سلسله یادداشتهای نمایشگاه بیست و چهارم؛/2/
آدمهایی که به نمایشگاه کتاب میآیند چند گروهاند؟
تاريخ : يکشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۰ ساعت ۰۹:۲۴
نمایشگاه کتاب تهران هم مانند هر نمایشگاه دیگری مخاطبانی دارد؛ این مخاطبان با انگیزههای متفاوتی به این مرکز بزرگ نمایشگاهی و فروشگاهی کشور میآیند و در تلاشند تا آنجا که مقدوراتشان اجازه میدهد، به هدف خود برسند. با نگاهی اجمالی و همراه با طنز (!) به صورتبندی و تقسیم این مخاطبان پرداختهایم که بد نیست با هم مرور کنیم.
** میآیند برای خریدن:
عدهای واقعاً یکسال برنامهریزی دارند، تا بتوانند در نمایشگاه کتاب و با استفاده از امکاناتی چون تخفیف و بن یا کارتکتابهای اهدایی، و از طرف دیگر یکجابودن تمام کتب در یک محل و البته مزیتهای فراوان دیگر، به نماشگاه آمده و کتاب خریداری کنند. این افراد اعماند از جامعهی دانشگاهی؛ حوزوی؛ مسئولان کتابخانههای مدارس و آموزشگاهها؛ مراکز پژوهشی و مطالعاتی و ... . این افراد و مراکز در اغلب موارد با برنامهریزی وارد نمایشگاه شده و خرید خود را انجام میدهند و بر اساس جامعه آماری بخش قابل توجهی از مراجعه کنندگان هم، از این دستهاند؛ برای این افراد مهمتر از هر چیز خریدن کتابی است که بهخاطر آن وقت گذاشتهاند و به نمایشگاه آمدهاند.
** میآیند برای دیدن:
گروه بعدی مخاطبان و مراجعهکنندگانی هستند که برای «دیدن» کتاب به نمایشگاه میآیند. این دسته به هر دلیل نمیتوانند در ایام نمایشگاه خرید کنند، یا شاید کتابهایی که در سبد کالای ماهیانه یا فصلی خود دارند، در ایام دیگر خریداری کردهاند و در این ایام میخواهند به نمایشگاه کتاب آمده و با تازههای نشر، بیشتر آشنا شوند، تا در صورت لزوم در ایام دیگر بتوانند کتاب دلخواهشان را تهیه کنند. این افراد هم برای حضورشان برانامه دارند و اغلب هدفمند حرکت میکنند.
** میآیند برای گردیدن:
این «گردیدن» به معنای «گردش» و «تفریح» است! این دسته از آدمها چندان برایشان تفاوتی نمیکند که نمایشگاه کتاب را ببینند، مبلمان را؛ گل و گیاه و یا ... را؛ این گروه فقط میخواهند «ببینند» تا بیکار نباشند و حوصلهشان سر نرود. آنها با قیافههای اغلب عجیب! در این نوع فضاها حاضر شده و ساعات طولانی بدون هدف گردش میکنند و سپس به خانه برمیگردند؛ این افراد برایشان گذشتن اوقات مهم است آن هم به نیندیشیدن و ساده گذشتن. این افراد حوصله ندارند دنبال موضوعی باشند و سرگرمی هدفمند که هدایتکننده هم باشد برای خود بسازند؛ نمایشگاه کتاب هم به تعداد قابل توجه از این افراد دارد. این افراد هدفی از حضور در نمایشگاه ندارند؛ الا وقت گذراندن.
** میآیند برای دزدیدن :
دلمان نمیخواهد در این مورد چیزی بنویسیم. آن هم در مورد بخشی از جامعه که نمایندهی قشر آگاه جامعه هستند اما؛ شنیدهاید که میگویند: « [برخی] واقعیت [ها] تلخ است». این واقعیت را هم بیشتر باید از ناشرانی پرس و جو کرد که در نمایشگاه حضور دارند و چند نفر برای فروش کتاب در غرفههایشان گذاشتهاند. فراموش نمیکنیم که ما ملتی با فرهنگ هستیم؛ فراموش نمیکنیم که شرع در مورد مال حرام و دزدی چه فرامین و آموزههایی دارد؛ فراموش نمیکنیم «تخم مرغ دزد؛ شتر دزد میشود»؛ اما چه کنیم که سرقت کتاب هم از جمله سرقتهایی است که دارد رخ میدهد و انگیزههای آن هم متفاوت است. در نمایشگاه کتاب امسال هم برخی دزدان توانا (!) کالای فرهنگی گرانقدری چون کتاب را میدزدند تا این بخش از اقتصاد جامعه هم بینصیب از آسیب سرقت نماند! و این پازل ناقص نشود. اگرچه این فعل، نکوهش شده و حرام است.
** میآیند برای پُز دادن:
انگیزهی بعدی حضور در نمایشگاه کتاب؛ «پز دادن» است؛ ممکن است بپرسید چطور؟ چرا و چگونه؟! پاسخش ساده است. حتماً شنیدهاید که برخی از آدمها اهل فخر فروشی هستند؛ این دسته از آدمها در هر موردی تلاش میکنند خودشان را متفاوت از دیگران جلوه دهند. به عنوان مثال سعی میکنند کتابهای قطور و یک اندازه بخرند که زمان استقرار در کتابخانه با کتابهای دیگر هماهنگ باشد؛ یا اینکه رنگ جلد کتاب برایشان اهمیت دارد؛ چراکه باید با رنگ سایر کتابها در کتابخانه همخوانی داشته باشد. در مورد حضور یا عدم حضور در نمایشگاه هم اینچنین است؛ عدهای حضور در نمایشگاه را از جمله فخرهایی میدانند که آنها را به عنوان چهرههای معظم فرهنگی (!) از دیگر همپالکیهایشان جدا میکند، و البته برایشان امتیاز محسوب میشود؛ مثلا حضور در چند دوره نمایشگاه کتاب تهران یا دیگر نقاط جهان میتواند آنها را از دیگر رقبا جلو یا عقب بیاندازد! پس بهتر این است که به هر قیمتی که شده حضور در نمایشگاه را از دست ندهند.