با انتشار يادداشتي صورت گرفت
پاسخ حبيب كاوش به اظهار نظر احمد توكلي درباره شمقدري
 
تاريخ : پنجشنبه ۲۲ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۶:۴۱
كارگردان با سابقه سينما حبيب كاوش در پاسخ به ادعاي اخير احمد توكلي درباره شمقدري متني به اين شرح منتشر كرد :


"اگر رئیس جمهور کارگردانی را که حتی در صنف خویش پذیرش ندارد برای وزارت ارشاد معرفی کند دولت دهم محکوم به نا کارامدی است!."


جمله بالا را بارها خواندم. آیا واقعاً آقای احمد توکلی نماینده درجه یک مجلس خودمان چنین گفته است؟ باورم نشد به سایت های دیگر مراجعه کردم. اما نه ظاهراً اشتباهی صورت نگرفته است -که کاش گرفته بود- جمله از آقای دکتر احمد توکلی یکی از شاخص ترین نمایندگان مجلس شورای اسلامی است. نماینده ای که نماد: محکم بودن، مستقل بودن، به روز بودن، صاحب فکر و ایده بودن از ویژگیهای بارز اوست، و از همه بالاتر قابل اعتماد بودن به گونه ای که آدمی شب آسوده سرش را بر بالش می گذارد که احمد توکلی در مجلس حی و حاضر است و در مقابل خدای نکرده هر حرکت انحرافی چون شیر چنان می غرد که منحرفین را نه تنها پشیمان که رسوا می کند.


حال بارها جمله منتسب به ایشان را می خوانم و با ویژگی شخصیتشان منطبق می کنم می بینم خیر منطبق بشو نیست، این جمله به آن احمد توکلی غران با آن ویژگی ها که می شناسیمش به قول ما سینماچی ها با صد تا اینسرت و لایی و فلان و بهمان، match بشو نیست که نیست! آخر چطور احمد توکلی که خود از فریاد گران گران مجلس ها بوده و هست. ندیده و نشنیده باشد که بعضی ازا ین هم صنفان چطور با بودجه های فرهنگی و از آن بالاتر با بودجه های تخصیص یافته برای مبارزه با شبیخون های فرهنگی و با متولی گری همین نهاد های فرهنگی موجود چه فیلم هایی که مثلاً در مورد افغانستان نساخته اند که تمام نیرو و هنرشان این بوده است که اثبات کنند، این ملت افغان که شما میبینید به عقب افتادگی مزمن و کبره بسته قرون گرفتار بوده است و توسط نیروهای نجات بخش آمریکا و ناتو نجات داده شده و ضمن انتشار دموکراسی و رعایت دل انگیز حقوق بشر، به زنان که نیمی از اهالی آن کشور را تشکیل می دهند امکان حضور در صحنه های اجتماعی را ارزانی کرده است. بی آنکه به علل این عقب ماندگی مزمن، بیکاری، فساد و کشانده شدن زنان به سالن های به قول خودشان fashion و غیره و کشت و تولید چند ده برابری مواد مخدر بپردازد. کیست که نداند، ساخت و نمایش این فیلم ها در جشنواره های رنگارنگ و اهداء جوایز پی در پی صرفاً به خاطر توجیه حضور ویران گر نیرو های خارجی در افغانستان بوده است بی آنکه حتی سالنی در خود افغانستان برای نمایش این فیلم ها وجود داشته باشد.


قطعاً نظر آقای توکلی چنین هم صنفانی نیست.


یا آندسته از همصنفانی که با بودجه و امکانات و یارانه و تجربه طلائی این سینمای دیرپا، چگونه در عراق و بویژه منطقه کرد نشین آن به کمک نیروهای مهاجم می شتابند، و با ساختن فیلم های متعدد آنها را نجات بخش ملتی نشان می دهند که چون افغانها غرق در عقب ماندگی و فلاکت بوده است، بی آنکه اشاره شود این ملت خود دارای کهن ترین و بلند قامت ترین تمدن هاست، بی آنکه بگوید این ملت که چنین فقیر و محتاج نمایانده می شود خود دارای ثروتی خداداد است و اصلاً بخشی از دعوا بر سر همین ثروت است، و یا اینکه این ملت در گذشته خود در میان ملت های دنیا سری بین سران بوده است و یا اصلاً بهانه حمله این انسان دوستان مهاجم به این کشور های بدوی و عقب افتاده چه بوده، و آیا آن بهانه اصلاً درست بوده یا واهی؟ و حالا که واهی بوده دیگر از جان این ملت های مظلوم چه می خواهند؟ آن هم در حالیکه به طور متوسط روزی نیست که صد ها نفر از آحاد این ملت ها در اثر انساندوستی این سینه چاکان حقوق بشر شهید و مجروح نشوند.


قطعاً نظرتان این دسته از هم صنفان هم نیست.


اصلاً چرا شرق و غرب؟ همین کشور خودمان. بعضی از این هم صنفان خدای نکرده مراد شما با بیت المال بی زبان این مردم در این جشنواره های رنگین خارجی و گاه داخلی خودمان چه ها که با فرهنگ و آداب و انقلاب این مملکت با فیلم های ساخته شده خود نکردند و چه صله ها که از دست خداوندگاران همین جشنواره ها نگرفتند و یا ... و یا با این ثروت به جا مانده از ارثیه خونین شهدا چه فیلم هایی که به اسم دفاع مقدس و جنگ تحمیلی نساختند که همگی ضد دفاع مقدس و ضد جنگ تحمیلی از آب در آمد و توسط همان نهاد های سفارش دهنده با سر و صدا و کرنا و دهل به این و آن جشنواره فرستاده شد و در حالی که باعث عیش و عشرت جشنواره کاران را فراهم می کرد خود نیز در رسانه های هم فکر و هم قد و هم نظر خود هی به هم تبریک و تهنیت گفتند و بی خبرانه -البته امید وارم بی خبرانه- به ملت هم فخر می فروختند.


"جسارتاً، وجیزه ای از راقم این سطور به چاپ رسیده ولی متاسفانه هنوز پخش نشده است به نام "فریب بزرگ" که در آن به مطالب بالا مفصلاً پرداخته شده است، چنانچه اجازه بفرمائید، نسخه ای از آن جهت تعریض ارسال خواهد شد."


و این ملت، واقعاً چه ملتی؟! به جای اینکه هنرمندانش پیشاپیش آن باشد، خود در پیشاپیش هنرمندانش گام بر می دارد و راه نشان می دهد. بی آنکه دچار نژاد پرستی شده باشم عرض می کنم ملتی سرامد و استثنائی اند.


بعضی از آن هم صنفان خوشبختانه در این دوره مسابقات انتخاباتی وزن کشی دقیقی کردند و از چند و چون حضور بی واسطه خود در اجتماع آگاه شدند.


مرادتان حتماً چنین هم صنفانی هم نباید باشد.


راستی قطعاً فراموشتان نشده است، نه خیر فراموش کردنی هم نیست آن ماجرای تحقیق و تفحص مجلس ششم از وزارت ارشاد و قرائت آن در مجلس هفتم که کالبد شکافی نسبتاً درستی از وضع موجود بود خاطرتان هست؟ آن تهاجم بی امان آن دسته از هم صنفان ما که متاسفانه منجر به عقب نشینی اجباری دوستان مجلسی و مامورین تحقیق و تفحص شد یادتان هست؟ که البته صفت مطلوبی نیست ولی از سر ناچاری عرض می کنم که دوستان تفحصی هم جا زده اند... و شتر دیدی ندیدی!!!


حتماً فراموشتان نشده است زمانی را که رئیس جمهور کشور ام القراء اسلام در مورد هولو کاست نظراتی را ابراز کردند. دیدید و دیدیم که چه جنجالی به پا شد. رسانه های مستقل آزاد چه کردند، چه تهاجم یکدست و هدایت شده ای را سازمان دهی کردند، که در کشور های هدف هم حتی چنین تهاجمی به ایشان و نظراتشان سازماندهی نشد.


یا در مورد حضور ما در خاور میانه، لبنان، فلسطین و یا آمریکای لاتین یا آفریقا و... یا ماجرای ماهواره امید، مساله هسته ای و...


آیا آن همصنفان چیزی؟ خبری؟ تحلیلی؟ از این همه در فیلم های مختلف، متعدد و جشنواره ای و گران قیمتشان نشان دادند؟ هرگز. چوبی لای چرخی چرا!! و این در حالی است که سینماگران و اصولاً فرهنگیان آمریکا بازوی توانمند و موثر سیاست خارجی کشورشان هستند. شاهد مثال ساخت و انتشار دهها و صد ها فیلم و کتاب و مقاله در خصوص اتحاد جماهیر شوروی آن زمان و بلوک شرق، جنگ ویتنام و تحریف آن، جنگ خلیج فارس و عراق، جنگ افغانستان، شمال ایران و ساخت و انتشار دهها فیلم، کتاب و مقاله...در باره انقلاب خودمان.


به حق باید گفته شود که هیچ دولت و رئیس دولتی تا کنون در کشور خود اینقدر در بین رسانه ها غریب نمانده است.


و در نهایت ماجرای تلخ و شیرین انتخابات که این همه بماند تا مقال و مجالی دیگر انشاء الله


باری ارشاد فردی می خواهد چون خودتان محکم و پا بر جا، به تمام صفات خوب شما باید اضافه کرد برنامه کامل، روشن و انقلابی در حد وزارت ارشاد. چیزی که هیچ وقت در هیچ دوره ای جامعه فرهنگی این کشور صاحب آن نبوده است. به برنامه ایشان نگاه کنید.


ویژگی های شخصی، مثل تهیه کننده، کارگردان و نویسندﺓ سینه سوخته بودن. به کارها و نوع نگاهشان توجه کنید.


حضور مداوم و اشراف داشتن به اوضاع فرهنگی کشور، به بیوگرافی شان نگاه کنید.


نگاهی انتقادی و قدرت بیان و انتشار داشتن. به حرف ها، مصاحبه ها و نظرات سالهایش توجه کنید.


با ایمان و ساده زیست بودن که از ویژگی های بارز رئیس جمهورمان هم هست.


جناب آقای توکلی، طبیعتاً چنین آدمی را معدود از هم صنفانی که بر شمردم و متاسفانه سالهاست که پیشانی سینما و به طور کلی فرهنگ این جامعه را تشکیل داده اند بر نخواهند تابید. اگر بر بتابند، در انتخاب به خطا رفته ایم.


دوستدار، حبیب کاوش
کد خبر: 5803
Share/Save/Bookmark