نوای زنگها و صدای سم اسبان به گوش می رسد و غباری سهمگین برفضا حاکم میشود، حرکت کاروان سالار شهیدان حسین بن علی(ع) حزن و اندوه را بر قلبهاو چهرههای ماتم زده مردمی که به دیدن مجالس تعزیه آمدهاند مینشاند.
مداحان میخوانند و دستههای سینه زن و زنجبر زن در ماتم از دست دادن سرور و سالار شهیدان بر سرو سینه میزند و اشک ماتم بر چهرهها مینشانند.
شقاوت پیشگان آب را براهل نبی بستهاند و رود فرات ازاین ظلمی که براهل بیت پیغمبر اسلام(ص) وارد آمده است احساس شرم دارد.
شط فرات خجول و مغموم، خشمگین اما آراماز دل کویر میگذرد، او نیز تکلیف را میداند که باید صبوری پیشه کند.
نگهبانان سپاه کفرمراقب هستند تا قطرهای آب زلال رود فرات بهلبان خشکیده طفلان بیگناه سرور و سالار شهیدان نرسد.
دو گروه"امام خوان" و "شمر خوان" در مقابل هم صفآرایی کردهاند سرها بر نیزه است، زینب(س) و کودکان گریان و یاران با وفای امام در غل و زنجیر با پای برهنه برزمین تفتیده کربلا به دنبال هم در حرکتند.
بزرگ راوی دشت کربلا زینب(س) پیشاپیش اسیران در حرکت است و با چشمان هوشیا مراقب است تا کسی به خاندان و بازماندگان امام توهینی روا ندارد زینب (س) خوب میداند که باید روایت جانگداز شهادت ۷۲تن از یاران باوفایش را برای نسلهای بعد بازگوید پس به دقت اتفاقات را مینگرد تا چیزی از قلم نیفتد رسالت او حفظ و نگهداری واقعه عاشورا و رساندن آن به نسلهای بعد است آینده اسلام در گرو این واقعه است و زینب خوب میداند که چه وظیفه سنگینی را برعهده گرفته است.
چشمانش را میبندد تا فرود آمدن تازیانهها را برفرزندان حسین(ع) نبیند در درون او غوغایی است، زینب خوب میداند که رسالت خدایی او در این برهه شهادت نیست بلکه صبوری و حفظ و نگهداری از مرتبت الهی خاندان پیغمبر در مقابل لشگر شقاوت پیشه است و این را جز حسین(ع) و خدای حسین(ع) کس دیگری نمیداند.
زینب به دروازه کوفه میرسد، چنان کوبنده سخن میگوید که غافلان و دنیا دوستان را منقلب میسازد، کوفیان میگوید مگر علی زنده است!.
اگر زینب(س) و امام سجاد(ع) نبودند، ظلمهایی که در روز عاشورا بر حسین و یارانش گذشت، تا ابد به گوش کسی نمیرسید و حسین غریب کربلا میماند و اسلام در نینوا دفن میشد.
اما جسارت، شجاعت و بلاغت زینب(س) و تذکرات به موقع و سخنان سنجیده امام سجاد(ع) در شام بود که باعث شد مردماز لحظه به لحظه واقعه جانگداز عاشورا مطلع شوند و شرح دلاوریها و جان نثاری یاران و عاشقان حق و حقیقت تا ابد در تاریخ اسلام جاودان بماند.
تعزیه ادامه دارد نالهها و گریه مردم برمظلومیت حسین(ع) فضا را پر میکند آخرین مجلس تعزیه شهادت امام حسین (ع) است و پس از آن زینب است و افشاگری لشگر شقاوت پیشه یزید.
آخرین مجلس تعزیه رو به پایان است صدای زنگ شترها در سوگ قافله سالار شهیدان حس غم غریبی را در فضا پراکنده میکند و هر لحظه بر جمعیت و ازدحام مردم افزوده میشود.
باآتش زدن خیمهها و صدای پای ستوران در بیابانی که با خون شهدای کربلا سیراب شده است تعزیه به پایان میرسد اما حکایت همچنان باقی است.
"تعزیه" نمایشی ایرانی و اسلامی است که با الهام و برگرفته از واقعه جانگداز عاشورا و اتفاقاتی که در این رابطه رخ داده به وجود آمده است .
مبنای این نمایشها را روایت سفرهای امام حسین (ع) و پیروانش از مدینه به بینالنهرین، جنگهای او و در نهایت شهادت امام حسین (ع) تشکیل میدهد.
نسخههای تعزیهای در دست است که درآن از حضرت محمد(ص) و خاندانش نیز نام برده شده اما همواره شاخصترین شخصیت این گونه نمایشها امام حسین(ع) است.
در تعزیه متن نمایش با عنوان "نسخه" خوانده میشود این متون همواره به فارسی منظوم و اغلب به از زبان نویسندگانی گمنام و به صورت سینه به سینه نقل شده است.
بازیگری در نمایشهای تعزیه حرفهای نیست و بازی سازان نمایشهای تعزیه هر یک به قشری از طبقات جامعه تعلق دارند و بر اساس اعتقادت دینی و مذهبی خود پا در این مسیر مقدس و خدایی میگذارند.
در گذشته نمایش تعزیه به دلیل خصلت بیواسطه بودن و رابطه تنگاتنگ و زنده با مخاطب اثر نمایشی و ارتباطگیری مناسب با تماشاگران از جایگاه خوبی در حوزه هنری کشور برخوردار بوده است اما متاسفانه در سالهای اخیر به دلیل کم توجهی به این گونه نمایشی کم کم شیوههای اجرایی و تکنیکی آن در حال زوال و نابودی است و تعزیه خوانان قدیمی آخرین تلاشهای خود را برای ادامه حیات نمایش تعزیه در حوزه نمایشی کشور انجام میدهند.
اما باتوجه به این که هر پدیدهای بدون ارتباط با دنیای خارج و پیرامون خود نمیتواند در این جهان به حیات پویای خود ادامه دهد و هنر نیز از این قاعده مستثنی نیست، بنابراین دستاندرکاران نمایشهای تعزیه برای حفظ و اشاعه این هنر باید با دستاوردهای جدید حوزه نمایشی جهان به خوبی آشنا شوند.
به اعتقاد کارشناسان توجه و حمایت از هنرهای سنتی و آیینی چون تعزیه به معنای حفظ بیچون و چرا و بدون ایجاد تحول دراین حوزه نیست و از سوی دیگر تغییر و تحول در آیینهای سنتی نمایشی به معنای از بین رفتن بنیادها و هستههای اصلی و فکری و آیینهای گذشتگان محسوب نمیشود.
بهباور کارشناسان کمتوجهی به این گونه نمایشها و نبود ارتباط با تئاتر روز دنیا و دوری از حوزههای پژوهشی و تحقیقی باعث شده است تابه مرور زمان بسیاری از مشخصههای تکنیکی و محتوایی نمایشهای تعزیه به فراموشی سپرده شود.
بطوری که امروزه جایگاه "معینالبکاء" گرداننده نمایش، به عنوان یکی از عناصر مهم و ساختاری نمایش تعزیه از بین رفته است و در مقاطعی تعزیه خوانان بدون توجه به تکنیک اجرای و محتوایی نمایش تعزیه باحفظ کردن اشعار و کنار گذاشتن نسخه شخصیتهای نمایشی و استفاده از میکروفن و بلند گو و لباسهای تعریف نشده در نمایش تعزیه و گاه دکورهای بیارتباط به اجرای تعزیه میپردازند و این یعنی دوری از تکنیک و عدم توجه به سنت آیینی نمایش تعزیه.
به عقیده کارشناسان، اجراهای مداوم و حضور در جشنوارههای بینالمللی یکی از راههای پویایی این گونهی نمایشی است که به این طریق میتوان زمینههای غنا و ارتقای کیفی نمایش تعزیه را از نظر تبادل اطلاعات تکنیکی و خروج از بن بست حاصل از عدم ارتباط با تئاتر علمی جهان فراهم کرد.
برگزاری نشستهای تخصصی، پژوهشی و تحقیقی و ایجاد رشته دانشگاهی با عنوان تعزیه در مراکز آموزشی از جمله راههای رشد و پویایی و برگرفتن گرد کهنگی از چهره نمایش تعزیه است.
این گونه نمایشها اگر با دید پژوهشی و علمی مورد توجه اهل فن قرار گیرند میتوانند گونه جدید و مستقلی از هنر نمایشی را به تئاتر جهان معرفی کنند.
مناسبتهای مذهبی همچون ماه محرم، فرصتی برای بازنگری و توجه به نمایشهای سنتی و آیینی خصوصا نمایش تعزیه است که میتواند به سوگوارهای بزرگ، مردمی و غیردولتی تبدیل شود.
به باور کارشناسان برنامهریزیهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت، برای فعالیتهای نمایشی گروههای تعزیه، فراهم کردن امکانات لازم برای اجرای گروههای نمایشی، تلاش در راه ثبت نمایش تعزیه در یونسکو به نام ایران و ایجاد فرصتهای مناسب برای شکلگیری گروههای جدید در شهرستانها ازسوی متولیان تئاتر کشور، میتواند موجب پویایی و بروز خلاقیت در نمایش تعزیه شود