سید محمد میرزمانی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمینه ساخت موسیقی فیلم و سریال های تلویزیونی فعالیت های گسترده ای داشته و ساخت موسیقی نزدیک به ۳۰۰ فیلم سینمایی، مستند و فیلم های کوتاه و فیلم کودکان و نوجوانان را در کارنامه کاری خود دارد که از جمله می توان به موسیقی فیلم شوکران و سریال کوچک جنگلی ( به کارگردانی بهروز افخمی) اشاره کرد. از دیگر کارهای وی می توان «ديده بان» به كارگرداني ابراهيم حاتمي كيا، «عبور» به كارگرداني كمال تبريزي، « تا مرز ديدار» به كارگرداني قاسمي جامي و در تلویزیون "شليك نهايي" ، "خیرالله صندوقچه اسرار" و ... را نام برد. وی همچنین چند اثر در شکل پوئم سمفونی داشته و بیش از ۵۰ اثر با کلام و بی کلام ارکستری را نوشته و تنظیم کرده است. او می گوید علاقه زيادي به آهنگسازي دارد. اما مسئوليتش در حوزه كاري به آفرينش هنري اش لطمه زده است با این وجود اما علاقمند است كه از این حوزه دور نشود . وی در حال حاضر مشغول تصنیف پوئم سمفوني براي شهيد مطهري با شعری از آقاي امير احمدي است که تا ارديبهشت ماه سال آينده آماده بهره برداري مي شود.
آقای میرزمانی وضعيت موسيقي پاپ و سنتي را چگونه ارزيابي مي كنيد؟ خیلی ها معتقدند از موسیقی سنتی حمایت خوبی صورت نمی گیرد و این موضوع موجب گسترش موسیقی پاپ شده است که بدون شک تبعات آن تغییر ذائقه مخاطبان به خصوص نسل جوان می شود؛ آیا این تحلیل را قبول دارید؟
در زمينه موسيقي پاپ و سنتي آنچه در دفتر موسيقي به عنوان استراتژي تعريف شده است ، حمايت از موسيقي سنتي و نواحي می باشد و تا به امروز این نهاد تمام بضاعت مالي و نيروي انساني خود را در اين جهت بكار گرفته است. آنچه مشهود است موسيقي پاپ روز به روز پيشرفت می کند؛ چون به لحاظ مالي حمايت بيشتري مي شود و بستر سازي هاي لازم براي اين نوع موسيقي صورت گرفته و همواره شاهد گستردگي اجراها و آلبوم ها اینگونه موسیقی هستیم .با این تفاسیر طبيعي است كه اگر بخواهيم در موضع انفعالي قرار بگيريم و برخورد سلبي داشته باشیم به نتيجه مطلوبي نمی رسیم.اينكه بخواهيم مجوز آلبو ها را لغو كنيم طبيعي است كه نتيجه معكوس خواهد بود بنابراين بهتر است سعي كنيم در حوزه هدايت و نظارت ، اقداماتمان كنترل شده و جهت دار باشد.
شما اشاره ای داشتید مبنی بر اینکه باید به موسیقی سنتی بیشتر بها داده شود. فکر نمی کنید اینکه به هر آلبومی مجوز داده می شود سدی در برابر موسیقی سنتی است؟
نمي توان جلوي علايق جوان ها را گرفت. در تلاشیم تا آن جا که ممکن است موسيقي غيرمجاز را به سمت خودمان بكشانيم. هر چقدر كار سخت تر شود نتيجه خوبي نخواهد داشت و باعث مي شود به صورت غيرمجاز نمايان شود؛ نمي خواهيم به اين مشكل دامن زده شود. مي خواهيم هنرمند غيرمجاز با استاندارد ها و استوديوهايي كه ما براي اين كار در نظر گرفته ايم به صورت مجاز فعالیت داشته باشد. بسياري از هنرمنداني كه به صورت غيرمجاز كار مي كنند خوانندگان خوبي هستند
” اگر بخواهيم در موضع انفعالي قرار بگيريم و برخورد سلبي داشته باشیم به نتيجه مطلوبي نمی رسیم “
و اگر آموزش ببيند آینده درخشانی خواهند داشت. بايد به اين هنرمندان امكانات داده شود تا به ديدگاه هاي ما نزديك شوند.
ايران پيشينه فرهنگی قوی دارد تا آنجا كه در سالهاي متمادي با هجمه بیگانگی، فرهنگ آن تغيير پيدا نكرده است. شايد تنها دو كشور در تمام دنيا وجود داشته باشند كه فرهنگ اصيل تا به حال تغيير نكرده و ايران يكي از اين دو مي باشد بنابراين بايد بتوانيم به بهترين شكل ممكن از اين ظرفيت استفاده كنيم. جوانهاي ما نيز باید به این موضوع فكر كنند كه در كشوري زندگي مي كنيم كه داراي فرهنگ غني است و شاعران و موسيقي دانان نامداری از این خطه برخواسته اند و آنها هم باید تلاش کنند تا يكي مانند آنها شوند. خوانندگان جوان ما در اين فكر باشند كه روزي بتوانند مانند بنان، ستاره موسيقي كشور شوند و در حوزه فرهنگ و هنر حرفي براي گفتن داشته باشند.
ظاهرا برگزاری کنسرت ها در حوزه موسیقی پاپ به یکی از منابع درآمدی برخی شرکت ها و افراد تبدیل شده است در حالیکه کنسرت و برگزاری آن باید اهداف مشخصی را دنبال کند. آیا نباید محدودیت های خاصی یا نظام برنامه ریزی خاصی برای برگزاری کنسرت ها در نظر گرفته شود؟ موسيقي پاپ کشور در دهه ۷۰ اوج گرفت و اشعاري كه ارائه شد داراي مضامين اخلاقي، ارزشي و سازنده بود. به عنوان مثال، قطعه « آي آدمهاي مهربان واجبه كه كمك كنيد» بسيار ماندگار شد با وجود اینکه این آهنگ در زمینه موسیقی پاپ ساخته شده بود . دليل موفقيت و ماندگاري آن پيام سازنده ای بود که در برداشت. ما نمی توانیم مخاطبان موسیقی پاپ را ناديده بگيريم و صورت مسئله را پاك كنيم. ما مي خواهيم بار ارزشی این موسيقي را بالا ببریم. بايد تهدیدات را تبديل به فرصت سازنده برای تعالی موسیقی پاپ و رشد معنوی آن كنيم. فردی كه در این حوزه سرمايه گزاري مي كند در واقع تعدادی از هنرمندان را سرپرستي و حمايت مي كند و اين هنرمندان زير چتر حمايت آنها رشد کرده و از همين راه ارتزاق مي كنند . نه تنها هنرمندان بلکه عوامل دیگری نظیر گروههاي اركستر، نوازنده ها، این مقوله دايره وسيعي است و نبايد به واسطه اينكه از این راه برگزار کننده کنسرت درآمد زيادي كسب مي كند مانع كارش شویم .اين درآمد نبايد اين ذهنيت را ايجاد كند كه ما آن را محدود كنيم چون اين محدوديت قطعاً به هنرمند ضربه مي زد. به عنوان مثال: كنسرت گزار مي خواهد ۱۰ برنامه اجرا كند، آن را به ۵ برنامه كاهش مي دهد و ۵ هنرمند ديگر بايد غيرمجار كاركند. بايد تلاش کرد با افرادي كه سرمايه گزار هستند وارد مذاكره شويم تا در كنار موسیقی پاپ موسيقي سنتي نیز داشته باشند و آنها هم با اهداف فرهنگي ،گروههاي سنتي را نيز تحت حمايت خود قرار دهند (موسيقي نواحي و سنتي) كما اينكه در طول يك سال گذشته اين كار انجام شده است و همکاران استقبال كردند.
در كنسرت خليج فارس هم به همين دليل از ۲ خواننده پاپ و ۲ خواننده سنتي استفاده شد؟ اين برنامه اي بود كه از ابتدا بدین شکل در نظر گرفته شده بود و حمایت های لازم نیز از آن صورت گرفت. البته چون قسمتي از كار بر مي گشت به حوزه پاپ نتوانستيم حمايتهاي مان را گسترده تر كنيم.
آیا كنسرت هايي كه خارج از ايران برگزار مي شوند بايد مجوز ايران را داشته باشند؟ خير. متاسفانه اين مشكل در كشور وجود دارد و هنوز هماهنگي هاي لازم در مورد این موضوع با دفتر موسيقي انجام نمي گیرد . اميدواريم در آينده اين هماهنگي ها با اداره كل موسيقي صورت پذيرد.
” مي خواهيم هنرمند غيرمجاز با استاندارد ها و استوديوهايي كه ما براي اين كار در نظر گرفته ايم به صورت مجاز فعالیت داشته باشد. “
برخي برنامه ها هست كه در غالب هفته فرهنگي در كشور برگزار مي شود كه تنها از ما اسم گروهها را مي خواهند و حمايت کمی از طرف ما صورت مي گيرد، اما هیچ گونه مجوزی از طرف ما به آن ها داده نمی شود.
یکی از رسالت های فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران باید حمایت از علاقمندان به موسیقی باشد. اکنون بسیاری از افراد مستضعف و از دهک های پایین اقتصادی توان خرید یک عدد بلیت کنسرت را ندارند در حالیکه قشر مرفه در طول یک ماه به چند کنسرت می روند به نظر شما این تبعیض فرهنگی با هزینه های گزاف را چگونه می توان رفع کرد؟ دفتر موسيقي فقط مجوز صادر مي كند و مکان برگزاری و قیمت بلیت ها در حوزه اختیارات این نهاد نمی باشد. اما همواره باید به این نکته توجه داشت سالن ها اكثراً خصوصي هستند حتي تالار وحدت و تالار رودكي متعلق به بنياد رودكي است و این بنياد با اينكه حمايت جدي از كارهاي فرهنگي – هنري دارد اما هزينه هايي كه متحمل مي شود جوابگوي درآمدها نيست. سالن هاي ديگر نیز اين مشكلات را دارند . با این وجود در تالار وحدت نسبت به بقيه سالن ها، قیمت بليط آن كمتر است. در اين راستا اگر قرار باشد اتفاق خاصي بيفتد و دفتر موسيقي براي هر برنامه اي تعدادي بليط بخرد. مثلاً اگر قرار است بليتي به دانشجويان نيم بها داده شود نصف ديگر را دفتر موسيقي باید بخرد. در صورتی که بودجه ای براي چنين كاري در نظر گرفته نشده است.اميدواريم اين مشكل در آينده حل شود. البته براي حمايت بيشتر از موسيقي نواحي و سنتي مدتي است در تالار رودكي برنامه هايي را در نظر گرفته ايم كه سالن به طور مجاني در اختيار گروه قرار گرفته است و اين حركتی بنيادي است كه اميدواريم به زودي شاهد نتايج مثبت آن باشيم. ما سالن را در اختيار اين گروه ها قرار داديم تا مبلغ حاصل از فروش بليط نصيب خود گروه شود البته مبلغ بليط هم بين ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است .اميدواريم اين حركت مفيد واقع شود.
بسیاری از اهالی موسیقی معتقدند آنگونه که باید و شاید حمایت وزارت ارشاد شامل آنها نمی شود به خصوص در بخش بازنشستگی ، درمان و ... در این خصوص چه تمهیداتی در نظر گرفته شده است؟ در بودجه اي كه براي فعاليت هاي دفتر موسيقي پيش بيني شده است به اين موضوعات پرداخته نشده است و دفتر موسيقي به رغم تلاش هاي زياد به تنهايي نمي تواند در اين زمينه كاري انجام دهد. صندوقی داريم به نام صندوق حمايت از نويسندگان، هنرمندان و روزنامه نگاران كه اين صندوق بودجه ساليانه دارد و بسياري از هنرمندان را تحت پوشش قرار داده است. اين صندوق در سه حوزه بيمه هنرمندان (هنرمندان زير ۵۰ سال بيمه مي شوند)، طرح تكريم (حقوق ماهيانه اي براي هنرمندان پيشكسوت در نظر گرفته شده است) و همچنين مستمري بگيران بازنشسته (افرادي كه داراي شرايط خاصي هستند و در حوزه هنر و موسيقي فعال بودند) مبلغي به صورت ماهيانه به آنها پرداخت مي شود..
آموزشگاه های موسیقی هم زیر نظر شما هستند؟ خير .آنها به صورت خصوصي فعاليت مي كنند. در حوزه آموزش حرفهاي زيادي براي گفتن است. يك بخش اصلي كار، آموزش است. سيستم اصلي آموزش كشور ما داراي معضلات اساسي است به عنوان مثال، در حوزه آموزش آكادميك يك نفر كه كارشناس مي شود تعدادي واحد گذرانده است. آن سيستمي كه بايد در هنر وجود داشته و كارآمد باشد متاسفانه كمتر در حوزه آموزش دیده مي شود.
حرف آخر؟ از وقتي كه در اختيارم گذاشته شد تشكر مي كنم . روي صحبتم با مردم است. با شما که کرامت هنرمندان برایتان مهم است لطفا حقوق مادي و معنوي آنها را حفظ كنيد. از آلبومهاي اصلي هنرمندان استفاده كنید و از كپي کردن خودداري كنید
سپیده حیدرآبادی