فيلم ساز ترک تبار آلماني برنده گران ترين جايزه سينمايي دنيا شد
تاريخ : شنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۸۷ ساعت ۱۵:۲۷
به گزارش برنا به نقل از رويترز، "فاتح آکين" فيلم ساز ترک تبار آلماني روز گذشته جايزه 5 ميليون دلاري فيلم آلمان را به خاطر فيلم "لبه بهشت " ازآن خود کرد.
براساس اين گزارش "لبه بهشت" به کارگرداني "فاتح آکين" در سه بخش برگزيده شد و گرانترين جايزه فيلم آلمان را از آن خود کرد.
"لبه بهشت" که در ميان ديگر فيلم هاي "فاتح آکين " به عنوان بهترين فيلم وي شناخته شده است فيلمي پخته تر ، روان تر و راديکال تر از ديگر آثار وي محسوب مي شود.
آکين در اين فيلم با يک تغيير لحن شگفت انگيز هم در فرم و هم در محتوا ، داستان حيرت انگيز چند آدم را به تصوير مي کشد.
در "لبه بهشت" همه شخصيت ها هويت دارند ، هويت خود را خود انتخاب مي کنند و آرا م آرام دست سرنوشت آن ها را در برابر تقديرشان قرار مي دهد.
"نجت" استاد دانشگاه در آلمان است و با يک آلماني کتاب فروش در استانبول ملاقات مي کند. دختر ترک در آلمان به دنبال مادر گمشده اش مي گردد ولي در فيلم، "هاناشيگولا" به شکلي جاي مادر او را در استانبول مي گيرد. "شيگولا" در رابطه با دخترش تقريباً به بن بست رسيده اما او تصوير دختر دلخواهش را در "ايتان" دختر ترک مي يابد. نکته قابل تامل اين فيلم پيش از هر چيز وجوه به ظاهر متناقض آن است که بيننده را به شدت درگير ميکند.
"آکين" براي نخستين بار به پديده يي مثل مهاجرت غيرقانوني ، کمپ مهاجرين ، پليس و... اشاره اي مستقيم مي کند ، "ايتان" توسط پليس مهاجرت دستگير و در دادگاه محکوم به بازگشت به ترکيه مي شود.
صحنه اي که پليس در فرودگاه پاسپورت "ايتان" را بررسي مي کند با طول و تفصيل به نمايش درمي آيد ، صحنه هاي فرودگاه هم ، ديگر تنها نقطه عزيمت نيستند ، در فيلم با چند صحنه فرودگاه روبه رو هستيم اما از ميان آن ها دو صحنه کاملاً مشابه و با يک ميزانسن موسيقي فيلمبرداري شده اند. اين دو صحنه که صحنه هاي جابه جايي تابوت ها هستند .
"لبه بهشت" فيلمي به شدت پرده پوش و در عين حال باهوش است. در صحنه اول تابوت مادر "ايتان" از آلمان به ترکيه آورده مي شود و در صحنه دوم تابوت "شارلوت" از ترکيه به آلمان مي رود. دقيقاً از همين لحظات تناسخ سرنوشت چهره مي نمايد ، "آکين" به طور ضمني مي گويد وطن جايي است که آدم ها در آن مي ميرند ، اين تبادل تابوت ها در حقيقت تبادل سرنوشت ها ، تاخت زدن تقدير مقدر و از پيش تعيين شده ، به هم گره زدن زندگي ها است. "نجت" پس از مرگ "يتر" عکس هاي او را براي يافتن دخترش به ديوارهاي شهر مي چسباند ، يکي را هم به تابلوي اعلانات مغازه کتاب فروشي آلماني مي چسباند ، دختر هيچگاه عکس مادر را بر ديوار کتاب فروشي نمي بيند زيرا حالا "هانا شيگولا" مادر او است ، هنگامي که "شيگولا" اسمي ترکي را به اشتباه تلفظ مي کند "ايتان" او را اصلاح مي کند ، در حالي که چشم هاي هر دو از اشک تر است يکديگر را در آغوش مي گيرند و از مغازه کتاب فروشي خارج مي شوند. دوربين تابلوي اعلانات را براي لحظه اي ثبت مي کند که جاي عکس زردرنگ خالي است ، چون ديگر نيازي به پر بودن آنجا حس نمي شود ، چون جاي خالي مادر حالا پر شده است.
ياد آور مي شود "فاتح آکين" فرزند خانواده مهاجر ترکي است که به آلمان فدرال مهاجرت کرده و در هامبورگ اقامت گزيده است. آکين با نخستين فيلم خود به نام "رو به ديوار" به شهرت رسيد و به عنوان فيلمسازي جسور و نوجو جاي خود را باز کرد.
فيلم "رو به ديوار" به مشکلات حاد و زندگي تنش آلود مهاجران خارجي در آلمان به ويژه نسل دوم ترک هاي مقيم آلمان پرداخته است. اين فيلم که به طور همزمان در آلمان و ترکيه به نمايش گذاشته شد، هم با استقبال گسترده سينمادوستان روبرو شد و هم جوايز زيادي دريافت کرد، از جمله جايزه اول سينماي اروپا و جايزه خرس طلايي جشنواره سينمايي برلين.
فيلم ديگر "آکين" ، "عبور از پل" نام دارد ، که مي توان آن را سفري به ترکيه دانست بر بستر موسيقي. فيلم تماشاگر را با رگه هاي سنتي و مدرن موسيقي امروز ترک آشنا مي کند. او در اين فيلم به لايه هاي پنهان جامعه ترکيه و به ويژه گره هاي فرهنگي آن نقب زده است.
"در طرف ديگر" فيلمي ديگر از "آکين "است که به جشنواره کن راه يافته است.