فريبرز عربنيا طي شش سالي كه ساخت «مختارنامه» به طول انجاميد، به ندرت در فيلمي حاضر شد و به گفتهي خودش يك «خودكشي حرفهيي» را تجربه كرد. او معتقد است در چنين شرايطي يك بازيگر حرفهيي همواره به لحاظ مالي ضرر ميكند؛ با اين حال عربنيا خوشحال است كه سيستم غيرقابل پيشبيني فيلمسازي در ايران، سالهايي كه او صرف اين سريال كرده بود را به هدر نداد و در گفتوگوهايي كه در مقاطع مختلف ساخت سريال «مختارنامه» داشت، بارها اعلام كرد كه احساس ميكند از اين انتخاب (بازي در سريال داوود ميرباقري) راضي است.
بازيگر توانا به لحاظ مالي ضرر ميكند
اين بازيگر تئاتر، سينما و تلويزيون در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، در پاسخ به اين پرسش كه نقش مختار برايش چقدر به لحاظ مالي و معنوي ارزش داشت كه قبول كرد چندين سال از عمرش را صرف آن كند؟ گفت: در مورد امكانات مالي به جرأت ميگويم كه بازيگر توانا و صاحب سبك هميشه در ايران ضرر ميكند؛ در اين باره شك نكنيد؛ من با فكت(دليل) مشخص و مسلم علمي، در يك سميناري حتما در اين باره صحبت خواهم كرد.
عرب نيا ادامه داد: بازيگر تواناي صاحب سبك و دانشآموخته، همواره در سيستم سينما و تلويزيون ايران در حال ضرر مالي و جاني است؛ اما اين بحث به كنار است.
ارزشهاي معنوي بازي در «مختارنامه»
وي سپس دربارهي ارزشهاي معنوي بازي در سريال «مختارنامه» و همكاري با كارگرداني چون داوود ميرباقري و جمعي از عوامل حرفهيي اين سريال، خاطرنشان كرد: از حيث ارزشهاي كار، من به عنوان يك بازيگر همواره مجموعهاي از فاكتورها برايم در انتخاب دخيل هستند كه پيش از هرچيز كارگردان و فيلمنامه قرار ميگيرد و بعد از آن جمع همكاران است كه باعث ميشود ببينيم پيشبيني ما نسبت به آينده كار آيا مثبت است يا خير.
فريبرز عربنيا كه در زمان ساخت اين مجموعه در اين گفت وگو شركت كرد سپس توضيح داد: در سريال «مختارنامه» هم وضعيت به همين منوال بود؛ حساسيتهاي اين كار و اين كه از همان ابتدا حدس ميزدم كه سالها از سينما دور ميافتم، برايم يكجور به معناي خودكشي حرفهيي بود. منتها من شخصا زندگي را با فراز و فرودهايش دوست دارم و باورم نيست زندگي بدون سختي و ريسك، زندگي باشد و در حقيقت يكجور تكرار روزمرگي است. در عرصه بازيگري هم هستند گروهي كه دوست دارند موفقيتهايشان همواره تكرار شود و يك مسير بيفراز و نشيب را طي كنند؛ اما من چون باور ندارم چنين مسيري، مسير پويايي باشد، از ابتدا خوشبختانه به دنبالش نبودم كه حالا هم از تركش ناراحت شوم.
«مختارنامه» ارزش همه ريسكها را داشت
اين بازيگر سينما و تلويزيون با بيان اين كه از ابتدا دغدغههايش چيزهاي ديگري به غير از حفظ موقعيت بوده، ادامه داد: من قبل از شروع «مختارنامه» ميخواستم فيلم خودم را بسازم و مهمترين دغدغهام اين بود كه ساخت اين فيلم چند سال به عقب ميافتد؛ كمااين كه اين اتفاق افتاد. مجموعه قصهام را داشتم چاپ ميكردم آن هم چند سال به عقب افتاد؛ اما الآن شكرخدا فكر ميكنم كه غلط پيشبيني نكرده بودم و «مختارنامه» ارزش تمام اين سختيها و ريسكها را داشتهاست. خدا را واقعا شكر ميكنم؛ به اين دليل كه به راحتي ميتوانست كار خوب از آب در نيايد؛ نه به اين دليل كه كارگردان، فيلمنامه و عوامل خوب نبودند بلكه به اين جهت كه سيستم فيلمسازي در ايران، سيستم قابل پيشبيني نيست. به همين راحتي ميتوانست اين كار درنيايد و حال همه خراب شود كه شكر خدا اينطوري نشد.
بازي در سريالي مثل «مختارنامه» ايثار ميخواهد
بازيگر نقش «مختار» سپس با بيان اين كه كارهايي مانند «مختارنامه» ايثار ميخواهد، اظهار كرد: در چنين كارهايي پوست، مو، گوشت و جان آدم فرسوده ميشود. زندگي بازيگر چنين كارهايي دچار تنشهاي عجيب و غريب ميشود. از نظر حرفهيي 5 سال فيد شدن در يد هركسي نيست ولي من از گفتن اينها همواره اباء دارم؛ به جهت اينكه دوست ندارم بحث شخصي كنم.
عرب نيا بار ديگر تاكيد كرد: بازي در چنين كارهايي حقيقا ايثار ميخواهد. 5 سال از زندگي يعني نيم دههي يك بازيگر چه از لحاظ حرفهيي و چه نظر زندگي شخصي؛ بنابراين بر روي جسم و روحش تأثير ميگذارد.
عدم تمايل به مصاحبه
از نخستين روزي كه فريبرز عربنيا براي بازي در سريال تاريخي «مختارنامه» با سيما فيلم قرارداد بست، حدود شش سال ميگذرد و او در اين مدت به جز يك پروژه، در هيچ پروژه سينمايي و تلويزيوني ديگري مقابل دوربين نرفت. او در تمام اين روزها «مختار» داوود ميرباقري باقي ماند، تا علاوه بر رد پيشنهاد كارگردانان و تهيهكنندگان براي بازي در پروژهاي ديگر، پاسخش براي مصاحبه با خبرنگاران نيز منفي باشد.
با اين حال فريبرز عربنيا پس از گذشت پنج سال و در حالي كه در صحنههاي كربلا از سريال «مختارنامه» حاضر شده بود، در گفتوگويي حاضر شد و به خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا دربارهي دلايل عدم تمايلش به مصاحبه گفت: شايد يكي از دلايلي كه من به طور كلي از صحبت فرار ميكنم، اين است كه همواره كلام شهيد ميشود.
بنابراين او در اين مصاحبه ترجيح داد كه بيشتر از دغدغهها و علايق يك بازيگر به هنگام پذيرش نقشهاي طولاني را مدت بگويد.
عربنيا كه معتقد است بايد با نگاه جديتري با مقوله بازيگري برخورد كرد، دراين باره تصريح كرد: توليدات سينمايي و تلويزيوني بسياري منوط و مشروط به بازيگري هستند؛ اين درحالي است كه متأسفانه هنوز بر سر اينكه آيا بازيگري اولين شرط فيلم و سريالسازي است، دعواست.
تلويزيون سردمدار عرصه فرهنگ و توليد است
بازيگر نقش «مختار» در پاسخ به اين پرسش كه يك پروژه و يك نقش بايد چه اندازه براي بازيگر جذابيت داشته باشد كه باعث شود او به مدت 5 سال در هيچ فيلم يا سريال ديگري حاضر نشود؟ گفت: اين مساله به جنبههاي مغفول مانده بازيگري، ارتباط عوامل ديگر صحنه، پشت صحنه و مديريتهاي فرهنگي برميگردد و به حدي ارتباط اين مسايل در ايران با هم مخدوش است كه شايد در كليترين شكل، متأسفانه نه تنها با استانداردهاي جهاني كه با استاندارهاي سالهاي شناختهشده اين عرصه، فاصله بسياري داريم.
وي ادامه داد: در حال حاضر تلويزيون به شكلي سردمدار عرصه فرهنگ و توليد الگو شده است و در برخي زمينهها تلاشهايي ميكنند كه پيش از اين انجام نشدهاست؛ به هر صورت اين جريان روبه جلو است.
فريبرز عربنيا با پرداختن به اين موضوع از جنبه حرفهيي و صنفي و همچنين گسترده خواندن اين بحث، در عينحال گفت: ايراد و خطر اساسي اين است كه اين رشد ابدا متوازن نيست. در برخي زمينهها خصوصا در مقوله نگاه به بازيگر و لوازم كارش بسيار بسيار ابتدايي عمل ميكنيم.
مقولات هنري معضل بسيار پيچيدهاي است
عربنيا بار ديگر با تأكيد بر اينكه بحثهاي صنفي و حرفهيي را مطرح ميكند، اظهار كرد: جاي بحث در مورد مقولات هنري اساسا اين جا نيست؛ چراكه آن خود معضل بسيار بسيار پيچيدهاي است. اين بازيگر در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه آنچه با وجود تمام اين مشكلات شما را نگه ميدارد چيست؟ گفت: اين سوال كليشهاي دوستداشتني است كه پاسخ آن معلوم است.
وي سپس گفت: از جنبهي حرفهيي آنچه يك بازيگر را 5 سال با وجود تمام مشكلات بسيار عجيب و غريب و گاه ابتدايي از جمله نبود امكانات رفاهي در بدترين شرايط جوي و جغرافيايي نگه ميدارد، عشقش به ديدن تأثير تمام چيزهايي است كه در اين سالها بر او، نقش و جهان هنر و رسانه گذشته است.
«مختارنامه» برآيند علائق ميرباقري و عربنيا
فريبرز عربنيا در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه آيا جسارت و اجازه آن را داشته است كه در عين خلق مختار واقعي، آنچه خود علاقه داشته است را از اين شخصيت ارايه دهد؟ گفت: «مختارنامه» به شكل مستقيم برآيند نقاط مشترك علائق من، آقاي ميرباقري و تمام گروه است؛ اما فكر ميكنم وقتي نمايش داده ميشود، از اين حرفها فراتر رفته باشد. اين اتفاقي است كه در هنر نميتوان تعريفش كرد. يعني وقتي سريال «مختارنامه» را ببينيم متوجه ميشويم كه احتمالا ارزش همه اين زحمات را داشته است.
استفاده از بدلكار
فريبرز عربنيا در بخش ديگري از اين گفتوگو در پاسخ به پرسش ايسنا دربارهي استفاده از بدلكار در برخي صحنهها به جاي وي و آيا اينكه اين امر با اصرار خود وي يا شخص كارگردان صورت گرفته است، اظهار كرد: به هرحال در پروژهاي كه 5 سال به طول ميانجامد، حتما كارگردان ريسك نميكند كه در صحنههاي جنگهاي خطرناك و سواريهاي بيمحبا، بازيگر اصلي حضور داشته باشد. اما من شخصا به دليل علائقم و بسياري از مسايل ديگر تا حد امكان خودم اين صحنهها را بازي كردم و دوست دارم بازي كنم.
وي ادامه داد: تا حدي كه ريسك به خطر افتادن پروژه نباشد، آقاي ميرباقري خوشبختانه اين اعتقاد را داشتند كه خود من در صحنههاي اكشن حاضر شوم.
عربنيا با اعلام اينكه يك بدل تقريبا هميشگي در صحنههاي خطرناك نقش او را بازي كرد، خاطرنشان كرد: ايشان در صحنههايي حضور دارند كه صورت مختار لو نميرود. اين صحنهها پلانهاي بسيار دور را شامل ميشود؛ بنابراين در صحنههايي كه احساس كردم نميتوانم صحنه را كنترل كنم، يا درصد خطا بالا برود و يا آقاي ميرباقري و شخص ديگري از عوامل توليد تشخيص ميدهند كه بايد شخص ديگري جاي من بازي كند، قاعدتا بدلكار كار را انجام ميداد.
بازيگر نقش مختار با تشكر از بدلكاري كه نقش او را در برخي صحنهها بازي كرد، گفت: حضور ايشان در صحنه از خستگيهاي من كم ميكرد اما چون اين همكارم از نظر سايز و جثه با من تفاوت داشت در صحنههايي كه اصلا حدود ديده نميشد و موقعيت از دور مشاهده ميشد، زحمات را اين دوستم متحمل شد.
فريبرز عربنيا در پايان تأكيد كرد: در ايران متأسفانه رابطه بازيگر با صحنههايي كه با خطر جاني همراه است و الزامات آن، درست تعريف نشده است. مشابه بازيگر بايد رابطه نزديكتري با پروژه داشته باشد و بسياري از مسايل براي او تعريف شود. البته خوشبختانه در «پروژه مختارنامه» اين اتفاق تا حدودي رخ داده است.