حتی زمانی که سوار تاکسی میشوم هم موسیقی گوش نمیدهم؛ زیرا مدام تفکرم متمرکز بر روی ساخت اثر جدید است.
سین: در حال حاضر کار جدیدی که در حال ساخت آن هستید، چیست؟جیم: آخرین اپرای من اپرایی همراه ۵ سمفونی دیگر است. تمام اپراهای من بر اساس ادبیات ایرانی و سمفونیهای قتل و جنگ و اتفاقات دردناک ارامنه بوده.
گفتگو از: زهرا اسکندری