تا هست علی باشد و تا بود علی بود
عباس براتی پور:
تا هست علی باشد و تا بود علی بود
 
تاريخ : شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۱۷
عباس براتی پور بر این باور است که شعر کلاسیک ما از ابتدا که مباحث دینی و مذهبی در آن وارد شد، یعنی از زمان سنایی و بعد عطار و مولانا بسیار خوب و شایسته به مقام و شخصیت حضرت امیر المومنین(ع) پرداخته است.

به گزارش هنرنیوز به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، براتی پور گفت: مقام آن حضرت بسیار بالاست و در شعر نمی گنجد اما هر یک از شاعران در حد بضاعت خود به این شخصیت والا پرداخته اند و در شعر معاصر هم هر کس به توان خود از حضرت علی (ع) گفته است.

براتی پور گفت: در زمان حضرت علی کسانی بودند که آن حضرت را خدا می دانستند که حضرت با شدت تمام آن ها را منع می کرد و اکنون هم متاسفانه این تفکر در کار بعضی شعرا وارد شده که آن ها را شعرای غالی به معنای غلو کننده می خوانند.

اغراق از خصوصیات شعر است و آن نیز حدی دارد و به عقیده من شعر آیینی جای اغراق نیست.

بر این باورم که باید کاملا تحقیقی باشد و در مقام ائمه به گونه ای شعر بگوییم که آن ها خود را معرفی کرده اند نه بیشتر.

به عنوان مثال آن جا که مولانا می گوید:«تا هست علی باشد و تا بود علی بود» اغراق نکرده و یک حقیقت را بیان کرده است زیرا طبق احادیث اولین نور پیامبر و حضرت علی بوده است و اشاره مولانا نیز به همین نکته است .

براتی پور گفت:اگر ما شعرا به مفاهیم قرآن و احادیث اهل بیت توجه داشته باشیم، هیچ گاه در شاعری از راه راست منحرف نمی شویم.

این شاعر آیینی گفت:زیارت جامع کبیره و مفاهیمی را که حضرت هادی (ع) نقل کرده اند بهترین معیار برای سرودن یک شعر آیینی و تحقیقی است .

براتی پور با بیان این نکته که حضرت علی (ع) قریب به این مضمون را که من بنده خدا هستم بارها تکرار کرده اند و ما شعرا نباید از راهی برویم که نارضایتی آن حضرت حاصل آیدگفت : من در شعر خودم آن چه را از احادیث و روایات درک کرده ام در قالب شعر استفاده کرده ام و سعی کرده ام حد تعادل را در اشعارم رعایت کنم.

براتی پور یکی از مسائل مهم در اشعار آیینی را تصویر سازی شعر عنوان کردو گفت:من در اشعارم سعی کرده ام فضاسازی معنوی و مذهبی را بدون هیچ اغراقی چه در مضمون و چه در تصویر گری به کار ببرم.

مثلا رباعی زیر را که صحنه شهادت حضرت علی (ع) را تصویر می کند بدون هیچ اغراقی سروده ام:محراب در آن پگاه بی تاب گریست / دریا به خروش آمد و گرداب گریست/ تا تیغ شکافت فرق نورانی او / خورشید به خون نشست و مهتاب گریست.

کد خبر: 31176
Share/Save/Bookmark