شعرسرایی خرمشاهی برای قند پهلویی‌ها/
شعرسرایی خرمشاهی برای قند پهلویی‌ها/
«بهاء الدین خرمشاهی» ضمن نگارش نامه‌ای تشکر آمیز خطاب به سازندگان قند پهلو، تاکید کرد این برنامه نشان داد که می‌توان از ماهواره گذشت و پای شبکه آموزش خودی نشست.
 
تاريخ : دوشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۵۸
به گزارش هنرنیوز ، بهاءالدین خرمشاهی قرآن پژوه، حافظ شناس، استاد ادبیات و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی از تماشای رقابت نوروزی قند پهلو میان طنزپردازان ایران، تاجیکستان و افغانستان ابراز رضایت کرده و دست‌نوشته‌ای همراه با یک قطعه شعر طنز خطاب به سازندگان این برنامه تلویزیونی به تهیه‌کننده و کارگردان قندپهلو هدیه کرد.

بنا بر این گزارش، متن کامل این نامه به شرح زیر است:

به نام خداوند جان آفرین

حکیم سخن در زبان آفرین

برادر هنرمند دانشمندم جناب آقای امیر قمیشی، کارگردان و تهیه کننده برنامه همه پسند قندپهلو

با سلام و تبریک سال نو؛

ابتکار شما همکاران بود که دلهای یاران دور افتاده را نزدیک و کوچه آشتی‌کنان را باریک کرد. کار کارستان شما و همکاران، بیکاران را سر کار گذاشته است و از آن طرف کارداران را به اصطلاح از کار و زندگی انداخته است.

کار شما نشان داد که می‌توان از شبکه‌های ماهواره‌ای گسست و به شبکه آموزش خودی پیوست و مجذوبانه پای برنامه‌های شما نشست. راستی در این ایام شادی، روان گل‌آقا هم شاد باد که الهام دهنده این برنامه شد.

بنده در عرض نیم قرن، به تعداد سال‌های میلادی یعنی ۲ هزار و ۱۵ نامه نوشته‌ام که دریغا بیش از ۱۵ یا ۲۰ تای آنها را به صورت کپی در دست ندارم. از یادآوری این اهمال ۵۰ محزون شدم اما نامه شما، یعنی نامه به شما، طبع محزون ما را میزان و موزون کرد که به قول قُدما نمی از یمی را ملاحظه خواهید فرمود.

حافظ فرماید: مجلس انس و بهار و بحث شعر اندرمیان نستدن جام می از جانان گر انجانی بود

جام می بنده هم رباعیات است. اینک چند رباعی تازه از تنور برآمده برای شما و ویاران افغانستانی، تاجیکستانی، و ایرانی، که شاید شمه‌ای شرط ارادت و علاقه مرا به مشام تیز و تازه شما برساند، عرضه می‌دارم.

آقای قمیشی است و این فصل بهار نوشیده شراب قند پهلو و خمار

آن چیزی که برده است: دل‌های همه آن چیز که باخته است: عشق است به یار

هر طنز بسان قند پهلو نشود هرجا که گلست، جمله خوشبو نشود

من سروم و بی‌میوه در این فصل بهار یارب چه شود که دست من رو نشود

افغان کنم از دوری افغانستان مهجورم و مشتاق به تاجیکستان

چون میکده است قندپهلو و شدیم در فصل بهار جملگی سرمستان

من نامه نویسم و از این کار خوشم چون بنویسم نامه به دلدار خوشم

دلدار من اول تو، سپس هم‌طنزان یک لب نزده به جام و بسیار خوشم

سخن آخر اینکه از تماشای قند پهلو به قول حافظ: حقا که می نمی‌خورم اکنون و سرخوشم

از فیض دیدار شما محروم‌ام و شکیباوار با مهجوری و مشتاقی می سازم و برای شما و همه عزیزان مقام رفیع و شکر و رضا آرزومندم.

شک نیست که این نخستین همکاری هنری فرا-وطنی است هرچند تاجیکستان و افغانستان و ایران گویی یک وطن‌اند. دل‌های شما صاحبدلان چون سبزه‌های سیزده فروردین به هم گره خورده باد. آمین یا رب‌العالمین

به ریاست فرزانه شبکه آموزش و همه همکاران به ویژه به یاران تاجیک و افغان یک به یک را سلام ما برسان.

دوستدار شما و همکاران و دوستداران شما

بهاءالدین خرمشاهی
کد خبر: 80136
Share/Save/Bookmark